فرزانه عظیمی: پایان آبرومندانه دولت احمدی نژاد، توجیه حمایت دائمی رهبری است
فرزانه عظیمی مسئول هیئت سیاسی – اجرایی اتحاد جمهوریخواهان در پاسخ به پرسش ما می گوید: “احمدی نژاد سالها رئیس جمهور ایده آل خامنه ای بود و از حمایت بی قید و شرط ایشان برخوردار بود. اختلاف بر سر برخی برخورد ها در دوره ریاست جمهوری وی، طبعا کدورت هایی را بین احمدی نژاد و خامنه ای به وجود آورد. با این وجود و بعد از آن هم خامنه ای و ارگان های تحت امر ایشان برخورد حذفی با او نکردند، بلکه بیشتر اصل را بر تحمل او گذاشتند و حتی چشم بر رفتارهای «غیراسلامی» او در اینجا و آنجا بستند و اگر برخی در مجلس گاهی پا را فراتر گذاشتند و به رفتار و عملکرد او از زوایای مختلف خرده گرفتند، با نهیب خامنه ای عقب نشستند.
احمدی نژاد رئیس جمهور محبوب علی خامنه ای بخصوص در مقایسه رابطه او با دو رئیس جمهور قبلی رفسنجانی و خاتمی بود. وی کسی بود که خامنه ای تصور می کرد همیشه مطیع اوامر وی خواهد بود و به همین جهت نیز رسما نزدیکی خود به افکار احمدی نژاد را در نماز جمعه معروف بعد از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ اعلام داشت و در همان نماز جمعه هم بود که در حمایت از احمدی نژاد، فرمان سرکوب جنبش سبز و حامیان آن را صادر کرد. امری که در ادامه حتی به حصر خانگی کاندیداهای رقیب یعنی موسوی و کروبی نیز انجامید.
در واقع امر نیز احمدی نژاد همه آن چه را که خامنه ای از یک رئیس جمهور انتظار داشت در عمل انجام داد. با سرکوب جنبش های مدنی و فعالین آن و یا به تعطیلی کشاندن نهادهای مدنی، دامنه حرکت آنها را بسیار محدود کرد. و برای اعمال فشار بیشتر بر آنها، فعالان جنبش های مدنی از جمله زنان را بازداشت و زندانی کرد. اصلاح طلبان و منتقدان علی خامنه ای را تحت فشار قرار داد و از نهادهای حکومتی بیرون ریخت. سپاهیان، بسیجیان و نیروهای امنیتی را وارد عرصه سیاست و اقتصاد کشور کرد. دست نهادهای شبه دولتی را در غارت منابع ثروت کشور باز گذاشت و از جمله با تعطیل کردن سازمان برنامه و بودجه، هر گونه کنترل و حسابرسی بر اعمال اقتصادی دولت را بسیار مشکل کرد. بخش های مهمی از اقتصاد را به بهانه خصوصی سازی به نهادهای تحت فرمان خامنه ای از جمله سپاه پاسداران سپرد. در عرصه بین المللی نیز سیاست های مورد پسند و حمایت رهبری از مساله اتمی گرفته تا رابطه با دول غربی را پیش برد.
عظیمی در جمع بندی نهایی خود باتاکید برخواست خامنه ای برای پایان آبرومندانه دوره دولت احمدی نژاد بیان داشت: خامنه ای با حمایت خویش از عملکردهای دولت احمدی نژاد در طی دو دوره، بیش از هر کس دیگری مسئول عملکرد مخرب این دولت در عرصه اقتصادی، سیاسی و به خصوص در عرصه بین المللی و دامن زدن به تنش در سیاست خارجی کشور است.
ادامه حمایت علی خامنه ای و ارگان های تحت نظارت ایشان از دولت احمدی نژاد در لحظات پایانی آن، می تواند نشاندهنده تمایل ایشان به پایان آبرومندانه کار این دولت و توجیه حمایت دائمی رهبری از آن نیز تلقی شود. در عین حال از آنجا که دامنه افشاگری علیه دولت احمدی نژاد، می تواند انگشت انتقاد را به سوی حامیان آن نیز متوجه کند، آنها زیاد هم مایل نیستند تا دیگران و از جمله دولت آینده، بیش از حد در مورد کارنامه سیاه این دولت دست به افشاگری بزند و با این کار جبهه پراکنده اصولگرایان هرچه پراکنده تر شود”.
