سالانه حدود ۲ میلیون کارگر قربانی بیش از ۲۷۰ میلیون حادثه شغلی در جهان میشوند. همچنین سالانه ۱۶۰ میلیون کارگر در تماس با مواد آلاینده در واحدهای کاری خود، به انواع بیماریهای شغلی مبتلا میشوند؛ آماری که بیانگر این است که حوادث ناشی از کار به تنهایی بیش از هر جنگ خانمانسوزی در دنیا، جان کارگران بیپناه را تهدید میکند.
به گزارش ایلنا، مطابق آمار سازمان تامین اجتماعی، در سال ۱۳۸۷ جمعاً ۲۲ هزار و ۱۳۴ حادثه ناشی از کار در کشور روی داده است که از این تعداد سهم زنان ۳۹۵ مورد و سهم مردان ۲۱ هزار و ۷۳۹ حادثه بوده است. همچنین از این تعداد حادثه، ۸۳ مورد به فوت، ۲۴۲ حادثه به نقص عضو تا ۶۶ درصد (از کار افتادگی کلی)، ۳۷۶ مورد به نقص عضو بین ۳۳ تا ۶۶ درصد (از کار افتادگی جزیی)، ۱۰۵۰ مورد به نقص عضو تا ۳۳ درصد (غرامت نقص عضو) و ۲۰ هزار و ۳۸۳ مورد به بهبودی کامل منجر شده است.
نگاهی به آمار حوادث کار در ایران شاید بیانگر کم بودن تعداد حوادث ناشی از کار در ایران باشد و از این رو جای خوشحالی برای مسؤولانی داشته باشد که با افتخار از کمتر بودن حوادث ناشی از کار در ایران نسبت به آمار سازمان بینالمللی کار خبر میدهند، اما واقعیت این است که همانگونه که سازمان تامین اجتماعی در صدر گزارشهای خود عنوان کرده است، این آمار تنها مربوط به بیمهشدگان این سازمان است و کسانی که جزء بیمهشدگان سازمان نباشند و بر اثر حوادث ناشی از کار آسیب ببینند در این آمار جایی ندارند.
مثالهایی از این دست در ایران فراوان است. فراموش نشده است که کارگرانی که زیر آوار ساختمان در حال ساخت سعادت آباد جان باختند، بیمه نبودند. برخی از کارگرانی که در حادثه انفجار کارخانهها در شازند اراک جان خود را از دست دادند، بیمه نداشتند و همچنین پس از حادثه انفجار در معدن باب نیزو، عنوان شد که کارگران جان باخته در این حادثه بیمه نبودند.
این واقعیتها نشان میدهد که بسیاری از حوادث ناشی از کار اینگونه از نگاه کارشناسان جا میماند و از این طریق برنامهریزان ما به این نتیجه اشتباه میرسند که حوادث ناشی از کار در ایران کم است.
قربانگاه بزرگی به نام بخش ساختمانی
کارگران بخش ساختمانی بهرغم تمام وعدههای ارائه شده از سوی مقامات دولتی و نمایندگان مجلس، همچنان از نداشتن بیمه تامین اجتماعی رنج میبرند.
در حال حاضر شرایط سختگیرانه تامین اجتماعی برای بیمه این دسته از کارگران تنها به عده محدودی از این رسته از کارگران اجازه میدهد که خود و خانوادههایشان را بیمه کنند. با این حال، در بررسی آمار مربوط به بیمهشدگان تامین اجتماعی، رقم مربوط به بخش ساختمانی به طور عجیبی آزاردهنده است. از ۲۲ هزار و ۱۳۴ حادثه کاری در سال ۸۷، ۴ هزار و ۲۹۱ مورد به بخش ساختمانی اختصاص دارد، به عبارتی بخش ساختمان، منهای جمع کثیری از کارگران ساختمانی که بیمه نیستند، حدود ۱۹ درصد از حوادث شغلی را به خود اختصاص داده است. ناگفته پیداست که در صورت بیمه تمام کارگران ساختمانی، این رقم به طرز باورنکردنی افزایش خواهد یافت.
