دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۲

دوشنبه ۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۵۲

غم دیگر
شنیدستم غمم را میخوری، این هم غم دیگر، دلت بر ماتمم می‌سوزد، این هم ماتم دیگر
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ابوالقاسم لاهوتی
نویسنده: ابوالقاسم لاهوتی
پایان تلخ یک ریاست جمهوری
بایدن می‌داند که باید برود، اما این بدان معنا نیست که از این موضوع خوشحال است. ننسی پلوسی کسی بود که با هوش و ذکاوت سیاسی به رئیس‌جمهور گفت که...
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سیمور هرش - برگردان : گودرز اقتداری
نویسنده: سیمور هرش - برگردان : گودرز اقتداری
کاش میشد
کاش میشد چهره ها رنگ پریشانی نداشت، برق تیز خنجر و کینه نداشت. مثل دریا بود شفاف و زلال، مثل ابریشم نرم لطیف
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور
ایجاد، تقویت و توسعه و حفظ نهادهای مدنی و تشکل‌های صنفی و سیاسی باید در کانون برنامه های افراد، شخصیت ها و احزاب و سازمان ها قرار داشته باشد، چه...
۳۱ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
نویسنده: گروە خرداد، هواداران سازمان فداییان خلق ایران اکثریت ـ داخل کشور
بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴
بر اساس بیانیۀ دادگاه بین‌المللی دادگستری، سیاست‌های شهرک‌سازی و بهره‌برداری اسرائیل از منابع طبیعی در سرزمین‌های فلسطینی نقض قوانین بین‌المللی است. دادگاه، گسترش قوانین اسرائیل به کرانۀ باختری و بیت‌المقدس...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محسن نجات حسینی
نویسنده: محسن نجات حسینی
سیاست‌گریزی زنان یا سیاستِ گریزِ دولت از زنان
قوانین نابرابر، عدم حمایت‌های لازم و محیط‌های مردسالارانه، زنان را از مشارکت فعال در سیاست بازمی‌دارد. حضور کم‌رنگ زنان در سیاست به معنای نبود صدای نیمی از جمعیت در تصمیم‌گیری‌های...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: زری
نویسنده: زری
نگاره‌ها
نسل‌ها می‌آیند ومی‌روند؛ گاه مبارزه می‌کنند برای زندگی. گروهی کوچ می‌کنند با دل در گرو خاک آبا و اجدادی ... و شاید اندکی تاریخ و سرنوشت بسازند. حاکمان هم گاه...
۳۰ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: پهلوان
نویسنده: پهلوان

به یاد غلامحسین ساعدی که قصه هایش کسی را به خواب نمیبُرد، که گُلبانگِ بیداری بود!

ساعدي سراسر ايران را از خليج فارس تا كرانههاي خزر، از كوهستانهاي غرب تا فراسوي كوير شرق درنورديد و لحظه لحظهي زندگي مردمان تهيدست، فراموششده، مفلوك و درهمشكسته را با خميرهي ذهن و ضمير خود درآميخت و در قلم جاري كرد

نزدیک به بیستوپنج سال ازدرگذشت غلامحسین ساعدی (گوهرمراد)، داستاننویس،نمایشنامهنویس،روانپزشک،فعال اجتماعی وازپایه گذاران کانون نویسندگان ایران میگذرد

ساعدی نوشتن در نشریات ادبی را از سال ۱۳۳۴، در بیستسالگی، آغاز کرد. از ابتدا جانی شیفته داشت؛ به شیوهی پزشکی مردمی از آموختههای خود بی هیچ چشمداشت برای درمان آلام و دردهای روانی نیازمندان بهره گرفت؛ با جلال آلاحمد و احمد شاملو و با سیروس طاهباز و رضا براهنی طرح دوستیهای پایدار ریخت و در شکلگیری کانون نویسندگان ایران نقشی مؤثر و جدی بازی کرد.

ساعدی سراسر ایران را از خلیج فارس تا کرانههای خزر، از کوهستانهای غرب تا فراسوی کویر شرق درنوردید و لحظه لحظهی زندگی مردمان تهیدست، فراموششده، مفلوک و درهمشکسته را با خمیرهی ذهن و ضمیر خود درآمیخت و در قلم جاری کرد. او وحشت و رمیدگیِ انسان را، بهویژه در این دیار، خوب میشناخت و با بهرهگیری از دانش روانشناسی و جامعهشناسی خویش با چیرهدستی آن را در داستانها و نمایشنامههای خود دستمایه قرار داد.

اجرای نمایشنامههای ساعدی، همچون «آیِ باکلاه آیِ بیکلاه»، و ساخت فیلمهایی بر پایهی آثار او، از جمله فیلم «گاو»، نقشی برجسته در آگاهی و خروش روشنفکری ایران در دهههای ۴۰ و ۵۰ داشت. او با خلق آثار ماندگاری چون «عزاداران بَیَل»، «چوببهدستهای وَرَزیل»، «دَندیل»، «ترس و لرز»، «پرواربندان» و مانند آن و نوشتههایی در زمینهی جنبش مشروطه، به روشنفکران و مردم آگاه، بهویژه مبارزان پیشروِ  زمانهی خویش، نشان داد چه توانمندیِ شورانگیزی در به تصویر کشیدن نیازها و دردهای اجتماعی دارد.

