روز پنجشنبۀ آینده، ٢٣ ژوئن، مردم بریتانیا به پای صندوقهای رأی خواهند رفت تا در رفراندومی در بارۀ ادامه یا خاتمۀ عضویت این کشور در اتحادیۀ اروپا نظر دهند. “واقعیت این است” که در جهان به هم پیوستۀ امروزی که به واقع همه چیز با همه چیز مربوط است، بودن یا نبودن بریتانیا در اتحادیۀ اروپا به هر حال اثراتی بر حیات هر آدمی در هر گوشه ای از این دنیا خواهد داشت. اما بریتانیا دیگر از چندان وزن سیاسی، اقتصادی، فرهنگی یا هر شأن دیگری در وضع و قوام جهان کنونی برخوردار نیست که هر تغییری در این کشور بتواند اثری تاریخی در حیات بشریت به بار آورد. امپراتوری بریتانیا دیری است که دیگر امپراتوری نیست و به تاریخ پیوسته است.
با این حال قتل خانم جو کاکس، که جدا از باور و وفاداری او به بسیاری ارزشهای انساندوستانه، از زمره مبلغان باقی ماندن بریتانیا در اتحادیۀ اروپا بود، توسط کسی که اکنون دیگر محرز شده است به هنگام ارتکاب به قتل، فریاد “بریتانیا اول” را سر داده بوده، این سؤال را در برابر جامعۀ بریتانیا قرار داده است: “بریتانیا اول، یا اولویتهای دیگر اول؟”، و مشخصتر: آیا بریتانیا به اروپا وصل است یا اروپا به بریتانیا؟
رفراندوم ٢٣ ژوئن پاسخ این سؤال را خواهد داد که بریتانیا خود را وصل به اروپا می فهمد یا اروپا را وصل به خود. قطعاً اتحادیۀ اروپا نسبت به پاسخی که بریتانیا به این سؤال خواهد داد، نمی تواند بی التفات باشد. قطعاً باقی دنیا هم نمی تواند به پاسخ بریتانیا در این باره بی التفات باشد. از این زاویه رفراندوم بریتانیا به هیچ کس بی ارتباط نیست.
یک زاویۀ دیگر نیز در رفراندوم ٢٣ ژوئن دارای اهمیت است، که ارتباط آن را با “ما” ملموستر می کند: این رفراندوم از آن رو الزامی شد که دیوید کامرون در برابر این استدلال که “مردم بریتانیا ۴٠ سال پیش به بودن در اتحادیه اروپا رأی دادند. حال ۴٠ سال از آن تاریخ گذشته و مردم باید بتوانند دوباره نظرشان را بگویند”، استدلال “محکمه پسندی” برای منتفی کردن آن نداشت و پذیرفت که “وقت آن رسیده که مردم بریتانیا نظرشان را بگویند. وقت آن رسیده که تکلیف ماجرای اروپا را در سیاست بریتانیا روشن کنیم”.
الزام امروزی برای پاسخ مجدد به بودن در اتحادیۀ اروپا پس از گذشت ۴٠ سال از پاسخ “آری” مردم بریتانیا به این موضوع، تداعی کنندۀ اتفاقی مشابه در تاریخ کشور ما و مبین الزام عالیتری است: از همه پرسی به “جمهوری اسلامی، آری یا نه؟” تقریباً همان ۴٠ سال گذشته است؛ یعنی در هر حال قطعاً زمانی بیش از یک نسل. رفراندوم ۲۳ ژوئن بریتانیا میبن این است که هر نسل مجاز است انتخاب خود را داشته باشد. آیا دولتمردان جمهوری اسلامی نیز می پذیرند که هر نسل مجاز است انتخاب خود را داشته باشد؟