مصاحبه گر: کیواندخت قهاری
صدای آلمان
دویچه وله: آقای حماد شیبانی با تشکر از اینکه دعوت ما را به مصاحبه پذیرفته اید، امروز یاسر عرفات درگذشت و ما می خواستیم با شما درباره ی تصویر فلسطین در ذهن فعالان سیاسی ایران صحبت کنیم. نخستین پرسش من درباره ی خود شماست. خواهش می کنم درباره ی خودتان و تماسی که با مبارزان فلسطینی داشتید، توضیح بدهید.
حماد شیبانی: من این فرصت را مغتنم می شمارم و بعنوان یک رزمنده ی ایرانی که در صفوف جنبش فلسطین بودم، به خود اجازه می دهم از طرف مردم ایران این ضایعه را به مردم ایران و مردم خاورمیانه و بویژه مردم فلسطین و همچنین به تمام جهان آزادیخواه تسلیت بگویم. در مورد نخستین ارتباط من با جنبش فلسطین که به دوره ی حکومت پهلوی برمی گردد، سال ۱۳۵۳، و ارتباط من با سازمان چریکهای فدایی خلق ایران قطع شده بود. من مجبور شدم برای بازسازی ارتباطاتم از طریق جنبش فلسطین به خلیج بروم. وقتی من به کویت رفته بودم، به دفتر سازمان آزادیبخش (الفتح)، مراجعه کردم. چون آنها سازمان ما را می شناختند، مورد استقبال قرار گرفتم و بعدها به اردوگاههای فلسطینی و مراکز تعلیماتی فلسطینی در سوریه و لبنان رفتم. نخستین دیدار من با عرفات در یکی از اردوگاههای فلسطینی بود که ایشان برای بازدید به آنجا آمده بودند و حضور افرادی از کشورهای مختلف مانند ایران، ترکیه در بین نیروهای تحت تعلیمی جنبش فلسطینی نظر عرفات را جلب کرد و از ما خواست که توضیح بدهیم از کجا آمده و برای چه منظوری آمده ایم. در رابطه با عکس العمل او در هنگام معرفی مان، من بویژه در چشمهای عرفات شوری را دیدم که نقطه ی آغاز ارتباط عاطفی من با او شد و بعدها همچنان این رابطه ادامه داشت. آخرین باری که او را دیدم سال ۱۹۹۰، بعد از حمله ی امریکایی ها به عراق در اردن بود که با او ملاقاتی داشتم. اتفاقا زمانی بود که بسیاری از پناهندگان ایرانی، آواره گان ایرانی که در عراق آواره بودند و نمی دانستند چگونه باید از آنجا خارج شوند، ما کمیته ای را تشکیل داده بودیم که سرپرستی آن را در اردن من بعهده داشتم، برای نجات نیروهای مبارز از جمله مجاهدین بیرون آمده از سازمان مجاهدین که در رمادیه از طرف حکومت عراق زیر فشار بسیار شدیدی قرار داشتند. من با مراجعه به عرفات و توضیح وضعیت این مبارزین و آوارگان ایرانی در آنجا، از او خواستم که برای تدارک و ترتیبات خروج این افراد به ما کمک کند. سخاوتمندانه مبلغ بسیار قابل توجهی را، همان زمان، دستور داد که برای این پروژه واریز کنند که ما از این مبلغ بعنوان تنخواه گردان برای آغاز حرکتمان استفاده کردیم. و آن زمانی بود که آغاز حرکت در جهت اسلو بود. آنجا برای من، بعنوان یک مبارز چپ و رادیکال، این سوال مطرح شد که موضوع اسلو به کجا خواهد رسید. آیا می تواند متضمن تحقق حقوق اولیه ی مردم فلسطین باشد؟ او با تاکید بر اینکه حق بازگشت موضوع جدی مورد اختلاف است، اما آرزو داشت که واقع گرایی در جهان آنزمان و بویژه تغییر و تحولاتی که صورت گرفته بود، بتواند کمک کند به اینکه قدم اول در جهت تحقق خواستهای مردم فلسطین برداشته شود. عرفات با تمام وجودش به صلح اعتقاد داشت و برای آن کار می کرد، ولی متاسفانه طرفهای مقابل او، یعنی اسراییلی ها و صهیونیستها هرگز به آن اندازه که او مسالمت نشان داد، حاضر نشدند به تعهداتی که در برابر جامعه ی جهانی متقبل شده بودند، وفادار بمانند. متاسفانه علی رغم اینکه عرفات از حیثیت سیاسی خود حتا در بین بخشی از مردم خود برای آنهمه نرمش مایه گذاشت، شریک جدی ای برای رسیدن به استقرار که آرزویش بود، نیافت.
