جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۷:۱۶

جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۷:۱۶

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!
در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
تصویری انسانی از بیژن جزنی در خاطرات هارون یشایایی
بیژن نه برای جان، که برای معنا می‌جنگید. او آخرین متن دفاعیه‌ی جزنی را خوانده بود و سطری از آن را هیچ‌گاه فراموش نمی‌کرد: "آزادی را نمی‌شود خاموش کرد؛ حتی...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
پیام محمد توسلی، دبیرکل سابق نهضت آزادی ایران؛ پنجاهمین سالروز اعدام #بیژن_جزنی همراه با ٨ نفر از همراهان زندانی
در آستانه ۲۹ فروردین، پنجاهمین سالروز اعدام #بیژن_جزنی همراه با ۸ نفر از همراهان زندانی در تپه‌های زندان اوین توسط مأموران ساواک هستیم که روز بعد اعلام شد آنان حین...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: محمد توسلی
نویسنده: محمد توسلی
اطلاعیهٔ حزب تودهٔ ایران: به یاد بیژن جزنی و یاران در پنجاهمین سالگرد تیرباران جنایتکارانه آنان بدست حکومت شاه
حزب تودهٔ‌ ایران مبارزهٔ جزنی و یارانش در زندان‌های محمدرضاشاه را نماد روشنی از پیکار مبارزان دلیر راه آزادی، استقلال و عدالت اجتماعی می داند که در تاریخ میهن ما...
۲۹ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: حزب توده ایران
نویسنده: حزب توده ایران
یاد و خاطره بیژن جزنی و دیگر شهدای راه رهایی ملت ایران از استبداد و وابستگی را گرامی می داریم
مجامع اسلامی ایرانیان: وطن عزیز ما ایران، در درازنای تاریخ پر فراز و نشیب خود، همواره شاهد مبارزه و ازخودگذشتگی و شهادت جوانان آرمان خواه از نحله های گوناگون، از...
۲۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نامه های زندان؛ دو نامه از بیژن جزنی به میهن جزنی
گفتم: اگر قرار است هریک از ما در راه آرمانهای بشری و فکری خود جان بدهیم. تفاوت زیادی نخواهد داشت که در این مرحله و به این صورت و یا...
۲۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: بیژن جزنی
نویسنده: بیژن جزنی
بازگشت به آینده: یادداشتی درباره‌ی «سینمای آزاد» و فیلم‌سازی آماتور
سینمای آزاد با ایجاد تشکیلاتی غیرمتمرکز و گسترده، در طول یک دهه توانست علاقه‌مندان زیادی را در سراسر ایران جذب کند. آنها با ساده‌سازیِ آموزش فیلم‌سازی، استفاده از قابلیت‌های دوربین‌های...
۲۸ فروردین, ۱۴۰۴
نویسنده: نوید آرمان
نویسنده: نوید آرمان

خطر پیشروی میلیتاریسم را دریابیم!

با توجه به همه موارد ياد شده در بالا، خطری که کشور ما و منطقه را دربرگرفته است را بايد جدی گرفت و در برابر مارش نظاميان مقاومت نمود. منطقه ما درباتلاقی فرورفته است که نابودی دستاوردهای هرچند اندک جوامع مدنی را به همراه دارد. آيا می توان اين روند را متوقف کرد؟ پاسخ به اين پرسش درنگاه ومسئوليت وهمکاریهای همه جانبه نيروهای دمکرات منطقه نهفته است.

روزهای پایانی سال ۲۰۱۱ برخلاف تمامی امیدهائی که روزها و هفته های آغازین آن، دردلها ایجاد نموده بودند، سرشارازحوادث و وقایعی گشت که نگرانی بسیاری را دررابطه با به پس رانده شدن هرچه بیشتر نیروهای صلح طلب وخواهان آزادی و دمکراسی توسط حامیان جنگ ومیلیتاریسم درپهنه بزرگی که هم کشورهای درگیرتداوم «بهارعربی» و هم منطقه خاورمیانه را شامل می شود، موجب گردید. شدت گیری گمانه زنیها دررابطه با استفاده ازابزار”حمله نظامی” علیه ایران و تهدید ایران به بستن تنگه هرمز و انفجارهای چند هفته اخیردرایران، حوادث اخیرمصر و ناروشنی وضعیت لیبی، تداوم سرکوب معترضین درسوریه و مقابله نظامی نیروهای متشکل در«ارتش آزاد سوریه» با نظامیان که با چاشنی بسیارمشکوک انفجارهای دمشق همراه گشت، و نیزتداوم اعتراضات و سرکوب وحشیانه تظاهرات در یمن، ازسرگیری برخوردهای جنگی میان کردها و ارتش ترکیه، وسرگشودن “زخم چرکین” تقابلهای به ظاهر قومی ومذهبی درعراق با هدف پوشاندن جنگ قدرت به خاطراعمال کنترل برمناطق نفتخیز، و نیزوضعیت “آرامش قبل ازطوفان” درپاکستان و…

