سی و پنج سال از فاجعهٔ ملی کشتار وسیع زندانیان سیاسی در آن تابستان و پائیز سیاه و تلخکام ایران میگذرد. در تابستان ۶۷ هزاران زندانی سیاسی که غالبا حکم گرفته بودند طی یک سناریو مخوف از قبل برنامه ریزی شده در زندانهای کشور طی محاکمههائی غیرانسانی وحتی ناقض قوانین جمهوری اسلامی و دیگر قوانین موضوعه خود این نظام بیدادگر در بیدادادگاههای چند دقیقهای به مرگ محکوم شده و اعدام شدند. حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی، ابراهیم رئیسی و مصطفی پورمحمدی چهار مقام قضایی و چهره اصلی «هیئت مرگ» در سال ۶۷ بودند که به فرمان و فتوای خمینی برای تعیین تکلیف هزاران زندانی سیاسی و اعدام آنان مأمور شده بودند.
اعدامها در بیخبری مطلق زندانیان صورت گرفته و هیئت مرگ در تهران به زندانیان وانمود می کردند که سئوالاتی برای اعطای عفو عمومی مطرح میکنند. به این بهانه پس از پرسشهائی کوتاه زندانیان را در دستههای شش نفری و با چشمان بسته به اماکنی که چوبههای دار مهیا بود اعزام و آنان را به دار میآویختند. در این میان تمامی اعدام شدهگان کمونیست و سوسیالیست، در تهران و کرج در گورهای دستهجمعی در خاوران دفن شدند. بیشتر خانوادهها پس از چند ماه خبردار شدند که فرزندانشان اعدام شدهاند. حاکمیت آن قدر زبون و واقف بر دنائتی که در جنایتشان نهفته است، بود، که تا دههها پس از ارتکاب این جنایت سبعانه، وقوع آن را انکار میکردند.
کشتار سال ۶۷ زندانیان سیاسی یکی از فجیعترین جنایت منحصر به فرد علیه بشریت در دهه ۶۰ در ایران به شمار میآید. آن چه کشتار سال ۶۷ را از دیگر کشتارهای این نظام متمایز میکند، آن است که زندانیان اعدامشده عمدتا پیشتر محاکمه شده و حکم داشتند. برخی از آنها حتی در آستانه آزادی بودند که با صدور یک دستور، قتل عام شدند. هیچکدام از زندانیان تابستان ۶۷ حکم اعدام توسط دادگاههای جمهوری اسلامی را نداشته اند.زندانیان چپ در سال ۶۷ فعالین سیاسی بودند که در قامت عضو یا هوادار احزاب و سازمانهای سیاسی سیاست ورز بازداشت شده بودند و در تابستان ۶۷ در حال گذراندن محکومیت خود بودند یا حتی محکومیتشان تمام شده بود. در واقع جمهوری اسلامی حمله مجاهدین را بهانه قرار داد تا بتواند زندانیان سیاسی و عقیدتی چپ را اعدام کند. همه این عزیزان، جدا از وابستگی سیاسی بخاطرعشق به آرمان سوسیالیسم، برقراری عدالت اجتماعی، آیندهای روشن، آزاد، برابر حقوق و بیدغدغه جان عزیزشان را از دست داده اند.
به یاد همه آنهایی که چشم به راهشان بودیم، به انتظارشان ماندیم و نیامدند. از نام و یاد و رزم و عزم آنان صرف نظر از تعلق اندیشگی، سیاسی و سازمانیشان به بزرگی و عزّت یاد میکنیم