توده را با جنگ صنفی آشنا باید نمود
کشمکش را بر سر فقر و غنا باید نمود
در صف حزب فقیران اغنیا کردند جای
این دو صف را کاملاً از هم جدا باید نمود
این بنای کهنه ی پوسیده ویران گشته است
جای آن با طرح نو، از نو بنا باید نمود
تا مگر عدل و تساوی در بشر مُجْریٰ شود
انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
مسکنت را محو باید کرد بین شیخ و شاب
معدلت را شامل شاه و گدا باید نمود
از حصیر شیخ آید دم به دم بوی ریا
چاره ی آن باریا و بوریا باید نمود
فرخی! بی ترک جان گفتن در این ره پا منه
زان که در اول قدم جان را فدا باید نمود
زندگینامه فرخی یزدی (۱۲۶۸-۲۵ مهر ۱۳۱۸)
فرخی بهر دو نان در پیش دونان هیچوقت
چاپلوس و آستان بوس و تملق گو مباش
میرزا محمد متخلص به فرخی در سال ۱۳۰۶ هجری قمری (۱۲۶۸ خورشیدی) در یزد متولد شد. او شاعر، نویسنده و مبارز آزادیخواه و دمکرات در طلوع مشروطیت، صاحب امتیاز و موسس روزنامه انقلابی طوفان و نیز نماینده مردم یزد در دوره هفتم مجلس شورای ملی (۱۳۰۷-۱۳۰۹) بود.
فرخی در غزلی آزادی را چنین تفسیر میکند:
قسم به عزت و قدر و مقام آزادی
که روح بخش جهانست نام آزادی
هزار بار بود به ز صبح استبداد
برای دستهء پا بسته شام آزادی
به پیش اهل جهان محترم بود آنکس
که داشت از دل و جان احترام آزادی
فرخی یزدی در سال ۱۳۱۸ در سن پنجاه سالگی در بیمارستان زندان قصر به قتل رسید. دیوار های سلول انفرادی فرخی یزدی حاوی آخرین اشعار انقلابی او بودند.
منابع:
۱. دیوان فرخی یزدی: غزلیات و قصاید و قطعات و رباعیات و فتحنامه. با تصحیح و مقدمه در شرح احوال شاعر به قلم حسین مکی. بنیاد نشر کتاب.
برای دسترسی به این کتاب در کتابخانه مجازی سامانه کار بر روی تصویر جلد کتاب کلیک کنید:
۲. «فرخی آخرین نفسهایش را اینجا کشید» ایسنا:
https://www.isna.ir/news/99070502992/فرخی-آخرین-نفس-هایش-را-اینجا-کشید
برگرفته از بولتن کارگری شماره ۲۵۳
برای دسترسی به بولتن ۲۵۳ بر روی ایکون نارنجی رنگ بولتن کارگری کلیک کنید