بدنبال ثبت نام ۶۸۶ نفر برای احراز پست ریاست جمهوری ایران، شورای نگهبان در دو مهلت ۵ روزه، صلاحیت فقط ۸ نفر از آنها را تأئید کرد و تصمیم خود را در آخرین ساعات روز ۳۱ اردبیشهت به وزارت کشور اعلام نمود. این تصمیم پیش از اعلام رسمی توسط وزارت کشور در اختیار رسانه ها قرارگرفت؟
رد صلاحیت نمایندگان گفتمانهای سیاسی شاخص درمیان جریانات اصلی کشور توسط شورای نگهبان قبل از هر چیز نشاندهنده عدم وجود اراده جدی در خلق حماسه سیاسی در مقابله با نظام سلطه گر امپریالیستی است و در عین حال نشاندهنده ابعاد بسیار وسیع اختلافات سیاسی و بحران اجتماعی در کشور ماست. ترکیب نامزدهای تأئید صلاحیت شده در عین حال نشاندهنده دو واقعیت دیگر نیز هست. اول اینکه، شورای نگهبان با این تصمیم خود عملا تنها طیف مبلغان «بیداری اسلامی» از نوع “بهار عربی” مانند اخوان المسلمین در مصر، تونس و لیبی را به میدان انتخابات وارد کرده است. همه آن هشت نفر منهای سعید جلیلی، که هنوز تا حدودی زیادی برنامه های خود را تبیین و تبلیغ نکرده است، به جریانات فکری قشری- نئولیبرال تعلق دارند که نقش عمده ای در دوری جامعه از آرمانها و اهداف ملی- میهنی در ۳۵ سال گذشته داشته اند. دوم اینکه، اقدام شورای نگهبان برخلاف همه تأکیدها و توصیه های مقام رهبری مبنی بر شرکت «همه سلایق» در انتخابات است. البته عبارت «همه سلایق» تا اندازه ای گنگ و مبهم است و همانطور که شاهدیم عملا باعث حذف طرفداران اصلی گفتمان «عدالتخواهی» به نفع گفتمان «حفظ وضع موجود» شده است. از نظر ما حضور «همه سلایق» باید به معنی شرکت همه جریانهای فکری و اعتقادی ترقیخواهانه و عدالت طلبانه باشد.
به هر حال، در میان رد صلاحیت شدگان فقط دو تن – اکبر هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشائی- ظرفیت ایجاد واکنش عمومی و بحث در سطح ملی و بین المللی را داشته اند زیرا که در شرایط کنونی ایندو نفر دو قطب سرمایه سالاری و عدالتخواهی موجود در جامعه را بطور عینی بازتاب میدهند.
تقریبا همه دولتها و رسانه های امپریالیستی، از جمله تلویزیون بی بی سی و اعوان انصار آنها در داخل و خارج کشور در رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی به سوگ نشسته و ظاهرا اقدام «غیردمکراتیک» شورای نگهبان را تقبیح کرده اند. انها گرچه خواستار تأئید مجدد صلاحیت رفسنجانی و شرکت وی در کارزار انتخاباتی هستند، رد صلاحیت مشائی را به فال نیک گرفته و تصمیم شورای نگهبان را بعنوان کاری درست و منطقی ارزیابی نموده و از آن تمجید میکنند.
برخورد جبهه نیروهای ترقیخواه، عدالت طلب و مدافعان استقلال و آزادی ایران به موضوع رد صلاحیتهای کاملا متفاوت است. از نظر این جبهه، رد صلاحیت رفسنجانی و مشائی از آنجا قابل تقبیح و محکوم استکه اولا هاشمی رفسنجانی برای شرکت در کارزار انتخاباتی و رئیس جمهور شدن وارد میدان نشده بود. بی تردید، او با تبانی و توافق ثبت نام کرد و بدون شک، با تبانی و توافق به پشت صنحه رفت تا که شکست مستقیم سال ۱۳۸۴ و باخت جنگ نیابتی سال ۱۳۸۸ را ترمیم نماید . رفسنجانی بهتر از هر کسی میدانست که در ایران دیگر عرض و آبروئی ندارد و در صورت شرکت در انتخابات، سرنوشتی جز سال ۸۴ در انتظار او نمیباشد. ثانیا، رفسنجانی آمده بود تا که بهانه ای باشد برای رد صلاحیت مشائی که حتی از ماهها پیش برای رد صلاحیت او زمینه چینی کرده بود. این «مهندسی انتخابات» توسط ائتلاف «اصولگرا»-«اصلاح طلب» در واقع اجرای سناریوی جریان «اعتدال» برای زمینگیر کردن «ماشین دولت» و تلاش برای حذف اقشار معینی از لایه های بینابینی جامعه ازهرگونه نقش آفرینی و تصمیم سازی در ساختار قدرت سیاسی است و تقویت طرح «وحدت ملی نوع نخبگان الیگارشی» در تقابل با وحدت نیروهای ملی-دموکراتیک را دربردارد. در این مصاف احتماعی، نیروهای انحصارطلب با ایفای نقش پیاده نظام جریان «معتدل» نقش مهمی در تضعیف نیروهای جامعه گرا و ایجاد تشتت در صفوف نیروهای مردمی داشته اند .
تجربه نشان داده است که «خلق حماسه سیاسی» در انتخابات ریاست جمهوری با حذف سلایق مردمی امکان پذیر نیست و مطمئنا تقابل با اراده جریان بازارگرا برای مسخ «حماسه اقتصادی» با اتکا با پند واندرزهای ارزشی کار به جایی نخواهد برد . بنا بر همه آنچه گفته شد، کمیته میهنی در دفاع از ایران (خارج کشور) خواستار آنست که سریعا در تصمیم غیرقانونی و خلاف مصالح ملی شورای نگهبان قانون اساسی تجدید نظر شود.
کمیته میهنی در دفاع از ایران
(خارج کشور)
۷ خرداد ۱۳۹۲