خانم الهە کولایی، اصلاح طلب، طی مصاحبەای کە با ایلنا داشتە از موقعیت عمومی اصلاح طلبان در شرایط کنونی و نوع رابطە آنها با دولت سیزدهم می گوید. آنچە هستە نظرات او را در این مصاحبە تشکیل می دهد، این است کە آنها می خواهند با دولت سیزدهم تنظیم رابطە کنند، البتە در مسیر خروج کشور از کرونا و وضعیت بحرانی اقتصاد کشور؛ و نیز تاکید بر یک نگاە عمل گرایانە کە البتە ایشان معتقدند در برخی از چهرەهای غیراصلاح طلب وجود دارد و باید از آن پشتیبانی شود.
باید تاکید کرد کە این بخش از سخنان خانم الهە کولایی این ذهنیت را القاء می کند کە منظور وی این است کە همین عمل گرائی بنوعی در ابراهیم رئیسی و دولت او درست مانند دولت روحانی وجود دارد، اگرچە حرف کولایی بر سر دفاع از دولت رئیسی نیست و تنها بە تنظیم رابطە اصلاح طلبان با آن اشارە می کند.
گمانی در این نیست کە وضعیت کشور بشدت بحرانیست و برونرفت از آن وظیفە هر انسان میهن دوستی. اما خانم الهە کولایی فراموش می کند کە وظیفە اصلاح طلبان (یا بقول او تحول خواهان)، تنها تنظیم رابطە برای برون رفت از بحران از طریق تنظیم رابطە با دولت نیست، بلکە بخش اساسی وظیفە اصلاح طلبان عبارت است از انتقاد و ایجاد بنیان جنبشهای مطالبە محور در کشور برای تغییر در گفتمان سیاسی حاکمیتی است کە بر مبنای تقابل با آمریکا در خارج و عملی کردن گام دوم انقلاب در داخل کشور عمل می کند کە معنای واقعی آن تشدید بنیانهای ایدئولوژیکی نظام و طرد و راندن بیشتر نیروهای مخالف از دایرە قدرت و جامعە، و ایجاد جو خفقان بیشتر است. و اتفاقا ورود ابراهیم رئیسی نیز درست در همین راستاست. دولت سیزدهم امروزە در مقابل واقعییات غیرقابل انکار بحران کرونائی و اقتصادی قرارگرفتە و هیچ راەحل ایدئولوژیکی (در چهارچوب گام دوم انقلاب خامنەای) برای آن متصور نیست و برای همین بناچار خود خامنەای هم دستور واردات واکسین از جهان خارج را بر خلاف موضع پیشین خود صادر کرد و دولت سیزدهم هم کماکان در چهارچوب برجام باقی ماندەاست، اما مواضع پراگماتیستی دولت سیزدهم و خامنەای در این گونە موارد بە معنای آن پراگماتیسم سیاسی نیست کە دولت روحانی و یا فردی مانند رفسنجانی بدنبال آن بود. پراگماتیسم رفسنجانی یا روحانی یک استراتژی بود در حالیکە پراگماتیسم دولت سیزدهم یا خامنەای شگرد یا تاکتیک است. بە همین جهت راندن فلسفە وجودی اصلاح طلبان بە امر فقط تنظیم رابطە با ابراهیم رئیسی، یک استراتژی از قبل شکست خوردەاست.
اصلاح طلبان بنابر منش خود می توانند نگاهی بە قدرت داشتەباشند و این بویژە در چهارچوب نگاە رفرمیستی قابل درک است، اما فرمولەکردن نگاە خود تنها در چهارچوب نوع رابطە با قدرت، مثلەکردن نگاە رفرمیستی است کە بنوعی نگاە هم بە پایین را هم تجویز می کند. در بزنگاە تشدید بحرانها نمی توان تنها بە قدرت چسبید، فعال کردن موضع جامعە عنصری اساسی در فرارفتن و عبور از بحرانهاست.
پراگماتیسم مقطعی خامنەای تنها بەگاە تشدید بحرانها و ظهور فاجعە عمل می کند، پس بە انتظار چنین فاجعەای ننشینیم.