سخنرانی پوتین در مجمع عمومی سازمان ملل کە با انتقاد تند از سیاستهای دول غربی در رابطە با منطقە خاورمیانە همراە بود، و بدنبال یا همزمان با آن تقویت نیروهای روسی در سوریە و شروع بمباران نیروهای مخالف اسد و بویژە داعش در این کشور، جهان را با رویدادی شگرف روبرو کرد کە گمان آن با توجە بە سکوت روسیە در قبال حملە کشورهای غربی بە عراق، بە هیچ وجە نمی رفت. با این حرکت “خرس قطبی” می رود کە سیاست فعالتری را در عرصە جهانی بە پیش ببرد.
البتە روسیە متوجە هست کە پیشبرد چنین سیاستی کماکان بە نوعی مسامحە و همراهی با غرب نیاز دارد، وگرنە خیلی سریع چنین تحرکاتی می تواند زمینە درگیریهای خطرناک میان قدرتهای جهانی را فراهم کند و درست در همین راستاست کە پوتین با پیش کشیدن ایدە اتحاد جهانی در قبال تروریسم و شبهاندن تروریسم بە خطر فاشیسم هیتلری در جریان جنگ دوم جهانی، سعی در حفظ خطوط مشترک با قدرتهای دیگر را دارد.
البتە تدوین چنین سیاستی، امری یک روزە نیست. با توجە بە دشواریهای اقتصادی جهان مدرن، خطر تروریسم، بحرانهای پی در پی در خاورمیانە، آنارشیسم سیاسی در منطقە مهم خاورمیانە و سرانجام موج میلیونی مهاجرت بە طرف اروپا، پوتین وضعیت را مناسب برای حضور فعال کشورش تشخیص دادە، و عملا وارد کارزار شدە است.
اما شاید در میان همە عوامل، عامل بحران و آنارشیسم مهمترین مسائلی باشد کە پوتین روی آن بازی خود را بە پیش می برد. جملە مشهور وی در سازمان ملل کە گفت “شما چکار کردید؟” مصداق و عصارە تاکید وی بر ترس روانشناسی ای می باشد کە بویژە اروپا و جهان غرب را دربرگرفتە است. بر بستر چنین روانشاسی ای، تاثیر و تحمیل عمل متقابل بسیار آسانتر می نماید.
اما “شما چکار کردید؟” را در عرصە سیاست عملا موجود می توان بە یک کلمە تسری داد، کە آن نیز همانا “آنارشیسم” می باشد. منطقە خاورمیانە در آنارشیسم فرورفتە است. واقعیت این است کە بدیل سرنگونی رژیمهای دیکتاتوری از طریق دخالت نظامی خارجی، آنارشیسم بود، پدەیدەای کە بسیار خطرناکتر از دیکتاتوریست. و درست بر مبنای چنین ترس مدنی ای است کە پوتین استراتژی نوین خود را پیش می برد: “استراتژی بازگشت نیروهای دیکتاتور برای حفظ مدنیت و آرامش، و بعد تغییر از طریق اصلاحات.” و این چیزی بود کە وی در نطق خود بدان اشارە مستقیم کرد. آنارشیسم، جرات دفاع از دیکتاتوری را بخشیدە است.
اما آیا روسیە در طرح ایدە تغییر از طریق اصلاحات جدی است؟ آیا در صورت شکست تروریستها، می تواند بە شیوە جدی بە رژیم اسد برای بازکردن فضای سیاسی کشور فشار بیاورد؟
سخن آوردن وی از کردها بعنوان یکی از نیروهای جدی ضد تروریسم ظاهرا نمی تواند تنها یک تعارف باشد، و با خود تغییرات معینی را در نگاە این کشور بە نوع سیستم سیاسی در سوریە آیندە بهمراە خواهد داشت.
کلام آخر اینکە موضع پوتین موضع بازگشت بە تئوری هابز در مورد تقویت قدرت مرکز برای فائق آمدن بر آنارشیسم اجتماعی و سیاسی در خاورمیانە است.