داستان مالکیت در ایران
داستان و یا سرنوشت کارخانە ‘کیان تایر’ سرنوشت جالبی است کە باید مورد توجە قرارگیرد. طبق گزارشی کە در ایلنا آمدەاست، ‘کیان تایر’ی کە زمانی مدالهای افتخار زیادی بر گردن داشتە حالا دچار سرنوشت رقت انگیزی شدەاست. این گزارش می گوید کیان تایر کە بعد از انقلاب توسط سازمان صنایع ایران ادارە می شد در جریان خصوصی سازی های نادرست دهە هفتاد بعد از واگذاری اولیە با مشکل پیداکردن مالکی روبرو شدەاست کە بتواند با تامین سرمایە در گردش و بازارهای ڤروش کارخانە را سر پا نگە دارد. این شرکت کە امروز از لحاظ مالکیت در شرایط نامعلومی بە سر می برد، تحت نظر قوە قضائیەاست و چندین مزایدە برای تعیین تکلیف مالکیت آن برگزار شدە، اما قیمتهای بالا و سرمایە در گردش سنگینی کە برای احیای آن لازم است خریداران بالقوە را تاراندەاست. یعنی در واقع هیچ خریداری برای کیان تایر در بازار نیست.
این گزارش می افزاید کە در کجای دنیا کارخانە مشکل دار و در آستانەی ورشکستگی را بە بخش خصوصی واگذار می کنند! در واقع این کارگران بودەاند کە با چنگ و دندان کارخانە را حفظ کردەاند، و دولت هم آمادە نیست کە مالکیت آن را بە خود بازگرداند. در پایان گزارش می افزاید کە امروز تولید هست، اما کفاف هزینەها را نمی دهد.و این داستان غم انگیز صنعت و تولید در ایران تحت تسلط جمهوری اسلامی است. در شرایط بحران اقتصادی کشور کە دولت پولی در بساط ندارد تا مسئولیت کارخانەها را دوبارە بە دست گیرد، و بخش خصوصی هم بعلت عدم فضای مساعد برای رونق دادن بە تولید تنها در فکر فروش کارخانەها و دایرکردن ساختمانخراشها در محل آنها هستند، آنچە قربانی می شود توان تولیدی ـ اقتصادی کشور و افزایش بیکاری و فشار بر کارگران ومزدبگیران کشور است.
ایران کشوری است کە بعلت فضای عمومی سیاست، هیچ گونە مالکیتی چە از نوع دولتی و چە از نوع خصوصی آن (حال از چگونگی خصوصی سازیهائی کە صورت می گیرند، بگذریم)، متاسفانە نمی توانند جوابگو باشند. در کشوری کە همە، مالکیت واحدهای تولیدی را بە هم پاس می دهند، و هیچ سرمایەداری، چە از نوع دولتی و چە از نوع خصوصی آن قادر بە راەاندازی تولید نیستند، امر فن اقتصاد در کلیت خود بە زیر سئوال رفتەاست. و در چنین فضائی کە کارگران رویای بازگشت واحدهای تولیدی بە مالکیت و نظارت دولتی را می بینند، امر مبارزە صنفی کارگران هم، بعلت عدم توانائی بخش دولتی کاملا بە زیر سئوال رفتەاست.
اما آنچە در این گزارش بیشتر از هر چیز جلب توجە می کند و در واقع هستە مرکزی واقعیت اقتصاد کشور را بیان می کند همان جملەای است کە می گوید “امروز تولید هست، اما کفاف هزینەها را نمی هد.” بە بیانی دیگر یعنی اینکە تولید بە صرفە نیست، و بستن درب کارخانەها بر وجودشان می چربد! و این باز یعنی تغییر ریل از تولید بە واردات، و بنابراین فربەشدن روزافزون سرمایەداری تجاری در ایران کە از جملە برادران قاچاقچی بشدت بە آن علاقمنداند.