حرکت اخیر زنان و دختران ایرانی علیه حجاب اجباری، در آستانه سی و نهمین سالگرد انقلاب بهمن ۵۷، نقطه عطف دیگری در مبارزات زنان علیه نابرابری و تبعیض جنسی بود. حرکتی که با به پرچم کردن روسری سفید، در دفاع از حق آزادانه انتخاب پوشش، بعنوان یکی از حقوق انسانی، جامعه ما را یک گام برگشت ناپذیر به سوی مدرنیته سوق داد. «دختران خیابان انقلاب» نزدیک به چهار دهه پس از انقلاب بهمن، در ادامه مبارزه هزاران هزار زنی که علیه حجاب اجباری، خیابان انقلاب را زیر قدم های استوار خود به لرزه درآورده بودند، امروز به سمبل جدید جنبش برابری طلب و ضد تبعیض در جامعه ما بدل شده اند. حرکت «دختران خیابان انقلاب» آشکارترین و رساترین اعتراض نسل جدیدی است که در نظام جمهوری اسلامی متولد شده است و علیرغم همه تمهیدات و آموزش های این نظام در تحمیل حجاب، زیر بار نقض حقوق فردی اش نمی رود!
این حرکت که به ابتکار زن جوانی بنام ویدا موحد با بالا رفتن از یک سکو در خیابان انقلاب شروع شد، به سرعت همه گیر شد. دختران و پسران، زنان و مردان دیگری، نه فقط در تهران بلکه در شهرهای دیگر ایران مثل مشهد، اصفهان و رشت نیز این حرکت را تکرار کردند. نرگس حسینی یکی از زنان موسوم به «دختران خیابان انقلاب» نیز از همان سکو بالا رفت و روسری خود را به پرچمی در اعتراض به حجاب اجباری تبدیل کرد . پلیس تهران پس از بازداشت وی، ضمن منتسب کردن این حرکت به دشمنان، سعی کرد که این اعتراض را بسیار بی اهمیت جلوه دهد. اما در عین حال تعدادی از نیروهایش را مامور محافظت از همان سکویی کرد که نماد اعتراض علیه حجاب اجباری شده بود. امروز نیز «دختران خیابان انقلاب» با اتهامات مختلفی از جمله عدم رعایت حجاب شرعی و تظاهر به عمل حرام و تشویق به فساد مواجه هستند، که مجازاتش می تواند دو ماه زندان یا ۷۴ ضربه شلاق باشد. آنها همچنین با اتهام سنگین «تشویق به فساد و فحشا» نیز که مجازات آن به ده سال زندان نیز میرسد و وثیقه های سنگین ۵۰۰ میلیون تومانی، از سوی قوه قضاییه تهدید می شوند. پلیس تهران تا روز ۱۲ بهمن ۲۹ نفر را به اتهام برداشتن روسری بازداشت کرده است و تلاش دارد تا دامنه گسترش این حرکت را بگیرد. اما حرکت اعتراضی علیه حجاب اجباری همچنان در شهرهای ایران و نیز فضای مجازی، تکثیر و تکرار می شود و تداوم دارد.
حرکت «دختران خیابان انقلاب» در همین مدت کوتاه مسئله حجاب و حقوق زنان را بار دیگر به موضوع درجه یک در رسانه ها و مجامع – چه اپوزیسیون و چه محافل دولتی – تبدیل کرده است. بسیاری از خود شاید سؤال کنند که چرا علیرغم عواقبی که این حرکت با خود دارد، بسیاری از زنان و مردان نسل جوان، دست به این حرکت اعتراضی می زنند. پاسخ اصولگرایان در این رابطه مشخص و قابل پیش بینی بود. اما حتی بعضی از اصلاح طلبان مثل فاطمه راکعی نماینده مجلس ششم و عضو «جبهه مشارکت ایران اسلامی» نیز معتقد است که «اگر جامعه بیاعتنایی کند و زنان و دختران فرهیخته، موضوع را جدی نگیرند و کسانی تصور نکنند احیانا کار بزرگی در حال وقوع است، خودبخود چنین تحرکاتی خنثی میشود»! گرچه خواست «دختران خیابان انقلاب» یک خواست کاملاً اصلاح طلبانه، یک اعتراض مدنی و مسالمت آمیز است که برای بهبود وضعیت زنان در جامعه صورت می گیرد. اما حتی بعضی از زنان اصلاح طلب نیز در این مورد هم بی اعتنایی به خواست زنان را ترویج می کنند و سرکوب آنان را توجیه می کنند.