 در رابطه با خطر حمله نظامی به ایران، مطالب بسیاری دررسانه های مختلف انتشاریافته اند وهنوز هم این بحثها ادامه دارند، بنابراین مقاله تلاش می کند که برخی زوایای ناروشن درارتباط با دیگر کشورهای ذکرشده درسطوربالا را مورد بررسی قراردهد.

  تحولات مصردرگروگان نظامیان

بی شک ناظرین تحولات مصرازدوران جمال عبدالناصرو نیزپس از جنگهای اعراب واسرائیل و پی آمدهای آن در۳۰ واندی سال پیش تا کنون، واکنش نظامیان مصردرقبال وقایعی که منجر به سقوط حسنی مبارک و سپس تغییرالیت سیاسی کشورشد و نیزبرگزاری انتخابات و پیروزی اخوان المسلمین و نیز سلفی ها دردومرحله انجام یافته را همچون “آرامش پیش از طوفان” می دیدند که تمام تلاش آن درخالی کردن “خیابان” و میدان تحریر، به مثابه “سمبل خیابان” و انقلاب مردم و بازگرداندن آنها به خانه هایشان، قابل تبیین بود. اما با گذشت زمان، و بویژه با روشن شدن این واقعیت که ارتش قصد آن را ندارد که میدان را به نفع “خیابان” وبویژه “اخوان المسلمین” خالی کند، اعتراضات با شدتی بیشترازآنچه که به سرنگونی مبارک منجر گشته بود، ازسرگرفته شدند.

نکته مهم دراین دور جدید اعتراضات، همراه شدن آن با آغازروند انتخابات بود؛ اهمیت مسئله نیزدر نگاه نیروهای شرکت کننده درتحولات به انتخابات و نتایج آن مربوط می شد. “اخوان المسلمین” با آگاهی به عمق نفوذش درمیان توده ها واطمینانی که ازپیروزی در انتخابات داشت، ازبیم واکنش خشن نظامیان، تا حد وقوع کودتا، ازبروزاعتراضات و نا آرامیهائی که می توانستند برگزاری انتخابات را مختل و یا به تعویق بیاندازند، ناخشنود بود وحمایت گرمی از آن به عمل نمی آورد. نیروهای سکولار و دمکرات که بطورعمده درقاهره وچند شهربزرگ مصرحضورداشتند، با آگاهی ازتوان اخوان المسلمین وسلفی ها نیز، بیم آن را داشتند وهنوزهم دارند که نظامیان با حفظ کنترل برمواضع کلیدی کشورو دولت چه درعرصه سیاست و چه درعرصه اقتصاد وامنیت، با برخی سازشها در قبال فشاراخوان المسلمین وسلفی ها، مانع پیشروی تحولات درجامعه گشته و روند تحولات را با شکست مواجه سازند. اما آنچه که اتفاق افتاد، نشانگرآن بود که نتایج انتخابات به مراتب غیرمنتظره ترازبرآورد و محاسبات ارتش و نیروهای امنیتی مصربود؛ نمایشی که در پی اعلام نتایج دوراول انتخابات با نام ” کنفرانس مطبوعاتی” توسط نظامیان در قاهره وآنهم درحضور فقط خبرنگاران آمریکائی وانگلیسی، بدون حضور نمایندگان رسانه ای دیگرکشورها صورت گرفت، ودر پی آن سرکوب خشن و بیرحمانه تظاهر کنندگان درخیابان های قاهره، به زبانی دیگراعلام این امراز سوی نظامیان به همتاهای اسرائیلی و آمریکائی شان است که نظامیان قرارندارند تا به اراده مردم مصرکه در انتخابات ونتایج آن تجلی یافت، پاسخ مثبت داده و به پادگان ها بازگردند. می توان گفت که پایان دورنهائی انتخابات را باید آغازی دانست برچالشی سخت آنهم نه درمیان نیروهای سکولارومذهبی و یا بین اخوان المسلمین و سلفی ها، که درآینده به اشکال مختلف و با درجات مختلفی از شدت، شاهدش خواهیم بود، بلکه نبردی خواهد بود میان نظامیان از یکسو و ازسوی دیگر، همه نیروهای شرکت کننده درتحولات یکسال اخیر که خواهان تغییرمناسباتی اند که در بیش ازسه دهه اخیر درمصروجود داشتند.

