در حالیکە حسن روحانی گفتە کە نباید در کوتاە مدت منتظر حل همە مشکلات بود، و دولتش حتی از امکان حل مناقشە اتمی در یک سقف زمانی محدود شش ماهە سخن گفتە بود، خامنەای رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی روز یکشنبه تاریخ سوم نوامبر ٢١٠٣ از یک سو از تیم مذاکرهکننده ایران حمایت کرده و از سوی دیگر گفته که نسبت به نتایج مذاکرات هستهای خوشبین نیست. کاملا آشکار است کە مواضع خامنەای در خصوص نتیجە گفتوگوها علیرغم چراغ سبز وی برای ادامە مذاکرات، مباینت کامل دارد. معلوم نیست دیپلماسی ایران قرار است بر کدام تکیە کند: بر خوش بینی دولت یا سیاە بینی رهبر نظام؟ و معلوم نیست کە آیا آقای خامنەای اساسا بر تاثیر جو روانی طرفهای گفتگو کنندە بر مذاکرە واقف هست یا نە؟ زیرا کە بدون یک ارادە و روانشناسی مثبت اساسا نمی توان از پیشبرد مذاکرە و دیالوگ سخنی در میان باشد.
البتە این اولین بار نیست کە خامنەای این سخنان را می گوید، اما فرق این بار این گفتەها در مقایسە با گذشتە این است کە این دفعە بعد از جو نسبتا آرامی کە بعد از شروع مذاکرات تیم مذاکرە کنندە ایرانی با طرف غربی بوجود آمدە بود، دوبارە رهبر نظام اسلامی با یورش بە اسرائیل و حرفهای تند علیە آمریکا، این تصور را دوبارە در اذهان زندە کرد کە در کماکان بر همان پاشنە می چرخد. تصوری کە می تواند و البتە توانستە کە ابرهای تیرە و تار را دوبارە بە نوعی بە آسمان کشور بازگرداند.
در خصوص انگیزەها و یا عوامل گرایش نظام بە مذاکرە تفاسیر مختلفی ارائە شدەاند کە ما در اینجا بە آنان نمی پردازیم، و تنها سعی می کنیم بر روی یک مورد تمرکز کنیم، کە آن هم همانا تناقض در گفتەها و مواضع است.
آقای خامنەای بە مذاکرە در لحظە کنونی باور دارد و آن را تجویز می کند، و یا حداقل اینکە از تجویز آن توسط دیگران حمایت می کند، اما ظاهرا متوجە نیست کە این حمایت باید حمایت واقعی باشد و نە یک پشتیبانی شک باورانە، بە چندین دلیل:
ـ برخورد پیشاپیش منفی با نتیجە مذاکرات بە معنی صرف نیرو در عرصەای است کە از پیش محکوم بە شکست است! و این یعنی حماقت. و از این منظر معلوم نیست خامنەای چرا توانش را در کفە ترازوئی قرار می دهد کە پیشاپیش شکست آن محتوم است!
ـ تنها راە خروج ایران از وضعیت تاسف بار اقتصادی تنها از دالان مذاکرە و تفاهم با غرب می گذرد، ادامە تقابل بە شیوە گذشتە نە تنها شرایط را بدتر می کند بلکە ایران را بە مسیر جنگ احتمالی پیش می راند. خامنەای باید متوجە باشد کە ادامە وضعیت کنونی کشور را بە لبە پرتگاە می کشاند؛
ـ در خصوص مذاکرە و رابطە با آمریکا، نمی توان مثل سابق بە مانور میان جناحهای مختلف ادامە داد. یک بار برای همیشە باید آب پاکی روی دست جناح تندرو رژیم و تفکر ضد آمریکائی ریخت و در پرنسیپ ها این موضوع را روشن ساخت کە مذاکرە و رابطە الزامی است، بنابراین تنها چیزی کە باقی می ماند همانا چگونگی سیاست گذاری در این مورد است. ادامە برخورد ایدئولوژیکی، تنها وضعیت را دشوارتر می کند؛
ـ ارجاع دادن بە سیاست عقب نشینی رژیم اسلامی در دە سال گذشتە و اینکە این سیاست بە جرات بیشتر طرف مقابل انجامید، نمی تواند دلیل خوبی برای تائید این موضع شک باورانە باشد، زیرا کە در سیاست برای پیشروی در امر ارتباط تنها مواضع تاکتیکی در یک مورد بخصوص کافی نیست، بلکە فراتر از آن، تغییردادن فضاهای عمومی از اهمیت ویژەای برخوردار است. ایران می بایست در آن موقع بە این امر توجە می کرد؛
ـ خامنەای باید بداند کە تکرار سخنان آمریکا ستیزانە در گفتەهای وی تاثیرات مستقیم و شدید بر وضعیت می گذارد. اگر وی آنقدر بە حرفهای نە آنچنان دوستانە و دشمنانە طرف مقابل حساس است، باید بداند کە سخنان دشمنانە وی نیز همان تاثیرات را روی طرف مقابل دارد. خامنەای می داند کە این رژیم اسلامی است کە سالیان متمادیست از مرگ بر آمریکا می گوید و از این طریق هم غرور ملی آمریکائیان را جریحەدارمی کند و هم از این طریق امکان بسیج افکار عمومی آمریکائیان را علیە خود فراهم می کند. زبان آراستە، دیپلماتیک و بدور از خشونت سرانجام باید جائی شروع شود.
در پایان باید گفت کە علیرغم جو ملتهب بوجود آمدە کە نتیجە سخنان خامنەای و تاثیرگذاریش بر فضای سیاسی کشور است، اما خوشبختانە مذاکرات ادامە دارد و هنوز این امید وجود دارد کە گشایشی در پروندە اتمی ایران حاصل شود. چنانکە روحانی گفتە در کوتاە مدت نباید منتظر حل مشکلات بود، اما این “نە کوتاە مدت هم” می تواند بواسطە چنین سخنانی برای همیشە بە دراز مدتی تبدیل شود کە در آن کشور سرانجام بر ویرانەهای خود بنشیند.