دولت و کارفرمایان برای مهار کردن حرکات صنفی و سیاسی طبقه کارگر از شیوه های متنوعی استفاده می کنند. از شناخته ترین انواع این نوع تشکل ها سندیکاهای غیر واقعی یا تشکل های زرد هستند.
فعالین کارگری باید بدانند که سرمایه داران، مبارزه صنفی و طبقاتی کارگران را در هر شکل آن (سندیکا، شورا، نمایندگی، طومار نویسی) رصد کرده و متناسب با رشد مبارزات کارگری و برای خنثی کردن فعالیت کارگران به اقدامات شبه قانونی یا توطئه و سرکوب عریان از جمله تهدید، تطمیع، اخراج از کار، محدودیت شغلی، پرونده سازی امنیتی، ضرب و شتم، و زندان متوسل می شوند. علاوه بر اینها، سرمایه داران با سوء استفاده از قوانین ضد کارگری از ثبت قانونی تشکل های واقعی کارگری جلوگیری میکنند. اینجاست که کارفرمایان با احساس ضعف در برابر سندیکاهای واقعی و ناتوانی در رقابت با آنها، مبادرت به تشکیل سندیکاهای غیر واقعی می کنند.
برای سازماندهی نیروهای متشکل در سندیکاهای زرد، سوء استفاده از امکانات دولتی، نیاز مالی کارگران و باورهای دینی افراد، بیشترین نقش را دارند. چه بسا فعالین و افراد نیازمند و مذهبی کارگرانی زحمتکش هستند که با قراردادهای موقت کار می کنند. تعداد دیگری از آنها نیز باز جمله افراد دو شغله هستند و برخی نیز از جمله بازنشسته گان می باشند. تعداد کمی از آنها نیز واقعاً خود فروخته و ضد کارگر می باشند و اکثر هدایت و اقدامات سرکوبگرانه ضد کارگری را اینها انجام می دهند.
برای تشخیص سندیکاهای زرد و غیر واقعی از سندیکاهای واقعی کارگران، لازم است عملکرد آنها مورد توجه قرار گیرد و خواست های زیر با فعالین کارگری در میان گذاشته شود:
– مشارکت و مبارزه برای به روز کردن قانون کار
– منع کار کودکان
– تعیین حداقل دستمزد، متناسب با سبد معیشت و نرخ تورم، و پرداخت بموقع آن
– حقوق مساوی برای کارهای مساوی
– رعایت ایمنی و بهداشت محیط کار در کارگاهها
– بهبود وضعیت بیمه های اجتماعی
– پیگیری مطالبات کارگران از جمله مقدار دستمزد و مزایا، ساعات کار، حق مسکن، امنیت شغلی و حق تشکل یابی برای کارگران
– تحصیل و ارتقاء مهارت های شغلی و حرفه ای در حین کار برای کارگران با هزینه کارفرمایان و دولت و با پرداخت حقوق ماهانه آنها
تبلیغ و ترویج روزمره و علنی موارد فوق بین کارگران و فعالین سندیکاهای غیرواقعی، کم کم و بتدریج به باور آنها نیز تبدیل خواهد شد چون که با منافع طبقاتی آنها نیز تطبیق می کند. از این رهگذر است که سره از نا سره جدا میشود و بدیل سازی سندیکائی برای کارفرمایان سخت تر میشود.