مجید زربخش: رشوه ای به احمدی نژاد و خطابی به مخالفان
مجید زربخش یکی از کادر های قدیمی جنبش چپ ایران که دارای ۶ دهه فعالیت سیاسی است نقش خامنه ای را در تمجید از احمدی نژاد چنین عنوان می کند: “تقدیر و تجلیل “رهبر” از رئیس جمهوری که دورۀ چهارساله یا هشت سالۀ وی به پایان می رسد ، بطور کلی غیرعادی نیست بویژه در نظامی که رهبری تعیین کننده “سیاست های کلی” است. اما آنچه می تواند پرسش انگیز باشد میزان تقدیر یا به گفته شما “تجلیل خاصی” است که از او شده است. به نظر من چند عامل زیر انگیزۀ این گونه تقدیر بوده است.
در “انتخاب” یا تحمیل احمدی نژاد نقش اصلی را خامنه ای داشت و این را بطور آشکار نشان داد ، او حتی پیش از طی روال قانونیِ اعلان نتیجۀ انتخابات از سوی وزارت کشور و شورای نگهبان، شتابزده احمدی نژاد را برندۀ انتخابات و رئیس جمهور اعلام نمود، علیۀ جنبش میلیونی مردم دراعتراض به تقلب انتخاباتی فرمان سرکوب و دستگیری های گسترده صادر کرد، در نمازجمعۀ هفتۀ پس از “انتخابات” باردیگر به حمایت کامل از احمدی نژاد برخاست و از نزدیکی دیدگاه او به خود سخن گفت. این حمایت با ” فتنه” نامیدن جنبش مردم و ادامۀ دستگیری ها ، قتل وشکنجۀ فعالان سیاسی و بازداشت خانگی کروبی و موسوی و زهرا رهنورد همچنان ادامه یافت . بنابراین در پایان دورۀ چهار سالۀ احمدی نژاد ، برای کسی چون خامنه ای راهی جز تقدیرو تجلیل از این رئیس جمهور باقی نمی ماند.
دوّم: احمدی نژاد نه تعیین کننده بلکه مجری سیاست های کلی نظام بوده است. شرط اجرای سیاست کلان نظام موافقت رهبری است. این را هم قانون اساسی تصریح می کند و هم تمامی تجارب نشان می دهد.
ایستادگی احمدی نژاد در برابر رهبری در پاره ای موارد ، سرباز زدن موقت ( البته بی حاصل) در برابر تحمیل مصلحی وزیر اطلاعات ، عزل و نصب مورد اختلاف وزیران و مسئولان ، جدال با قوۀ مقننه و خودسریهای دیگر در مسائل و عرصه های فرعی گرچه موجب ناخشنودی خامنه ای بوده است ، اما نافی این واقعیت نیست که رهبر هم در تعیین سیاست های کلی نظام و هم در ” نظارت بر اجرای آن ها ” نقش اصلی را داشته است، نقشی که رهبر هم به اتکاء قانون اساسی و هم با در اختیار داشتن اهرم های قدرت می تواند آن را اعمال کند و این را چه در دورۀ احمدی نژاد و چه در سایر دوران ها انجام داده است.
زربخش در تحلیل نهایی خود از معادلات قدرت در درون رژیم وپیوند ناگسستنی عملکرد خامنه ای با احمدی نژاد افزود: بنابراین تجلیل رهبری از احمدی نژاد در واقع به گونه ای دفاع از خود است، دفاع از خود هم در حمایت پر هزینه از احمدی نژاد و هم در زمینۀ سیاست هائی که با موافقت و نظارت او اجرا شده است .
نکتۀ سوم این استکه جدال میان گروه های حاکم از هم گسیختگی بی سابقه ای را در درون نظام ایجاد کرده است و انسجام واعتبارآن را درمیان پایه های حاکمیت نیزمتزلزل ساخته است. ادامۀ این امر طبعاً برای حفظ و تداوم نظام خطری جدی به شمار می رود. شواهد نشان می دهد که حاکمان جمهوری اسلامی در تلاشند این جدال ها را کاهش دهند و بجای آن نوعی آتش بس و آرامش نسبی جایگزین کنند. با توجه به این واقعیت که احمدی نژاد یک سوی این کشمکش ها و از برانگیزندگان آن است و بارها از در اختیار داشتن اسناد و مدارک فراوان علیۀ دست اندر کاران مخالف خود سخن رانده است و بی شک گروه های مخالف نیز متقابلاً سند های کافی علیه باندها وعناصر وابسته به احمدی نژاد در اختیار دارند، این “تجلیل خاص” مصرف کاهش تنش های درونی دارد . هم رشوه ای به احمدی نژاد برای سکوت است وهم خطابی به مخالفان احمدی نژاد که با توجه به اینگونه تجلیل رهبری نتوانند به حملات افسار گسیخته علیه او دست بزنند.
