در روند بررسی فقر، گفتار عمومی تمایلی به دقت در ریشههای سیستماتیک این مسئله ندارد. و بجای آن غالبا فقرا را بخاطر فقرشان سرزنش میکنند. بسیاری از صاحب نظران این نقطه نظر رامطرح میکنند که افراد فقیر بخاطر نبود خود کنترلی و در نتیجه انتخاب منافع کوتاه مدت در این وضعیت قرار دارند. اما تحقیقات روانشناسی نظر متفاوتی را در این رابطه مطرح میکند: فقر باعث میشود تا فکر کردن به آینده برای افراد مشکل شود، و آنها را مجبور میسازد تا در زمان حال زندگی کنند.
بخش روانشناسی دانشگاه اورگان در امریکا در پی مطالعاتی پیرامون تاثیرات اهداف و انگیزه ها بر زندگی انسانها، بر آن شدند تا در رابطه با چگونگی عملکرد خود کنترلی در فقرا و أیا دارا بودن حدی بالایی از خود کنترلی در شرایط نامطلوب مالی میتواند کمک کنند باشد و اینکه علم میتواند در جهت درک آن یاری رساند، تحقیقا تی داشته باشند. با در نظر داشت این نکته که در بسیاری ازسیستم های آموزشی، دروسی در رابطه با تلاش برای شناخت و بهبود خود کنترلی وجود دارد.
به گفته مسئول این پروژه، شنیدن نظرا تی در ابتدای کار مبنی بر اینکه قرار داشتن در فقر نباید مانعی برای خود کنترلی مطلوب باشد، تعجب برانگیز بود.در واقع با این سوال پروژه شروع شد که تعریف خود کنترلی ، انتخاب منافع دراز مدت در مقایسه با منافع کوتاه مدت برای افرادی که با کمبود پول یا زمان مواجه هستند آیا منطقی به نظر میرسد یا خیر؟
فقر افراد را مجبور میکند تا در زمان حاضر زندگی کنند
تعریفی معمول از خود کنترلی عبارت از این است که فرد رفتاری را انتخاب کند که اهداف دراز مدت را بر اهداف کوتاه مدت ترجیح دهد. اما فقر افراد را مجبور میکند تا در زمان حاضر زندگی کنند، و اینکه نگرانی از فردا موردی باشد بیربط، اگر انسان نداند که امروزش را چگونه باید سر کند.
تحقیقات و اطلاعات متعددی این نقطه نظر را تائید میکند که افراد فقیر بطور مشهودی بروی مسائل روز تمرکز دارند. از جمله اینکه نزدیک به یک پنجم جمعیت آمریکا که جزو فقیرترین شهروندان این کشور به حساب میآیند، تمایل دارند به صرف پولشان برای تامین نیازهای اولیه از جمله غذا، خدمات رفاهی و مسکن؛ مواردی که همگی رشد ثابت قیمت را شاهد هستند. در چنین شرا یطی استفاده از تعریف سنتی خود کنترلی کار چندان درستی به نظر نمیرسد.
گام برداشتن در راهی و دریافت پاداش مربوطه در آینده این پیش شرط را نیز به همراه دارد که اطمینانی وجود داشته باشد که به هنگام رسیدن به نقطه مورد نظر پاداشی در کار خواهد بود.برای روشن شدن این نکته میتوان از روشی که در کارهای تحقیقا تی برای آزمایش میزان خود کنترلی به کار برده میشود استفاده کرد که در آن به کودکان پیشنهاد میشود که بین خوردن یک شیرینی که روی میز قرار دارد و یا انجام آزمایش و پس از آن دریافت دو شیرینی یکی را انتخاب کنند.
معلوم شد که کودکانی که قبلا نمونه چنین آزمایشی را تجربه کردهاند و میدانند که احتمالا پاداشی در کار نیست، در مقایسه با کودکانی که در آزمایش قابل اعتمادتری شرکت کردند، پاداش دراز مدت را انتخاب نکردند. و البته بیثباتی و غیر قابل پیش بینی بودن نشانههای زندگی در فقر میباشند.
کسانی که در فقر رشد میکنند به سرعت میآموزند که صبر برای دریافت پاداش در آینده، اگر شانس بالا یی برای به نتیجه رسیدن به همراه نداشته باشد، ارزش انتخاب را ندارد.
بسیاری از افراد فقیر برنامه ریزی دراز مدت ندارند چرا که میدانند در نهایت به احتمال زیاد مغبون خواهند بود. بهتر آنکه امید زیاد ی نداشت، و از آنچه که در حال حاضر موجود است استفاده برد.
تحقیقات، درستی این نظر را تایید میکنند. درست به مانند آزمایش ذکر شده، افراد فقیر نیز به عوض آینده بروی زمان حال تمرکز میکنند، مخصوصا در مواردی که فنا پذیری انسان به آنها یادآوری شود. فکر کردن به آینده کار سختی است اگر شرایط پیرامونی فرد مطلوب نباشد.
در شرایط مناسب، مغز انسان توانایی پردازش افکار انتزا عی و بی پایان را در خود دارد، مثل تصور اهدافی در آینده و تصمیم گیری راجع به جزییات چگونگی رسیدن به این اهداف. اما در شرایط نامطلوب، مغز انسان اینگونه تکامل یافته تا فعالیت بخش شکوفایی نظرات را کاهش داده و به منظور بقا در زمان حاضر و بر نیازهای اولیه تمرکز کند.
