با تو من هوشیارم، باتو من پرحوصله، پرتکرارم
با تو من نورم و خورشید و زمین.
بی تو من شاپرکی،
بی تو من سفره ی بی نان.
بی تو من ساکت ساکت، بی تو من ابرم و اندوه جمود.
با تو من ساقی وصلم، به شراب،
باتو من جام خیالم، سرشار.
با تو من زندگیم، با حریرگل عشق، با تو من فردایم.
شبنمم با تو، پر ز آوازه ی عشق، قصه ام با تو.
بی تو من کهنه، بی تو من پنجره ای بسته، بی تو من خسته.
با تو من به کناری خواهم ریخت غم و درد.
با تو من همّتی خواهم شد، پر از راز و نیاز، پر نور، خالی از بغض و ریا.
با تو من گل رنگین تبسم خواهم شد.
بی تو من قفل در باغ بهاران خواهم شد.
بی تو من ضجه، تنها، قلب رنجیده ای ام؛ سینه ای خواهم بود، پر ز اندوه، ز درد.
آرزوها در آن خواهد مرد، ساکت و خاموش خواهم شد .
بی تو من اشکی خواهم شد، که در چشم ترم می شکند.
با تو من بیدارم، باتو من هوشیارم، با تو من پژواک، با تو من ققنوس.
با تو من خالی ام از هر تردید.