از ۲۴ خرداد که آقای دکتر روحانی با رای مردم به ” تغییر ” بر سر کار آمد ، نهادهای مدنی در جامعه و به ویژه در آموزش و پرورش جانی تازه گرفته اند.
معلمان دیگر با ترس و لرز در جلسات حاضر نمی شوند و یا دیگر ” عطای گذاشتن نشست را به لقایش نمی بخشند ” !
این فرصتی است که تشکل ها می توانند به بازسازی و نیز نوسازی خود در یک سیکل زمانی تعریف شده بپردازند.
دراین جا به یک چرخه سازمانی برای بازخوانی، بازسازی ونو سازی تشکیلات می پردازیم :
تدوین هدف :
تشکل های معلمان باید مشخص کنند به دنبال چه هستند ؟
اهداف بلند مدت وکوتاه مدت خود را بر اساس اولویت ونیازها و شرایط تعریف کنند .
به نظر می رسد ” مدیریت برمبنای هدف ” می تواند تشکل ها را تا حدود زیادی از آزمایش وخطا و… بر حذر دارد.
تشکیل اتاق فکر :
تشکل های معلمان به خاطر فشارها و محددویت هایی که حداقل در این ۸ سال برآن ها تحمیل شده است دچار صدمات فراوانی شده اند.
بهترین راه برای بازسازی یک تشکل، پس ازهدف گذاری، پایه ریزی هسته ای برای تولید فکر دریک تشکل و پیش بینی مجاری مشخصی برای ارتباط افقی وعمودی درتشکیلات است.
تشکل ها باید خود را از روزمرگی موجود دور نگه دارند و بهترین راه برای این کار، تزریق افکاروایده های جدید و خلاق به آن است.
نخبگان واندیشمندان آموزش و پرورش باید وارد این نهادهای مدنی شوند و موتور محرکه آن برای نقد و ارزیابی وکارشناسی برنامه ها باشند.
آسیبی که ممکن است دردراز مدت گریبان گیر تشکل ها شود، ” نخبه گرایی محض ” است که البته باید تشکل ها هم زمان با فربه تر کردن اتاق فکر برنامه ای نیز برای ارتباط با بدنه آموزش و پرورش داشته باشند.
متاسفانه دوآسیب مهم، تشکل های آموزش و پرورش را تهدید می کند که یکی بیماری ” پوپولیسم و یا عوام گرایی ” ودیگری نقطه مقابل آن یعنی ” نخبه گرایی محض ” است.
تشکل ها باید بتوانند با تدوین یک برنامه مشخص وسیال، توازنی میان این دو ایجاد کنند.
وزن هر تشکلی به اتاق فکر آن واندیشه هایی است که برون داد آن محسوب می شود.
تدوین اتاق فکر میان – تشکلی :
پس ازتشکیل اتاق فکر درهرتشکل، باید تشکل ها بتوانند تبادل تجربیات داشته با رویکرد تعاملی گفت وگو کنند.
افکاروایده هایی که دراتاق فکرهرتشکل پردازش می شود باید بتواند میان تشکل ها مبادله شوند. این موجب اثرگذاری بیشتر تشکل ها به واسطه ” اندیشه برتر ” می شود.
بازسازی ارکان وتشکیلات :
برای اثر گذاری درجامعه بزرگ آموزش و پرورش ابتدا باید تئوری داشت.
تئوری نیز از پروسه ای که دربالا به آن پرداخته شد، شکل می گیرد. برای پیاده کردن ایده ها وتئوری های حاصل ازاتاق فکر باید ظرف مناسب وسیالی برای عملیاتی کردن آن ها تدوین کرد.
این مهم نیازمند آن است که یک چارچوب واستخوان بندی درهرتشکل شکل بگیرد وافراد مختلف بتوانند براساس قابلیت ها، توان مندی ها وظرفیت های خویش دراجزای یک تشکل، متشکل شوند.
تشکیلاتی که مبتنی بر یک تئوری مشخص و مدون نباشد و وارد فاز ” حرکت ” شود، درنهایت دچار سردرگمی شده واعتماد خود را درمتن ازدست خواهد داد، ضمن آنکه به واسطه توسعه نیافتگی بافت فرهنگی وسیاسی جامعه ما، موجب تحمیل هزینه های غیر سودمند براعضای خویش شده وهزینه فعالیت های مدنی را به طور تصاعدی افزایش خواهد داد.
حرکت
به نظرنگارنده، کارکرد مهم تشکل ها ونهادهای مدنی درآموزش و پرورش باید درمرحله نخست، تشکیل یک ” سپهر افکارعمومی ” نیرومند درمحیط آموزش وپرورش باشد.
اتاق فکر درهرتشکل باید بتواند با استفاده ازتکنولوژی ارتباطات وقدرت رسانه ها برفضای عمومی تاثیر بگذارد.
عصر، عصرارتباطات است وانحصارگرایی دردهکده جهانی به واسطه وسعت و توسعه تکنولوژی رسانه ای کم رنگ ترشده است.
جامعه بزرگ فرهنگیان ایران علیرغم وسعت و تنوع دیدگاه ها، به علت فقدان یک رسانه بی طرف وبا گرایش غالب ” صنفی ” مانند یک مجمع الجزایر پراکنده اند.
یک رسانه فراگیرمانند روزنامه که محل تجمیع وتضارب افکاروتعامل اندیشه های گوناگون با درنظر گرفتن اصل ” وفاق صنفی ” باشد می تواند مانند کاتالیروزی فرآیند بازسازی ونوسازی تشکیلات فرهنگیان را تسریع کند.
تشکل های فرهنگیان باید بتوانند با درنظرگرفتن حداقل اشتراکات به سمت یک ” همگرایی صنفی ” حرکت کنند.
نهادهای صنفی ومدنی طبق تعریف، نقش واسط میان حاکمیت ومتن را برعهده دارند وچنانچه بخواهند درآینده، نبض جامعه فرهنگیان را به دست داشته و مطالبات جامعه فرهنگیان را مهندسی کنند باید بتوانند به خوبی فرصت ها و تهدید ها را شناخته وضمن استفاده کامل ازفرصت ها بتوانند پلی میان فرصت و تهدیدها ساخته وآن را رهبری نمایند.
به نظر می رسد مهم ترین برنامه ای که می تواند درمیان مدت وکوتاه مدت، ایده های سندیکالیستی را تحقق بخشد بستر سازی برای تشکیل فراکسیون های صنفی درنهادهایی مانند مجلس و شوراها خواهد بود.