فایل صوتی جلسه پرسش و پاسخ یکشنبه ۴ دی ۱۴۰۱ ساعت ۹ شب ایران
موضوع: تاثیر متقابل خیزش های انقلابی و هنر بر یکدیگر
میهمان: مهرداد خامنه ای ، سرپرست تئاتر اگزیت
لینک:
https://t.me/+YNxze2Z5-E05NWFh
سوالات مطرح شده در جلسه تلگرامی جمعه با مهرداد خامنه ای
- با درود هنر اعتراضی این دوران چه تفاوت ها و تشابهاتی با هنر اعتراضی در خیزش های پیشین دارد؟ آیا تغییرات در هنر اعتراضی نسبت به زمان پیشین رشد قابل توجهی چه از نظر کیفی و چه از نظر کمی داشته است یا خیر؟
- شما به عنوان یک هنرمند چقدر با این مفهوم که “یکی از وظایف هنر فراختر کردن مرزهای نیکی و بدی ست “موافق هستید و چطور آنرا توضیح می دهید؟
- “انسان قدرتمند عاقل که قدرتش را انقلاب به او خواهد داد و زیباییش را هنر” به این معنی است که خود زیبایی فاقد قدرت است؟
- آیا از هنر میتوان به عنوان ابزاری برعلیه خشونت سیاسی استفاده کرد؟
- با خوش آمدگوئی به مهمان برنامه و تشکُر از ترتیب دهندگان برنامه. چرا جامعه هنری و هنرمندان در ایران اعم از قبل وبعد از انقلاب ۵۷، تابع شرایط و جَو جامعه هستند و بجای پیشرو بودن و آگاهی دادن به جامعه، دنباله رو بوده ومحصول تولیدی آنان اکثراً عوام پسندانه می باشد؟
- ” آیا جو زده شدن را میتوان یکی از معضلات برای هنر هم در نظر گرفت ؟ “
- جامعه هنری و تشکلهای مربوط به این جامعه، چه اقداماتی را برای آزادی بسیاری از از هنرمندانی که الان در زندان هستند انجام داده است و این اقدامات تا چه حدی مثمر ثمر بوده است؟
- آیا شکل مبارزه همه هنرمندان باید مشابه باشد ؟ به نظر می رسد سوء تفاهمهایی در این مورد وجود دارد و عده ای فکر میکنند همه باید یک شکل مبارزه را پیش ببرند – نظر شما در این مورد چیست ؟ و اینکه ظرفیت هنرمندان بر تاثیر گذاری آیا متفاوت نیست؟
- یکی از دلایل آشکارگی بیشتر تاثیر متقابل هنر و خیزش اخیر رسانه است رسانه به ویژه رسانه در دنیای مجازی نوعی عاملیت و یا دستکم میانجی مهمی در انتشار هنر و تاثیرات آن بر روند و تداوم بی گسست این خیزش بوده است . آیا می توان به اعتبار این تاثیربخشی رسانه آن را هم از الزامات رشد و تعمیق و گسترش هنر انقلابی دانست ؟
- زمانی سرمایه گذاری ناتو روی جنگهای زمینی و هوایی و دریایی بوده الان بیشترین سرمایه گذاری اش را به جنگهای شناختی / روانی اختصاص می دهد . این یعنی همه تا حدی در معرض تاثیرات سوء رسانه هایی خواهیم بود که هدف نهایی شان تامین منافع سرمایه داری جهانی ست . هنرمندان هم از این مصون نخواهند ماند . به نظر شما چقدر آگاهی بین هنرمندان ایرانی در این رابطه وجود دارد؟
- وقتی هنر در خدمت سیاست قرار میگیرد چه تاثیری در کیفیت آن میگذارد؟
- با توجه به سرکوب شدیدی که وجود دارد شما روند خیزش را چگونه پیش بینی می کنید؟
- زنده یاد “شجریان” در سال ۶۵ در بحبوحه ی جُو خفقان نوار “بیداد”را که نشانگر بیزاری و پایان دادن جنگ بود به جامعه ارائه داد. و مخاطبان و دوستداران خود را پیدا کرده و شخصیتی کاریزماتیک در هنر موسیقی شد. اما جامعه هنری در ایران از ایشان آنچنان پشتیبانی نکرد! سلبریتی های که بعد از خیزش اعلام همراهی کرده اند (که بجای خود مایه خشنودی است) آنزمان هم بودند، چرا همگام و همراه نشدند؟