اینکه ” تدبیر رهبری” برای آتش بس و کاهش تنشهای درونی تا چه حد و تا چه زمان مؤثر خواهد افتاد آینده نشان می دهد ولی شاید از هم اکنون بتوان گفت که تأثیر این تلاش ها محدود و عمر آن کوتاه است”.
مسعود فتحی: تمجید از دولت فعلی، برگ انجیری بر دهان دولت بعدی
مسعود فتحی عضو هیات سیاسی- اجرائی اتحاد جمهوریخواهان ایران معتقد است: “احمدی نژاد بعد از قهر بر سر ابقای وزیر اطلاعات رابطه اش با خامنه ای به هم خورد و اطرافیان علی خامنه ای زبان طعن و لعن بر احمدی نژاد و تیم او گشودند، اما باید توجه داشت که دولت احمدی نژاد محصول مقابله خامنه ای با اصلاح طلبان و دیگر منتقدان داخلی نظام و برآمده از درون لشگرکشی علیه اصلاحات و خواست تغییر در جامعه بود. دولت احمدی نژاد حاصل توازنی بود که معمار اصلی آن خود خامنه ای و جریانات نزدیک به ایشان بود. به همین دلیل هم از نظر ایشان محبوب ترین دولت بعد از مشروطیت تاکنون بود. این دولت همواره مورد حمایت خامنه ای بوده است. حتی در بدترین شرائط هم، خامنه ای دولت احمدی نژاد را تحمل و بر منتقدان آن در درون جناح حاکم هم، تحمیل کرده است و از جمله نمایندگان مجلس را از برخورد با این دولت و قانون شکنی هایش، مستقیم و غیر مستقیم، منع کرده است.
علی خامنه ای برای ابقای دولت احمدی نژاد و تیم او در قدرت، با اتکاء به سپاه و بسیج دست به کودتا زد و با تمام قوا اقدام به سرکوب جنبش سبز کرد و رسما از تریبون نماز جمعه اعلام کرد که از نظر فکری با احمدی نژاد نزدیک تراست تا هاشمی رفسنجانی و در واقع بر افشاگری های احمدی نژاد علیه رفسنجانی و دیگران صحه گذاشت. طبیعی است که بد و خوب دولت احمدی نژاد، در هر صورت به نام خامنه ای و نزدیکان ایشان نوشته شود. بنا براین دفاع از احمدی نژاد به نوعی دفاع از خود هم هست.
جدا از برخی اختلاف ها در جا به جائی مهره ها در دولت و یا بعضی اقدامات خودسرانه احمدی نژاد از نظر علی خامنه ای و اطرافیان، در همه زمینه ها احمدی نژاد نزدیک ترین دولت به خامنه ای بوده است. هر چند در نیمه دوره دوم بنای ناسازگاری با برخی منویات رهبر پیشه کرد، ولی در برخورد به منتقدان حکومت، حذف اصلاح طلبان و نیروهای ناسازگار با فکر رهبر، در سرکوب نهادهای مدنی و احزاب، در سیاست خارجی و هرج و مرج و ریخت و پاش اقتصادی، سپردن منابع اقتصادی کشور به نهادهای نظامی و بنیادهای شبه دولتی، رواج فساد و بی بند وباری … نزدیک ترین دولت به منویات رهبری و اطرافیان او بود.
عضو هیات سیاسی- اجرائی اتحاد جمهوریخواهان ایران در تحلیل نهایی خود می گوید: آیت الله خامنه ای با دفاع از کارنامه دولت احمدی نژاد در واقع از کارنامه خود دفاع می کند. چرا که کارنامه این دولت در واقع امر کارنامه خود خامنه ای هم هست که طی ۸ سال گذشته تمام قد پشت آن ایستاده است و همه نیروهای درون بلوک حاکم را برای حمایت از آن بسیج کرده است.
دلیل مهم دیگر اما می تواند بهانه ندادن به متولیان دولت بعدی باشد که چندان هم مطلوب رهبر نیستند. تعریف و تمجید از دولتی که کارنامه ای برای دفاع ندارد، برگ انجیری بر دهان دولت بعدی است که نتواند آشکارا کارنامه دولت مورد حمایت رهبر ونهادهای تحت امر اورا به راحتی زیر سوال ببرد و عملا با ویرنه ای که تحویل گرفته است، سر کند”.