دویچه وله: آقای شیبانی، مبارزان سیاسی ایران پیش از انقلاب در مورد فلسطین و مبارزانش، چون عرفات و جورج حبش چه فکر می کردند؟
حماد شیبانی: بطور کلی بعد از تقسیم فلسطین و تاسیس دولت اسراییل و قدرتی که از نظر نظامی دولت اسراییل برای تجاوز می یابد و تا حدودی اشتباهی که آن زمان صورت می گیرد برای نفی پذیرش یا نفی قبول حداقلی که می توانستند فلسطینی ها داشته باشند، یعنی پذیرش این وضعیت موجود بعنوان یک تاسیس کشور فلسطین در برابر کشور اسراییل، تجاوز به حقوق فلسطینی ها توسط اسراییلی ها و با پشتیبانی انگلیسی ها و امریکایی ها، از همان آغاز شروع می شود. و مردم آزادیخواه در تمام جهان اعم از کشورهای اسلامی، که در هرحال رابطه ی عاطفی ویژه ای هم آنها را نزدیک می کرد، اما بطورکلی همه ی مردم آزادیخواه و حق طلب در تمام جهان با مسئله ی فلسطین پیوندی داشتند. شما توجه کنید، چه احساساتی بین مردم ایران و مردم ویتنام وجود داشت. هر آزادیخواهی در هر کجا نسبت به بی عدالتی عکس العمل نشان می داد. واکنش یا احساس ما نسبت به مردم بیافرا، مردم آفریقای جنوبی بطور کلی و مردم فلسطین در همسایگی ما و تاثیر حضور اسراییل بر سرنوشت سیاسی منطقه و کشور ما نیز بعنوان کشوری که حکومت شاه یکی از هم پیمانان امپریالیستها و جبهه و پشت جبهه ی برای حضور و گسترش قدرت اسراییل هم می توانست باشد، تاثیر در نحوه ی برخورد مردم ایران و بویژه مبارزان ایرانی با مسئله ی فلسطین بود. می توانم اینگونه بگویم، زمانی که بطور جدی با سیاست آشنا شدم مسئله ی همزاد با جنبش خود ما، جنبش فلسطین بود و فلسطین در مرکز و در دسترس ما بود. پیش از شروع جنبش مسلحانه در ایران گروههای مختلف و دسته های مختلفی از افراد، از مبارزان ایرانی، برای آماده کردن خودشان در جهت شعله ور کردن کانونهای انقلابی در ایران به فلسطین می رفتند. البته پیش از آن به جاهای دیگر، ولی با حضور جنبش فلسطین به آنجا می رفتند. رهبران اولیه ی جنبش چریکی در ایران اعم از رفقای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، بعدها موسسین این سازمان مانند رفقا صفایی، صفاری آشتیانی مثل سپهری همه آنجا بودند. همینطور در رابطه با رهبران اولیه ی سازمان مجاهدین خلق ایران هم بخشی از آنها در آنجا بسر برده بودند، که اکنون هم تعدادی از رفقا و دوستانی که آن سالها با جنبش فلسطین همکاری می کردند، باقی هستند. از همان آغاز که حتما خاطره ی تاریخی آن را ثبت کرده است، ما در ایران گروههایی با اسم فلسطین را داشتیم که بعدها از پایه گذاران جنبش نوین کمونیستی در ایران بودند یا بخشی از پایه گذاران جنبش جدید کمونیستی. بعدها اساس آن گروههای که رفقا تشکیل داده بودند تبدیل به سازمان کارگران انقلابی ایران شدند. به همین خاطر در رابطه با مسئله ی فلسطین می توان گفت که همزاد موضوع مبارزه ی ما همیشه بوده است.