- با همه محدودیتهایی که بخصوص بعد از انقلاب ۵۷ در ایران هنرمندان با آن روبرو بوده اند رشد هنر بخصوص هنر تئاتر شگفت آور بوده و امروز تئاتر و سینمای ایران به مراتب جایگاه والاتری از آنچه پیش از انقلاب ۵۷ داشت در جهان دارد – شما این را چطور توضیح می دهید ؟ آیا میشود گفت انقلاب ۵۷ یا تاثیر بسیار عمیق و بنیادی بر هنر بخصوص در زمینه تئاتر و سینما در ایران داشت، که دست کم گرفته می شود؟
- نقش هنر در همگرایی انسان ها و درجنبش زن زندگی آزادی رو چگونه می بینید و هنرمند چپ چه در زمینه همگرایی جامعه و چه در زمینه وحدت درون چپ چه نقشی می تواند داشته باشد؟
- بادرودرفبق مهرداد عزیز، گرچه تمام شاخه های هنرنقش کاتالوزیروتاثیرگزاری درخیزش های انقلابی دارند،آیابنظر شما کدام یک ازانواع هنر نقش مهمتری درادامه وبالابردن روحیه انقلابیون جنبش دارد؟
- اگر حاکمیت اقدام به رفع مشکل اقتصادی مردم از طریق مقداری پمپاژ پول کند ایا این کار می تواند روند خیزش مردم را دچار سکته کند؟
- چرا هنرمندان و فعالینی چون شما که طی سال های اخیر با پشتکار سعی در افزایش آگاهی جامعه داشتند امروز سکوت اختیار کردند؟ به نظرتان چطور میشود از این انزوا و سکوت خارج شد و چطور مردم را به وعده های سوسیالیسم امیدوار کرد؟ آیا فکر میکنید در شرایط حال حاظر ، خود مردم جامعه رغبتی به اثر هنری ای که حاوی عدالت برابری باشد نشان میدهند؟ چطور میشود حرف متفاوت زد اما در چشم مردم جامعه چه بالا شهری و چه پایین شهری به ظن یکی از خودی های حمومت ج.ا دیده نشد ؟ در شرایط کنونی که هنر آوانگاردی که با همه نوع سانسور اقتصادی روبروست و تازه مخاطب هم به آن مشکوک است و نمیخواهدش چطور میتواند با شعار عدالت برای ستمدیدگان در چنین فضای اخته شده سیاسی فکری با دست و پا زدن خود را زنده نگه دارد و امید داشته باشد جامعه حتی به آن گوش دهد؟
- رابطه شادی و ایجاد انرژی و امید و هنر چیست ؟ در زمانی که مردم سوگوار عزیزانشان هستند
- کیارستمی میگفت من ترجیح میدهم که بیننده فیلمهای من در سینما به خواب روند تا اینکه من در آنها احساسات کاذب و هیجان دروغین ایجاد کنم – شما در این مورد چه فکر میکنید هنر باید بیشتر احساسات و هیجان ایجاد کند یا به تفکر و تعمق بیشتر کمک کند ؟ یا هر دو ک به چه صورت ؟
- خود مردم یواش یواش شکل سوگواری شان هم تغییر کرده بر سر خاک ترانه میخوانند و می رقصند – فکر نمیکنید هنرمندان هم باید در تغییر این فرم سوگواری کمک کنند و به چیزی برسیم که بیشتر شاید در جوامع پیشرفته تر می بینیم به جای عزاداری بیشتر celebration of life – یا جشن زندگی ایی که وجود داشت و به شکل دیگری ادامه خواهد یافت – برگزار شود
- در کشوری مثل ایران ،حاکمیت تامل شنیدن هیچ انتقادی را ندارد و هنرمند،برای ارائه محصول خود جهت نمایش باید از فیلتری بسیار سخت عبور کند. باتوجه به تخصص تان در این زمینه، جامعه هنری و هنرمندان با چه راهکاری می توانند، حکومت را وادار به پذیرش محصولات انتقادی نمایند؟
- وقتی میگوییم هنر برای هنراست.آیامیتوان باور داشت که انقلاب تاثیری روی افکار وهنر نداشته باشد.یا هنر شکلی از انقلاب است که در ذهن تبلورپیدا میکنددرشرایط خاص .بادرود وخسته نباشید
- در مورد تلاش برای آزادی هنرمندان زندانی هم آیا صحبتی دارید؟ اگر بله ممنون میشویم توضیح دهید
- آیا امروزاین شعار: ” انقلاب ما صدروزه شد”، “سید علی رفوزه شد” (ابن شعار ابتکار من است )آیا این شعار میتواند روحیه مردم را بالا ببرد ،وحاکمان رادچار خواری وخفت نماید؟