ریشه این حرکت در کجاست و چرا اپوزیسیون و بخصوص نیروهای چپ باید از این حرکت حمایت کنند؟
واقعیت این است که در جهانی که با شتاب در حال پیشرفت است و در سایه رشد تکنولوژی پرده های سانسور در آن برافتاده است، نمی توان با دروغ و تهدید، زنان فرهیخته ای را که گوی سبقت را در احراز تحصیلات عالی در بعضی رشته ها از مردان نیز ربوده اند، به کاری وادار کرد که خلاف اراده و منافع آنان است. زمانی رضاخان به اجبار «کشف حجاب» کرد. همان موقع بودند زنانی که مدت ها از خانه بیرون نمی آمدند تا تن به این اجبار ندهند. جمهوری اسلامی حجاب را اجباری کرد. باز بسیاری بودند که حاضر نشدند حتی به قیمت از دست دادن شغل و موقعیت اجتماعی و اقتصادی خود، زیر بار ان بروند. زنان امروز پس از تجربه نزدیک به چهل سال استبداد اسلامی، دیگر حاضر نیستند اجازه دهند از آنان استفاده ابزاری شود. پوشش زنان یک امر شخصی است و حجاب اجباری نقض اولیه ترین حق شهروندی زنان است. امر انتخاب پوشش به خود زنان مربوط است.
در جامعه ای که این حق نقض شود، همیشه بدنبالش حقوق دیگر نقض خواهد شد. جایگاه زنان در جامعه ایران امروز در عرضه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی گواه این ادعاست. امروز ایران در میان ۱۴۴ کشور جهان، در قعر جدول نابرابری های جنسی قرار دارد و فقط از چاد، سوریه، پاکستان و یمن بالاتر است. در کشور ما حجاب اجباری در سقوط وضعیت زنان در همه این موارد، مهمترین نقش را بازی می کند. چرا که شرط ورود به بازار کار، به مدرسه و دانشگاه، پست های سیاسی و اجتماعی، رعایت حجاب اسلامی است. بهترین مغزهای ایران اگر حجاب اسلامی نداشته باشند، قادر نیستند استعدادهای خود را در ایران شکوفا کنند و حتی اگر نابغه جهانی نیز باشند، تنها با خروج از ایران می توانند میدان عمل درخور را پیدا کنند. بسیاری از زنان به دلیل تبعیض علیه زنان و از جمله حجاب اجباری، خودبخود در بسیاری از مشاغل، شانس کمتری از رقبای مرد خود دارند، حتی اگر درجات تحصیلی بالاتری داشته باشند. تنها نگاهی به آمار ارائه شده در رسانه های خود جمهوری اسلامی، نشان می دهد که زنان حتی علیرغم داشتن تبحر و معلومات بیشتر نسبت به رقبای مرد، کمتر در سطوح مدیریت حضور دارند. برخلاف اکثر کشورهای پیشرفته جهان، به جای رفع تبعیض از زنان، تبعیض علیه آن ها روال عادی و قانونی شده است. به همین دلیل نیز زنان نمی توانند به سادگی در مقام مدیریت قرار گیرند. قوانین جمهوری اسلامی ریاست زنان بر مردان را برنمی تابد و این درحالی است که در بسیاری از قدرتمند ترین کشورهای جهان، زنان سال هاست که در مهم ترین مقامات کشوری و بالاترین پست های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قرار دارند. حضور بسیار کمرنگ زنان در مجلس (حدود ۶ درصد) و نیز نبود حتی یک وزیر زن تقریباً در تمام دولت های حکومت اسلامی، نشان می دهد که تبعیض علیه زنان از حجاب شروع می شود و به عرصه های سیاست، اقتصاد و اجتماع گسترش می یابد.
حجاب تنها مسئله ای است که به همه زنان مربوط می شود. چه داشتن اش و چه نداشتن اش. بنابراین مبارزه برای این خواست اولیه، مبارزه برای حقوق اولیه و مدنی بیش از نیمی از جامعه است. اجرای آن نیز نه تنها به لحاظ اقتصادی برای جامعه خرجی ندارد، بلکه بسیاری از نهادها و ارگان های سرکوب حکومتی از نوع «گشت ارشاد» و … را، که مخارجشان از بودجه مملکت و در واقع از جیب همین مردم پرداخت می شود، غیرضرور خواهد کرد.
در آستانه سی و نهمین سالگرد انقلاب بهمن، ضمن ارج گذاشتن به مبارزه علیه استبداد و برای آزادی و برابری، با پشتیبانی از اعتراض و خواست «دختران خیابان انقلاب»، بار دیگر اما با روشی دیگر، به خیابان انقلاب برگردیم و خواست آزادی و برابری و رفع تبیعض علیه زنان را هرچه رساتر فریاد کنیم. پیروزی تنها در سایه مبارزه ای پیگیر و متحد امکان پذیر است!