 

سوریه بر لبه پرتگاه

آنچه که این روزها در سوریه به پیش می رود، به استثنای نیروهای متشکل در«هیئت هماهنگی سوریه» که در داخل سوریه حضور دارد، چه از جانب رژیم اسد و چه ازجانب مخالفان رژیم که در«شورای ملی سوریه»، شکل گرفته در ترکیه سازمان یافته اند و”ارتش آزاد سوریه” نیز تبدیل به بازوی مسلح آنان گشته است و نیزکشورهای حامی این نیرو، تلاشی است که به جز جنگ داخلی، که خیلی زود به جنگی منطقه ای فرا خواهد روئید، نتیجه دیگری ببار نخواهد آورد. تاکید برتغییر خصلت جنگ ازداخلی به منطقه ای، ازواکنش احتمالی ایران، ترکیه واسرائیل است که نشات می گیرد. تغییرنسبی مواضع روسیه و چین در قبال اعمال خشونت ازجانب رژیم بشار اسد، هرچند نتیجه مثبتی ببارآورد که همانا اعزام نمایندگان اتحادیه عرب به سوریه بود، و با وجودی که این تغییرمواضع ازجانب روسیه، معامله ای بود مرحله ای درقبال پذیرش روسیه به سازمان جهانی تجارت، اما هم روسیه  و هم چین، برامکان نشاندن همه نیروهای درگیربه پشت میزمذاکره و جلوگیری ازشعله ور شدن آتش جنگ داخلی، همچنان پافشاری می کنند. روشن است که روند رویدادها هرروز که می گذرد، بیشتروعمیقتردرمسیربازگشت ناپذیری حرکت می کند. مشکل بشاراسد وهیئت حاکمه سوریه نیزمانند دیگردیکتاتورهای برافتاده و یا درمسیرسقوط قرارگرفته یک چیزاست وآن هم عدم توانائی شان دردرک این نکته است که درنگاه توده ها “ریاست جمهوری های ماندگار”، علت اصلی کاهش سطح زندگی و فقر و بیکاری در جوامع آنها ست. بر اساس برخی آمار و ارقام، یکی از پی آمدهای “بحران مالی جهانی” در کشورهای عربی، زیان مالی به میزان ۲,۵ تریلیون دلاربوده است که با توجه به تداوم این بحران، این رقم نیزرو به افزایش خواهد بود. عدم توانائی “روسای جمهورماندگار” در مقابله با این زیان و بکارگیری روشهای کهنه که فقط درسرکوب و کشتار و حفظ قدرت به هر قیمتی، تجلی می یافتند، نتیجه ای به جز طغیان توده ها را به همراه نداشت.

اکنون با حضور ناظرین اعزامی از طرف اتحادیه عرب، روزنه ای هر چند کوچک اما امیدوارکننده بوجود آمده است تا شاید این هیئت بتواند هر دو طرف را به گفتگو و مذاکره مجاب نماید. روشن است که دو حرکت مهم و بسیار تعیین کننده، می توانند درموفقیت کار این هیئت نقش کلیدی ایفا کنند. مورد نخست، کنار رفتن بشاراسد است از قدرت با تضمین مصونیت قضائی و امنیتی، و مورد دوم که باید همزمان با کناره گیری اسد صورت پذیرد، امتناع اپوزیسیون است از اقدامات مسلحانه با تضمین بیطرفی ارتش.