ساعدی که پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ چند ماهی بازداشت شده بود با انتشار آثار خود، و بهویژه با به نمایش درآمدن آنها، آماج خشم و برخورد ساواک شد و در سال ۵۲ بار دیگر مدتی را در بازداشت به سر برد. در این دوره او را با وحشیانهترین روشها بازجویی و شکنجه کردند و تحقیر و آزار بسیار دید. این وهن و ستمی که بر او رفت روح حساس و هنرمند او را بهشدت آزرد، و چشمانداز سختیها و سیاهیهای پیشِ رو نیز رنج و دردی چندبرابر در عمق جان او نشاند.

چنین شد که به انگلستان رفت و با همکاری شاملو روزنامهی ایرانشهر را منتشر کرد؛  و در آن جا بهروشنی نشان داد که چه اندازه بیادعا و صمیمی و نیازمند مهرورزیست و چه شوری برای مبارزه در راه آزادی بیان و پیکار با ستم و سانسور و محرومیت انسانها دارد.

آثار وهنی که در دوران بازداشت بر او رفته بود با رنجی که از بینواییِ مردم میکشید درهمآمیخت و او را که سراپا شور بود شوریدهتر کرد. در تمامی آثار «گوهرمراد» تنگدستان، دهقانان مسکین، آدمهای بیسواد و سادهلوح و رنجدیده حضوری چشمگیر داشتند، ستمگریها و تبعیضهای گسترده که در رگ و پی جامعه تنیده بود به تصویر درمیآمد، و فریاد رهایی برای ایستادگی در برابر «بلوریها» به گوش میرسید.

چندی پس از تغییر رژیم در سال ۵۷، ساعدی بار دیگر هدف فشارهای حکومتی قرار گرفت و وهن و نکبت و وحشت را پیش روی خود دید. رنجهایش افزون و بار مسئولیتهایش سنگینتر شد، اما دست و بال خود را بستهتر دید.  اوجگیری سرکوبهای خونین و گستردهی دهه ۶۰، و حمله به دفتر کانون نویسندگان ایران در خیابان مشتاق، برای او راهی جز جلای وطن باقی نگذاشت. در پاریس، فعالیت اجتماعی و ادبی را از سر گرفت و همکاری با کانون نویسندگان در تبعید را آغاز کرد؛ و نمایشنامهی «اتللو در سرزمین عجایب» را نیز نوشت تا گوشهای دیگر از دردهای انسان را به تصویر بکشد. با این همه، چندان از کمحاصلی خود آشفته بود که میگفت هم میترسد بخوابد و هم وقتی ناگزیر به خواب میرود میترسد که بیدار شود؛ میگفت به فارسی و به زبان درد مردم ایران میاندیشد و در آن جا روزگار خوشی ندارد.

ساعدی سرانجام در آذرماه سال ۶۴ در پاریس درگذشت و در گورستان پِرلاشِز در کنار صادق هدایت آرمید. به باور ما و همهی آزادگان، مسئول مرگ ساعدی فشارها و رنجها و انزوایی بود که بیرحمانه بر او تحمیل شد. «گوهرمراد» نهتنها از درخشانترین چهرههای ادبیات فارسیست، که از نظر سَبک و رویکرد و ارزش ادبی شانه به شانهی داستاننویسان بزرگ جهان میساید. دریغا که فرصت نیافت توان آفرینندگی خود را برای پرواز به اوجی دیگر به کار گیرد، که بیشک جایگاهی بلندمرتبهتر از این نیز درخور او بود.

مراسم یادبود ساعدی که خانواده به همراه دوستان و دوستداران او در مسجدی در تهران بر پا کردند به صحنهی یورش وحشیانهی کسانی تبدیل شد که برآشفته از نام و یاد و یادگاران ساعدی چماق بر کف گرفته و کف بر دهان آورده بودند. سیزدهسال زمان میخواست تا آشکار شود که آن جماعت چماقبهدست از قماش آمران و عاملان قتلهای سیاسی سال ۷۷، موسوم به قتلهای زنجیرهای، بودهاند.

باری، غلامحسین ساعدی، نویسندهی ژرفاندیش و چیرهدست، پیکارگر راه آزادی بیان و اندیشه، مردمپژوه، روانپزشک انساندوست و جامعهنگر، و عضو صمیمی کانون نویسندگان ایران را هرگز از یاد نمیبریم. خاطرهی او جاودانه است؛ و قلمرو نقد ادبی در شناخت و کاوش آثار او هنوز گامهای نخست را برمیدارد.

 

کانون نویسندگان ایران

دیماه ۱۳۸۸

تاریخ انتشار : ۱۷ دی, ۱۳۸۸ ۱۰:۳۷ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

مروری بر آن‌چه تا بیست و سوم تیرماه گذشت

نفس چاق نکرده بود آقای پزشکیان که در دفتر شرکت هواپیمایی توسط نیروهای انتظامی بسته شد. گویا عدم رعایت حجاب کارکنان زن این دفتر دلیل این کنش نیروهای انتظامی بود. مساله مهمی نبود! آقای وزیر کشور دولت گفت. فردا باز خواهد شد دفتر.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

غم دیگر

پایان تلخ یک ریاست جمهوری

کاش میشد

نهادهای مدنی و نقش آنها در تحولات آینده کشور

بیانیه دادگاه بین المللی دادگستری- ۱۹ جولای ۲۰۲۴

سیاست‌گریزی زنان یا سیاستِ گریزِ دولت از زنان