رنج میکشند و نقش میزنند
دسته بزرگ دیگری از کارگران که در آمار حوادث ناشی از کار، به دلیل نداشتن بیمه تامین اجتماعی، غایب هستند، قالیبافانند. سر و کار داشتن این عده از کارگران با مواد شیمیایی، حضور اکثریت این رده از کارگران در محیطهای کاری عاری از استانداردها که اغلب نمور و فاقد تهویه مناسب هستند و ساعات کاری طولانی که از ۱۲ تا ۱۶ ساعت از شبانهروز آنها را به خود اختصاص میدهد، سبب میشود که اکثریت این عده، یا دچار بیماریهای تنفسی همچون آسم شوند، یا دچار کمر درد و دردهای عضلانی شوند و یا سوی چشمهایشان را در پای دار قالی جا گذارند. این محرومان واقعی جامعه، به دلیل تشویق هر چه بیشتر سوداگران به استثمار کارگران، سالهاست از بیمه و مزایای آن محرومند و با وجود وعدههای بسیار، هنوز هم در پیچ و خم بوروکراسی اداری به دنبال حق خود میگردند.
کارگران اصناف و کارگاههای کوچک
وقتی مهرورزی مجالس پنجم و ششم با بهانه ایجاد میلیونها شغل به سراغ کارفرمایان به اصطلاح خردهپای اصناف آمد، در مقابل صدها هزار کارگر از خدمات بیمهای محروم شدند. خروج کارگاههای زیر ۵ نفر و ۱۰ نفر از شمول قانون کار، بهانهای برای کارفرمایان شد تا در نخستین گام، اولین حق انسانی کارگر را از او بگیرند و از این راه بود که دستهای دیگر از کارگران که در کارگاههای کوچک غیراستاندارد مشغول فعالیت بودند، نامشان از لیستهای سازمان تامین اجتماعی خط خورد و امروز نشانی از آمار حوادث کاریشان در آمار نمیآید.
کارگران شاغل در بخش کشاورزی
بخش گستردهای از کارگران نیز بر حسب فعالیت در بخش کشاورزی ایران که نیازی به بیمه کردن کارگران ندارد، از آمار سازمان تامین اجتماعی جا میافتند. با این حال در همین آمار ارائه شده از سوی سازمان تامین اجتماعی درباره میزان حوادث ناشی از کار در بخش کشاورزی، به رقم ۵۲۲ مورد برخورد میکنیم. باید دانست که این آمار مربوط به کارگرانی است که در بخشهای دولتی مرتبط با فعالیتهای کشاورزی همچون سازمان جنگلبانی و شیلات مشغول به کار هستند و از کارگران فصلی کشاورزی که در زمینهای سایر افراد مشغول فعالیت هستند، نشانی نیست.
اقتصاد زیرزمینی و کارگران نادیدنی
هر چند به واسطه حذف خدمات بیمهای از کارگاههای کوچک، اقتصاد غیررسمی و زیرزمینی ایران با اقتصاد رسمی، به طرز عجیبی گره خورده است، اما همچنان بخشهای گستردهای از کارگران هستند که در اقتصاد زیرزمینی ایران به کار مشغولند و از حوادثی که برای آنها اتفاق میافتد، خبری به گوش مسؤولان نمیرسد. اعلام وجود ۵۶۰ هزار نفر کارگر در استان تهران که در کارگاههای زیرزمینی مشغول فعالیتند و از هر نوع مزایایی محروم، بهترین گواهی است که از سوی مسؤولان سازمان اعلام شده است.
تمامی موارد فوق نشان میدهد که بحث حوادث ناشی از کار در کشور امری نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. پایین بودن میزان آمار حوادث ناشی از کار در ایران نه به دلیل اقدمات مؤثر در پیشگیری از وقوع این حوادث است، بلکه به ضعف تامین اجتماعی در کشور بازمیگردد.
به گزارش ایلنا، در حال حاضر سازمان تامین اجتماعی که با هدایت دولت، بسیاری از وظایف دولتی را برعهده گرفته و بسیاری از اقشاری را که هیچ سهمی در منابع سازمان ندارند، بر سر خوان کارگران نشانده است، از بیمه کردن بخشهای عظیمی از جامعه کارگری طفره میرود و از همین روست که صدای مظلومیت این کارگران در هیچ آمار و ارقامی ثبت نمیشود.
گزارش از: پانید فاضلیان