 

عراق: رقابت بر سر قدرت با توسل به”اختلافات دیرین”

وضعیت کنونی عراق را می توان همچون یک بمب ساعتی دانست که مکانیزم آن با خروج نیروهای آمریکائی، به کار انداخته شد. اگرفرض را براین پنداربگذاریم که به هنگام حمله به عراق، مقامات آمریکائی نمی توانستند ارزیابی کاملی از تمامی آنچه که در انتظارشان بود، داشته باشند، اما بسیار ساده اندیشانه خواهد بود اگر گفته شود که آنان نمی توانستند تمامی پیامدهای خروجشان ازعراق را پیش بینی کنند. پیش بینی قطعا وجود داشت، اما آنچه که بیش ازاین امکانش نبود، اقدامات پیشگیرانه در قبال وضعیتی است که امروز شاهدش هستیم و روزبروز نیز رو به وخامت بیشترمی گذارد. روشن است که آمریکائیها بالاخره روزی خاک عراق را ترک می کردند، اما به قدرت رسیدن حکومتی که به شدت تحت تاثیرمقامات رژیم ایران است، و با خروج نیروهای “بازدارنده” اکنون دست خود را برای تصفیه حسابهای گذشته بازمی بیند وکشوردرعمل تبدیل به آب گل آلودی شده است که هم ایران و هم عربستان و قطرنیز، ماهیهای خود را درآن جستجو می کنند، نمی تواند بمثابه الگوئی برای دیگر کشورهای منطقه، جلوه نماید. فرارمعاون اول رئیس جمهورعراق به منطقه کردستان، وقایع پیرامون “اردوگاه اشرف” و نیزسر برون آوردن برخی خواسته ها در میان ترکمن های ساکن کرکوک در روزهای اخیر،هیچ نشانه ای ازصلح وآرامش درخود ندارند که هیچ، بلکه نگرانیهای هرچه بیشتری ازآینده عراق ومنطقه را دامن میزنند. وقوع انفجار های شدید هفته گذشته را باید محکی دانست که جهت بررسی واکنش های حکومت بغداد از یکسو، وقدرت نمائی مخالفین از سوی دیگر، بوقوع پیوستند.

 

ترکیه: “دمکرات” در دفاع از اعراب، سرکوبگر در برابر کردها

مدتی است که در میان ناظران سیاسی و تحلیلگران منطقه این باوربوجود آمده است که ترکیه با وجود داشتن حکومتی با گرایشات نیرومند مذهبی، توانسته است درمسیری قرارگیرد که همراه با رشد اقتصادی وبهبود سطح زندگی مردم، تبدیل به وزنه ای درتعیین سیاست های منطقه ای و چه بسا فراترازمنطقه نیزگردد. مواضع تند ضد اسرائیلی و نیزحمایت فعال ازجنبش فلسطین و تلاش به شرکت در روند تحولات لیبی تا سرنگونی قذافی، واکنون نیزحمایت فعال همه جانبه ازاپوزیسیون سوریه و… چهره ای طرفداردمکراسی و حامی پیگیر اعراب درهمه جای جهان، درمیان افکار عمومی بین المللی از ترکیه ترسیم کرده است. دراینجا اما یک نکته مهم را نباید از نطرانداخت، آنهم وظیفه ای است که درمقطع کنونی،از جانب آمریکا و پیمان ناتو به ترکیه واگذار شده است. پس ازآغازروند سرنگونی رژیم صدام درسالهای پس ازآزاد سازی کویت وازهم پاشیدگی شیرازه های حکومت مقتدرعراق، توازن قوا در منطقه بسود ایران به هم خورد و اینک بازگرداندن این توازن در منطقه برعهده ترکیه گذاشته شده است. ترکیه با پیشبرد سیاستی منعطف در قبال اعراب و منتقد و اعتراضی درقبال اسرائیل، تلاش می کند تا الگوئی شود برای کشور های اسلامی در منطقه، ودر نتیجه با یک تیر چند نشان را مورد هدف قرار دهد. نخست آنکه امکان برای تحرکات ایران در منطقه محدود خواهد شد، و نکته دوم این که به نیروهای تندرو اسلامی درمجموع وبویژه نیروهای طرفدارایران مهارزده خواهد شد. تلاش های ترکیه درایفای نقش دیپلماسی صلح در وقایع لیبی، حمایت وسیع ترکیه از “اخوان المسلمین” و نیروهای مخالف رژیم سوریه، برگزاری اجلاسهای مختلف میانجیگرانه با پاکستان وافغانستان را نیز باید به این مجموعه تلاشها افزود. در سپتامبر گذشته دیداری میان وزیردفاع آمریکا و رهبر حماس، خالد مشعل، صورت گرفت که خود خبراین دیدارو نتایج بدست آمده، انعکاسی بسیارکمرنگ دررسانه های عمومی پیدا کرد. به نظرمی رسد که آمریکا قصد آن را دارد که با تداوم گفتگوها با حماس، کسب موافقت این سازمان با انتقال دفترنمایندگی اش ازسوریه به ترکیه، یکی دیگرازاهرم های اعمال نفوذ ایران درمنطقه را خنثی نماید. برای تحقق این هدف نیز، ترکیه، نقش اصلی را برعهده خواهد داشت.

