در حالیکه پنج روز از پایان اعتصاب دوازده زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین می گذرد اما هنوز بسیاری از خانواده ها اطلاعی از وضعیت عزیزان دربند خود ندارند. خواهر محمد داوری که بعد از دو سال سکوت خود را می شکند با تاکید بر بی خبری از وضعیت برادرش می گوید: ” در حال حاضر هیچ راه تماسی با وی نداریم به همین علت اطلاعی هم از وضعیتش نداریم. خبر اعتصاب غذا را هم از رسانه ها پیگیر بودیم. خانواده ها نگران هستند. درست نیست بعد از چقدر سفارش و دوندگی آیا یک ملاقات حضوری بدهند یا ندهند؟ مادرم خیلی ناراحت است و یکسره اسم محمد را می آورد و می گوید پسرم جانباز است اما حالا باید در زندان باشد.”
لازم به یادآوری است دوازده تن از زندانیان سیاسی در اعتراض به شهادت هدی صابر و هاله سحابی از روز بیست و هشتم خرداد دست به اعتصاب غذا زدند. اما پس از پیامهای متعدد شخصیتهای سیاسی و مذهبی مبنی بر وجوب شکستن اعتصاب و نگرانی گسترده خانواده های مظلوم آنها، این زندانیان با صدور بیانیه ای به اعتصاب خود پایان دادند. در بخشی از این بیانیه آمده است: ” اعتصاب غذای ما یک اقدام جمعی اعتراضی علیه بی تدبیری، کبر و دروغگویی نهادینه شده در بخش هایی از حاکمیت کشور بود. رفتار مسوولان در طی این مدت و در جریان احضار ما به مراجع قضایی نشانه ای روشن از بی مسوولیتی و عدم پاسخگویی و البته نا کارآمدی و ضعف دستگاه قضایی کشور است. جریانات اخیر بار دیگر آزمونی بود تا نشان دهد که جان انسان و حیات یک زندانی تا چه حد در نظر مسوولان و مقامات قضایی و امنیتی بی ارزش و فاقد اهمیت است. بدون شک پایان اعتصاب غذا پایانی بر اعتراض های مدنی نسبت به نقض حقوق بشر و مظالم صورت گرفته نخواهد بود و اعتراض مردم سبز ایران تا دستیابی کامل به حقوق و آزادی های فردی و اجتماعی خود ادامه خواهد داشت…”
بهمن احمدی امویی، حسن اسدی زیدآبادی،عمادالدین باقی، عماد بهاور، قربان بهزادیان نژاد، محمد داوری، امیرخسرو دلیرثانی، فیض الله عرب سرخی، ابوالفضل قدیانی، محمد جواد مظفر، محمدرضا مقیسه،عبدالله مومنی از اعتصاب کنندگان بودند که بعد از آزادی عمادالدین باقی و مرخصی محمد جواد مظفر، دو زندانی دیگر محسن امین زاده و مهدی کریمیان اقبال به جمع اعتصاب کنندگان پیوستند. این در حالی است که در طی مدت اعتصاب بسیاری از آنان این زندانیان بعلت وخامت وضعیت جسمی به بیمارستان و بهداری منتقل شدند.
محمود داوری، معلم ۳۶ ساله و سردبیر سایت سحام نیوز (ارگان خبری حزب اعتماد ملی)، که از ۱۷ شهریور ماه سال گذشته در بازداشت به سر میبرد، در فاش کردن شکنجه ها و تجاوزهای بازداشتگاه کهریزک نقشی مهم داشت. مهدی کروبی به دنبال بازداشت او فشار برای اعترافات تلویزیونی، در نامهای به دادستان تهران، مسئولیت تمام اسناد و فیلمهایی را که به عنوان مستندات وجود شکنجه و تجاوز جنسی در زندانهای ایران ارائه کرده بود بر عهده گرفت و محمد داوری را تنها فیلمبردار مصاحبهها عنوان کرد و گفت او هیج نقش دیگری در این ماجرا نداشته است.