دویچه وله: آقای شیبانی شما با تجربه تان و اینکه تحولات عرفات را دنبال کرده اید، چه تصویری از این عمر طولانی می دهید؟
حماد شیبانی: بهترین چیزی که من می توانم در این لحظه به شما بگویم، آخرین خبرهایی که از رادیو می شنویم و در تلویزیون ها و رسانه های ارتباط جمعی وجود دارد، این است که انتقال قدرت حداقل در آنچه که امروز صورت می گیرد برعکس تمام آن تصوراتی که تبلیغات امپریالیستی و صهیونیستی تلاش می کرد بر افکار عمومی جهان منتقل کند، انتقال قدرت به راحت ترین شکل ممکن امروز صورت گرفت، از همان لحظه ای که خبر قطعی شدن مرگ عرفات پخش شد و این یکی از دستاوردهای افتخارآمیز عرفات می تواند محسوب شود که سیستمی را بجای گذاشته است، علی رغم تمام ایراداتی را که ممکن است در یک بحث متدیک به آن بپردازیم، ولی امروز صبح مجلس ملی فلسطین طبق قانونی که از پیش تصویب شده بود و وجود داشت رییس حکومت فلسطین را برای یک دوره ی ۶۰ روزه ی بعد از عرفات، که در این دوره موظف به برگزاری انتخابات برای تعیین رییس حکومت فلسطین خواهد بود، انتخاب کرد. در رابطه با سازمان آزادیبخش فلسطین نیز محمود عباس ابوزکی، نخست وزیر سابق فلسطین، را بعنوان رییس سازمان آزادیبخش فلسطین انتخاب کرد، با اجماع. در مورد الفتح هم که عرفات ریاست همه این ؟؟؟؟، تشکیلاتی مشخص و بارز جنبش فلسطین، در مورد الفتح همین کار را توانستند بکنند و فاروق قدومی که چهره ی مخالف اسلو در سازمان آزادیبخش فلسطین بود و تنها شخصیت اصلی کمیته ی مرکزی الفتح بود و خارج از سرزمین های اشغالی مانده بود، او را هم بعنوان رییس الفتح انتخاب کردند و احمد غریر هم که جای خود بود و بعنوان نخست وزیر به کار خود ادامه می دهد. من با دقت گزارشهای مربوط به موضع گیری ۲ جنبش اسلامی افراطی، حماس و جهاد اسلامی، را نیز دنبال کرده ام. آنها نیز با توجه به نوع رابطه ای که عرفات با آنها داشته است، خواستار تسریع در ایجاد یک رهبری مشترک بودند که راه حلش را هم رییس جدید مجلس فلسطین با ایجاد کمیته ی هماهنگی برای نزدیک کردن اینها و دعوتشان به اینکه نمایندگانی در دولت و در موسسات حکومتی داشته باشند، از سر گذراند. تصور تبلیغات دشمنان مردم فلسطین این بود که تا عرفات سر خود را بر زمین بگذارد، همه چیز از هم پاشیده خواهد شد و جنگ داخلی در فلسطین شروع می شود. ولی واقعیت این است که الان در این لحظه بسلامت این دوره ی مشخص که بسیار مهم بود، گذراندند.