آنچه که تا اینجا مورد بررسی قرارگرفت، تحرکات ترکیه درعرصه سیاست خارجی بود که بروشنی گامهائی مثبت ارزیابی می شوند، اما مگرمی توان سیاست خارجی ترکیه را تافته ای جدا بافته از سیاست داخلی آن ارزیابی نمود. ترکیه ای که همواره با “پاکتی پر” از پیشنهادات صلح آمیز دردرگیریهای تند منطقه ای اعلام حضورمی کند، هنگامی که پای صحبت دمکراسی وآزادی بیان و حقوق اقلیت های ترکیه به میان می آید، پایش به شدت می لنگد. درترکیه هنوزکردها بمباران می شوند، روزنامه نگاران به زندان می افتند، و قتل عام ارامنه که درآغازقرن گذشته بوقوع پیوست، مورد انکار قرارمی گیرد. فراموش نکنیم که درسوریه نیز منطقه کرد نشین وجود دارد ودرتحلیل نهائی، نگاه ترکیه به تغییررژیم درسوریه با ترس و بیم ازتحرکات آتی درمناطق کرد نشین سوریه، همراه است.

 

پاکستان: آرامش قبل از طوفان

تحولات موسوم به “بهار عربی” در یک سال اخیر و تداوم آنها، توجه جهانیان به مسائل پاکستان و افغانستان را به میزان قابل توجهی کاهش داد. توجه به این دو کشور کمتر شد، اما سرعت تحولات در هر دوکشورنه تنها کاهش نیافت، بلکه شدت نیز گرفت. بویژه در مورد پاکستان، روندها در مسیری قرار گرفتند که نظامیان تنها راه نجات را دربازسازی امکان دخالت مستقیم درتصمیمگیریهای سیاسی کشورمی بینند. به جز خصلت و میل دائمی نظامیان در پاکستان که همواره از بدو تشکیل این کشور، درشرکت وسیع شان درارگانهای کلیدی تصمیم گیری سیاسی و اقتصادی تجلی پیدا می کرد، اکنون اما وجود چند فاکتور مهم دراین سمتگیری نقش ایفا می کنند. این چند فاکتورعبارتند از: چشم اندازبسیار نزدیک تغییرات اساسی در افغانستان و طرح مجدد خطرحمله نظامی به ایران و نیزآغاز مذاکرات مسئولین اتمی پاکستان با مقامات عربستان سعودی در جهت کمک به تولید بمب اتمی برای عربستان، همگی همچون زنجیره ای، این اعتقاد را در میان نظامیان این کشورتقویت کرده است که پاسخگوئی به همه این موارد نه در امکانات و نه درتوانائی غیر نظامیان این کشور است. و پیش برد این موارد، فقط در صلاحیت آنان است و بس.

 درضمن به یک نکته بسیار مهم نیز باید توجه کرد؛ تاکنون بسیاری، به اعتقاد من به اشتباه،ازپاکستان به عنوان متحد آمریکا در منطقه یاد می کنند. آمریکا همواره در پاکستان “طرف معامله موردی” داشته است و نه متحد. با کمی درنگ و بررسی موقعیت ژئوپلیتیکی پاکستان، که موضوع این مقاله نیست و نیاز به بررسی جداگانه دارد، به این نتیجه خواهیم رسید که چین متحد پاکستان در منطقه است و نه آمریکا. فقط یک نمونه “کوچک” ازاین اتحاد استراتژیک را می توان در ساخت هواپیمای جنگنده محصول مشترک دو کشور نام برد. آیا آمریکا تاکنون حتی یک اسباب بازی کودکانه هم با پاکستان ساخته است؟

 پس ازاین مقدمه، بازمی گردم به موضوع بحث. نزدیک به یک ماه پیش در پاکستان واقعه ای رخ داد که به آن نام “مومی گیت” داده شد و مسئله هنوز پایان نیافته است. دادگاه عالی پاکستان بر اساس شکایتنامه نظامیان ارشد پاکستان، تحقیقاتی درمورد مطلبی درفاینانشال تایمز درارتباط با وجود درخواست کمک کتبی رئیس جمهور پاکستان آصف علی زرداری از مقامات آمریکائی، برای مقابله با کودتای در پیش ازجانب نظامیان کشوررا آغاز کرد.