و در جوامع انسانی چیزی نامطلوب تر از ماندن در فقر وجود ندارد. در وضعیتی که فرد باید به فکر نان شب باشد لزومی ندارد تا منابع ارزشمند ذهنی را صرف حل مشکلی کند که در آینده ممکن است روی دهد.مجموعه ای از مطالعات انجام شده در سال ۲۰۱۳ در آزمایشگاه و در میان کشاورزان در زندگی واقعی به این نتیجه رسید که محرو م بودن از توان مالی حدود ۱۳ درصد افت ضریب هوشی را به همراه میاورد.این نقصان موجب میشود تا فکر کردن به موردی چون خود کنترلی که سطح بالایی از تفکر را میطلبد کار سختی باشد.
به مانند بسیاری از گونه های تفکر، خود کنترلی را نیز میتوان آموزش داد. اگر والدین به کودکان آموزش دهند تا مسائل را مستقلا حل کنند و در روند تصمیم گیری خانواده شرکت داشته باشند ، کودکان نیز از سطحی از خود کنترلی برخوردار گشته و در مدرسه بهتر از پس پاسخ گویی به سوالات بر میآیند.اما اینگونه تاثیر گذاری بروی کودک زمان میبرد و خانوادههای فقیر غالباً از لحاظ زمانی نیز فقیر میباشند.
عوامل خانوادگی به مانند پرورش و تشویق تاثیری مستقیم بر سطح رشد ذهنی کودکان به همراه دارد و وجود فقر زمانی میتواند در این زمینه محدودیت ایجاد کند. والدینی که از منابع مالی زیادی برخوردار نیستند درصد کمتری ازاستقلال را در اختیار کودکان خود میگذارند در مقایسه با افرادی که از سطحی از تمول برخوردار هستند.این بدان معنی نیست که والدین فقیر خواستار آموزش خود کنترلی به فرزندانشان نیستند. بلکه اینکه آنها به خاطر شرایط امکان آموزش این مساله به فرزندانشان را نداشته اند.
فقر در انزوا بوجود نمیآید
یکی از منابع مهم اعتمادبه نفس و خود کنترلی در افراد فقیر مشاهده تجربه به انجام رساندن کار توسط دیگران است.
کود کانی که در گروه جمعیتی یک پنجم پایین میزان در آ مد قرار دارند از شانس پایینی برای رسیدن به پنج نفر اول در رده تخصصی خود برخوردارند، به هم چنین در مقایسه با دانشجویان متوسط پولدار، باهوشترین کودکان فقیر از شانس بالایی برای به پایان رساندن دوره دانشگاه برخوردارنیستند.شواهد نشان میدهد که نتیجه گیری عمومی این است که دلیل زیادی برای کودکان فقیر به دارا بودن درصد بالای اعتمادبه نفس و خود کنترلی بر پا یه مشاهده محیط پیرامونی وجود ندارد.
تلاش در جهت خروج از فقر مبارز ه ا ی است دشوار. سعی افراد در خروج از شرایط نابسامان معمولا تاثیرات عمیقی به روی سلا متی به همراه دارد.افراد فقیر ی که در طول دوره تحصیل موفق بوده اند، و به ویژه اعضای گروههای اقلیت، غالبا در وضعیت سلامتی بدتری در مقایسه با افراد فقیری که در طول تحصیل موفق نبودهاند به سر میبرند، از جمله ۲۰ درصد افزایش ریسک حمله قلبی و دیگر موا رد.
مطالعات اخیر نشان میدهد که نوجوانا نی که در خانوادهای فقیر رشد کرده اند و از خودکنترلی بالایی برخوردارند،در وضعیت روحی بهتری به سر میبرند،اما در عین حال در مقایسه با افرادی که خود کنترلی کمتری دارند با سرعت بیشتری پیر میشوند. گذر از موانع و مشکلات ساختاری مساله ای است استرس زا و این تلاش بخشی از سلامت فرد را به یغما میبرد، گام برداشتن دراین عرصه تبعات جدی بروی جسم و از جمله سیستم ایمنی بدن به همراه دارد و در نهایت موجب تخریب سلامت فرد میشود.
تجدید نظر در مورد تعریف فقر و خود کنترلی
علم مطرح میکند که فقر اثرات مخربی بر انسان به همراه دارد، و کمک میکند به توضیح اینکه چرا رهایی از آن راحت نمیباشد. انتخاب افراد بیشتر محصول شرایطی است که در آن قرار دارند، و نه نبود خود کنترلی.
نحوه ای که برخی از دانشمندان خود کنترلی را تعریف میکنند هم بخشی از مشکل میباشد. تمایل به این تفکر که تمرکز بروی اهداف درازمدت همیشه پسندیده است و رضایت از رسیدن به اهداف کوتاه مدت همیشه نادرست و اینکه گام برداشتن در راه اهداف کوتاه مدت معادل است با عدم برخورداری از خود کنترلی. این تعریف در مورد افرادی که به منظور تامین نیازهای اولیه از امکانات لازم زمانی و مالی برخوردارند و میتوانند از باقی امکانات برای آینده نگری استفاده کنند،به کار میآید. اما استفاده از تعریف فعلی خود کنترلی در مورد کسانی که در حال حاضر زندگی میکنند کار درستی نیست.
https://theconversation.com/its-not-a-lack-of-self-control-that-keeps-pe…