داوری به اتهام “اقدام به تبانی علیه نظام” به پنج سال زندان محکوم شده و در زندان به سر می برد. مادر وی چندی پیش در نامه ای به دبیرکل سازمان ملل از شکنجه پسرش در زندان خبر داده بود.
داوری که معلم و از مجروحان جنگ ایران و عراق بوده و از ناحیه پا و چشم دچار معلولیت جنگی می باشد، طی ماههای زندان – که هشت ماه آن سلول انفرادی بوده – از داشتن مرخصی نیز محروم بوده است.
متن گفتگوی “جرس” با مدینه داوری خواهر محمد داوری جانباز و یکی از افشاکنندگان جنایات کهریزک در پی می آید:
———————————
خانم داوری بعد از پایان اعتصاب غذا اطلاعی از وضعیت برادرتان دارید؟
نخیر متاسفانه نتوانستیم ایشان را ببینیم و در حال حاضر هیچ راه تماسی با وی نداریم به همین علت اطلاعی هم از وضعیتش نداریم. خبر اعتصاب غذا را هم از رسانه ها پیگیر بودیم. اینقدر ناراحت و نگران بودیم و تمام فکرمان پیش محمد بود که نکند برایش اتفاقی بیافتد، این نگرانی ندارد؟ حالا با پیگیری های فراوانی که انجام دادیم قرار است هفته آینده روز دوشنبه برویم تهران تا برادرم را ملاقات کنیم.
آخرین باری که موفق به ملاقات ایشان شدید چه وقت بوده است؟
حدود چهل روز پیش بهمراه مادر رفتیم و او را ملاقات کردیم.
وضعیت جسمی و روحی برادرتان چطور بود؟
وضعیت روحی محمد که خیلی خوب بود اما از نظر جسمی وضعیت خوبی نداشت و با پیگیری هایی که کردیم هفته آینده شاید رسیدگی پزشکی صورت بگیرد. مشکلات جسمی از جمله ناراحتی قلبی و مشکل دندان و لثه دارد که باید رسیدگی شود.
برای مرخصی اقدام کرده اید؟
بله، درخواست که داده ایم اما پاسخی نداده اند حالا هفته آینده ببینیم چه می گویند؟ از آن موقعی که بعد از انتخابات بازداشت شده تا الان نتوانسته از حق مرخصی استفاده کند خوب مادرم هم بسیار نگران و دلتنگ است.
با توجه به دوری مسافت و نگرانی مادرتان تا به حال از مسئولین خواسته اید تا بتوانید تماس تلفنی داشته باشید؟
بعد از انتخابات ۸۸ که محمد را گرفتند و ما مدتی از وی بی خبر بودیم و بعد متوجه شدیم در زندان است از آن موقع حق تماس تلفنی ندارد و حتی خود محمد درخواست داده و ما هم گفتیم اما تاکنون پاسخی نگرفته ایم و اجازه داده نشده است. حالا انشالله مرخصی بدهند تا بتوانیم او را ببنیم و مادرم کمی از دلتنگی هایش کم شود.
در پایان هر خواسته یا صحبتی خطاب به مسئولین دارید بفرمایید؟
من هم مانند تمام خانواده های زندانیان سیاسی می خواهم زودتر به این وضعیت رسیدگی کنند و آنها را آزاد کنند. حالا هم که در زندان هستند حق و حقوقی دارند و امیدوارم حداقل یک مرخصی به محمد داده شود و اینطور نباشد که ما این همه پیگیری کنیم اما رسیدگی نشود و جوابی نگیریم. خانواده ها “نگران” هستند. درست نیست بعد از چقدر سفارش و دوندگی آیا یک ملاقات حضوری بدهند یا ندهند؟ مادرم خیلی ناراحت است و یکسره اسم محمد را می آورد و می گوید پسرم جانباز است اما حالا باید در زندان باشد.
با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.