- با توجه به سرکوب حاکمیت و حمله به هنرمندان تحریم از طرف هنرمندان اثر بخش میباشد نظرتان چیست؟
- کسانی که کار هنری می کنند ولی سکوت اختیار کردند در قبال انقلاب زن ،زندگی ،آزادی می توان نام هنر مند را به آن عده اطلاق کنیم
- اگر بخواهیم دو مقطع قیام در سال ۵۷ و اکنون را با هم مقایسه کنیم به نظر می رسد در سال ۵۷ علی رغم شرایط انقلابی آن دوران و دیدگاههای آرمان خواهانه بسیاری از مبارزین تولید هنری در مقیاس رشادت های آن دوره بوجود نیامد.فکر می کنید آینده هنری این دوره از خیزش چگونه پیش رود
- با درود به میهمان گرامی برنامه . در مقدمه ی صحبت ها ی خودتان در باره ی زندگی واگنر آهنگساز اپرا نویس بزرگ آلمان صحبت کردید . لازم دیدم به نکته ی مهمی در زندگی اجتماعی و سیاسی این آهنگساز اشاره کنم . همانطور که میدانیم هستند بسیاری از هنرمندان رشته های مختلف ،که در هنر و کار خلاقه ی خودشان راه ترقی را در پیش میگیرند ولی بخش دیگری از شخصیت این هنرمندان که به زندگی سیاسی و اجتماعی آنان ارتباط پیدامیکند ، ارتجاعی و ضدمردمی است یعنی راه ارتجاع را در پیش میگیرند . البته شاید نه برای همیشه . در مورد ریچارد واگنر هم چنین بوده . واگنر در جنگهای خیابانی سال ۱۸۴۹ درسدن که در آن زمان جوانی ۳۶ ساله بود شرکت کرد و به همین علت مجبور به فرار از آلمان شد . اما خیلی زود خودش را به زندگی در کنار قدرت هایی مانند لویی ناپلئون امپراتور فرانسه عادت داد و نزد دربار او چاپلوسی و خوشخدمتی کرد و بعد که آبها از آسیاب افتاد و پس از سال ۱۸۷۰ که ارتجاعی ترین نیروها با اتحاد خودشان حاکمیت آلمان را شکل دادند و تثبیت کردند ، خودش را تحت حمایت پادشاه جوان و نیمه دیوانه ی باواریا قرارداد و به خاطر همین خوش خدمتی ها از طرف مقامات آلمان بخشیده شد . در همین دوران ، او بصورتی غیر رسمی بزرگترین موسیقیدان این امپراطوری جوان به حساب می آمد. زندگی خود واگنر نمونه ای از روحیه ی رقابت خانمانسوز بورژوازی دوران تسلط ارتجاع آلمان بود . زمانی که در فرانسه بود نزد دربار چاپلوسی میکرد و زمانی که انها بدست آلمانیها شکست خوردند ، با فرصت طلبی و رنگ عوض کردن ، افتخار میکرد و به خود میبالید . میگویند مشت خود را بر علیه هر انسان یا هنرمند دیگری که احتمال میداد دشمن بالقوه اش باشد بلند میکرد. زمانی که نیازمند کمک بود نظر لطف موسیقیدانان بزرگ یهود را به خود جلب کرد و در فرصتی دیگر با زشت ترین و خشن ترین زبان نژادپرستانه و یهودستیزانه به آنها حمله ور شد . واگنر با استفاده از تکنیکهای نو در اپرا و درام ، بجای سخن گفتن با شنونده در باره ی زندگی ،میخواست جای زندگی واهدف واقعی را بگیرد و آنرا به محیطی نو ولی مانند موسیقی کلیساهای سده ها ی میانه در فضایی دربسته محصور کند . او اعتقاد داشت که موسیقی باید وسیله ای برای رسیدن به هدفی باشد و هدف نیز درام است . اما درام وسیله ی رسیدن به کدام هدف بود و چه رابطه ای با زندگی داشت ؟ ریچارد واگنر در دوران کوتاهی از زندگی خود که جوان بود ، شور انقلابی در سر میپروراند ، اما آن دوران کوتاه بود و جای خود را به ارتجاع در زندگی داد . من فرصت و آمادگی لازم برای ارتباط با برنامه شما را نداشتم و ترجیح دادم و مناسب دیدم که در این رابطه از قسمتی از نوشته ی سیدنی فینکلشتاین در کتاب ” بیان اندیشه در موسیقی ” استفاده کنم