نکته مهم و جالب توجه، سفرآصف علی زرداری بود به امارات در روزهائی که قرار بود رای دادگاه انتشار بیرونی پیدا کند. این امر گویای این واقعیت است که آصف علی زرداری خطر نظامیان و شکستش را دراین دادگاه احساس می کرد و به خاطرموقعیت بسیار ضعیف کنونی احزاب در پاکستان، و شدت گیری جو ضد آمریکائی دراین کشور، ترجیح می داد که قبل ازگرفتار شدن به سرنوشت خانواده همسرش، بی نظیر بوتو، راه تکرارمهاجرت را برگزیند. اکنون البته براساس تضمینهائی، زرداری به پاکستان باز گشته است. اما هنوزرای دادگاه اعلام نشده و نظامیان نیز به تاکتیک جدیدی روی آورده اند. هفته گذشته تظاهرات بسیار بزرگ ضد آمریکائی در کراچی به وقوع پیوست. دعوت کننده به تظاهرات و سخنران اصلی آن نیز شخصی بود بنام عمران خان که از محبوبترین چهره های ورزش کریکت در این کشور است.

 

با توجه به همه موارد یاد شده در بالا، خطری که کشورما و منطقه را در بر گرفته است را باید جدی گرفت و در برابر مارش نظامیان مقاومت نمود. منطقه ما درباتلاقی فرورفته است که نابودی دستاوردهای هرچند اندک جوامع مدنی را به همراه دارد. آیا می توان این روند را متوقف کرد؟ پاسخ به این پرسش در نگاه و مسئولیت و همکاریهای همه جانبه نیروهای دمکرات منطقه نهفته است. 

 

تاریخ انتشار : ۱۱ تیر, ۱۳۹۱ ۱۱:۰۵ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

در آن دوره جنبش چپ آزادی‌خواه و عدالت‌طلب در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان نیرویی موثر در برابر دیکتاتوری و ارتجاع بود. حذف رهبران برجستۀ این جنبش تلاشی اگاهانه برای جلوگیری از هم‌بستگی و رشد جریان‌های مترقی و باز کردن راه برای نیروهای واپس‌گرا بود. رژیم شاه با سرکوب و کشتار بی‌امان نیروهای مترقی چون فداییان و مجاهدین خلق و اعمال فشار بر نیروهای ملی، چپ، و ملی-مذهبی،میدان را برای رشد و نفوذ نیروهای مذهبی ارتجاعی هموار کرد.

مطالعه »
پيام ها

پیام تبریک سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) به‌مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در صعود به جام جهانی!

با کمال تاسف روی‌کرد سیاسی مقابله با ایران از سوی برخی کشورهای ذی‌نفوذ در جهان در کنار تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه علیه کشور ما، مانعی عمده در برابر برگزاری دیدارهای دوستانه در مقابل تیم‌های قوی جهان، حتی امکان برگزاری اردوهای آمادگی، و وجود تجربهٔ بازی در این سطح برای ملّی‌پوشان ایران است.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

کشتار تپه‌های اوین: توطئهٔ حذف رهبران مبارز آزادی‌خواه و عدالت‌طلب!

تصویری انسانی از بیژن جزنی در خاطرات هارون یشایایی

پیام محمد توسلی، دبیرکل سابق نهضت آزادی ایران؛ پنجاهمین سالروز اعدام #بیژن_جزنی همراه با ۸ نفر از همراهان زندانی

اطلاعیهٔ حزب تودهٔ ایران: به یاد بیژن جزنی و یاران در پنجاهمین سالگرد تیرباران جنایتکارانه آنان بدست حکومت شاه

یاد و خاطره بیژن جزنی و دیگر شهدای راه رهایی ملت ایران از استبداد و وابستگی را گرامی می داریم

نامه های زندان؛ دو نامه از بیژن جزنی به میهن جزنی