دویچه وله: آقای شیبانی، آیا شما نیز معتقدید که فصلی به سر آمده و نسلی دیگر خواهد آمد؟
حماد شیبانی: در رابطه با جنبش فلسطین از یک بابت خوشبختانه و از بابتی متاسفانه، نه. روندی که در جنبش فلسطین امروز وجود دارد، از نظر من چیز جدیدی اتفاق نیفتاده است. از هر نگاهی می توان به این قضیه نگریست. برای من که ممکن است پاره ای انتقادات نسبت به شکل پیشبرد روند صلح داشته باشم، نقطه ای امیدواری من در آنجایی ست که عرفات بر روی حق بازگشت ایستاد و همانجا در کمپ دیوید، جایی که تمام دوربین های دنیا متوجه این بودند و فکر می کردند که دیگر عرفات را کت بسته و دست بسته به آنجا برده اند تا امضا کند، امضا نکرد. پایدار و محکم نسبت به آرمانهای مردمش ماند و روی حق بازگشت برای همه ی رانده شدگان فلسطینی تاکید کرد. این نقطه ی قوت، نقطه ی آغاز جدیدی برای ادامه ی مبارزه بود. عرفات دوران مشکلی را از آنجا شروع کرد. بنابراین خود این به جنبش فلسطین نفس می دهد و باید توجه کرد که این قلب مشکل است و تا مسئله ی حق مردم فلسطین حل نشود، هیچ چیزی در این جهانی که پیرامون ما، در خاور میانه و در این بخش از جهان، قرار دارد شکل نرمال خود را برای برخورد نخواهد گرفت. بنابراین این نقطه ی مرکزی ست و من از این زاویه فکر می کنم که این نقطه ی جدیدی ست. اما اینکه می گویم متاسفانه و خوشبختانه تغییر نمی کند، ساختار جنبش فلسطین است که در بهترین حالت می توان گفت، یکی از این حکومتهای جمهوری در کشورهای عربی ست. با توجه به اینکه حضور اشغالگری و سلطه ی اسراییل که هر لحظه همه ی بنیانهای دولت را تحدید می کند، زمینه ی ایجاد نهادهای واقعا دمکراتیک را در فلسطین از بین برده است و به آن امکان رشد نمی دهد. صرفنظر از اینکه خود جامعه ی فلسطین نیز مانند جامعه ایران دچار مشکلات و تناقضاتی هست که چگونه این دمکراسی را متحقق کند. ولی سلطه ی اشغالگری و نظامی گری اسراییل این اجازه را نمی دهد که حتا نطفه های آن شکل گیرد. با توجه به این وضعیت نه، اما از نظر عرصه ی بین المللی در هرحال مدتهاست که دشمنان مردم فلسطین و پشتیبانان آن، بویژه امریکا، که سرنوشت این مذاکرات را در دست گرفته بود، از عرفات بعنوان یک مانع اسم می بردند. امروز عرفات درگذشته است و از کسان دیگری، روح جوانی در کالبد فلسطین (چنانچه از آن چنین نام ببریم) دمیده نشده است. عرفات مرده است. این قدرت که به دلیل موقعیت عرفات، کاریسماتیک عرفات، در دست او متمرکز شده بود، امروز تقسیم شده است. زمینه های اینکه رهبری جنبش فلسطین به وسعت دادن به دمکراسی مجبور می شود بیشتر به آن تن دهد، خیلی بیشتر از گذشته فراهم شده است. دیگر حضور کرایسماتیک عرفات نمی تواند وسیله ای برای توجیه نفی ایجاد نهادهای اقتدار مردمی یا دمکراسی باشد. بنابراین از این زاویه می توان گفت که این نقطه ی جدیدی ست برای حرکت. من امیدوارم بتواند به کار گرفته شود.
دویچه وله: آقای حماد شیبانی، از شما برای توضیحاتی که داده اید، بسیار سپاسگزاریم.