پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۸

پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۸

صدای لمپنیسم در پوشش سلطنت طلبی...
این افراد، که ظاهراً توانایی ورود به بحثی مستدل و منطقی با منتقدان را ندارند، سعی دارند به جای پرداختن به گفتگوی سالم و تبادل نظر سازنده، با توسل به...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: بهروز ورزنده
نویسنده: بهروز ورزنده
چپ، آزادی و عدالت در تاریخ معاصر ایران!
در این بخشِ پایانی، ابتدا مروری کوتاه بر تاریخ چپ ایرانی دارم، از سال‌های آستانه‌ی جنگ اول جهانی تا امروز و سپس تلاش می‌کنم تا در پرتو نکات مطرح شده...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: علیرضا بهتوئی
نویسنده: علیرضا بهتوئی
ضرورت چپ وجمهوری خواهی...
برای جریان چپی که می خواهد برای دغدغه های عمومی نسبت به وضعیت وخیم شکاف طبقاتی سیاستهای خصوصی سازی و کاهش نقش دولت در جوامع بازاری معاصر که نولیبرالیسم آنرا...
۶ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: جابر حسینی
نویسنده: جابر حسینی
چله ی زمستان
یلدا، شبِ قشنگ/ شبِ خاطره ها، و دوران زمان/ دوران دریائی دل،/ و دوستی ها و رفاقت ها
۱ دی, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوە داد
نویسنده: کاوە داد
ماشین اعدام و سرکوب را متوقف و زندانیان سیاسی را آزاد کنید
حکومت جمهوری اسلامی،در این شرایط که در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مسائل منطقه ای با نا کامی روبرو شده و به شدت در بن بست و بحران...
۳۰ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: جبهه ملی ایران
نویسنده: جبهه ملی ایران
گسترش مقاومت مردم، زمينه ساز گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی!
بیانیه جمهوری سکولار دموکرات در ایران: ابداع اشکال جديد مقاومت مدنی به‌ویژه توسط زنان که با شجاعتی کم نظیر و با خلاقیت خارق العاده صورت می گيرد، جهانیان را به تحسین...
۳۰ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
پلیس نیویورک در جریان اعتصاب تاریخی آمازون کارگران را دستگیر کرد!
"اگر بسته شما در تعطیلات به تاخیر افتاد، می توانید حرص سیری ناپذیر آمازون را سرزنش کنید. ما به آمازون مهلت مشخصی دادیم تا به پای میز مذاکره بیاید و...
۳۰ آذر, ۱۴۰۳
نویسنده: گودرز اقتداری
نویسنده: گودرز اقتداری

در جستجوی یک کلمه

تقدیر من این بود که بارها و بارها به دنیا بیایم، و هر بار نیز در جستجوی معنای زندگی باشم! تا امروز که هزاران فرسنگ راه رفته‌ام؛ هزاران شهر دیده‌ام، واز میان میلیون‌ها انسان شاد وغمگین عبور نموده ام؛ شاهد عشق‌ها، جنگ‌ها، ویرانی‌ها، و درخاک رفتن بسیار پادشاهان وقدرتمندان بوده‌ام، هنوز نتوانسته ام زندگی را معنا کنم.

 به شهری در آمد با باروهای بلند و خانه های خشتی  که درهای چوبی کوتاهی  داشت. می دانست که خانه آن سوار در این شهر است. سواری که قرن ها پیش این شهر را برای یافتن تنها یک کلمه تَرک گفته بود؛ خانه در انتهای شهر، که اکثریت خانه‌های آن ویران شده بودند، قرار داشت. درب چوبی عظیم که به سختی گشوده می شد. حیاطی مملواز علف های هرز که تمامی خانه را در بر گرفته بود. هیچکس به این خانه نمی آمد حتی کودکان برای بازی.

در انتهای حیاط، تنها، زیر زمینی از خانه باقی مانده بود. با صدها کتاب که بسیاری از آن ها را موریانه ها طی سال ها جویده بودند. اما هنوز دنیائی کتاب در آن جابود. کتاب‌هائی در باب رمل و اصطرلاب، در باب علم ریاضی،  آئین کیمیا گری، شعرها، داستان‌ها، سفر نامه‌ها و کتاب‌های تاریخی که بیشتر آن‌ها بر پوست نازک انسان‌ها نوشته شده بود، که  ترسناک‌ترین کتاب‌های این کتابخانه اساطیری را تشکیل می دادند.

هر صفحه آن‌ها را که می گشود بر وحشتش افزوده می شد. تمامی صفحات آن جنگ بود و مرگ! قحطی بود و طاعون! حکایت پادشاهان بود، تکیه زده بر تخت‌های طلائی و توده مردمی که دستی بر دهان ودستی بر چشم، زانو در برابر آن‌ها زده بودند. مردمانی با کتف های سوراخ شده که پادشاهی طناب از آن ها گذرانده بود. تمامی این تاریخ پوشیده از ستمگری خادمان دین بود بر مردم، با خدائی جبار بر فراز سرآنان.

روزها و روزها جستجو کرد و سر انجام نخستین سفر نامه سواری که در جستجوی یک کلمه بود را یافت. سفر نامه ای کوچک اما عجیب؛ چندین صفحه که تمامی کلمات، مکان ها و زمان‌ها در آن تکرار می شدند؛ چیزی جز تکرار نبود. هر کلمه ای که می خواند درون کلمه‌ای دیگر بود، و کلمه دیگر درون کلمه ای دیگر؛  و نهایت، کلمه‌ای که هربار تلاش کرد آن را به خواند، محو می شد؛ وباز به همان کلمه ای که شروع کرده بود برمی‌گشت.

 مکان ها  نیز چنین بودند؛ هر مکان بر روی مکانی دیگر ساخته شده بود؛ مکان تازه‌ای نبود. زمان، تکرار لحظه ها بود، در عبوری دوار. مردمانی با چهره‌های شبیه به هم که براین خانه‌ها  فرود می آمدند. در زمانی شناور که  کودکان جوان می شدند، جوان‌ها، پیر و پیران از خانه‌ها خارج می شدند،  تا باز در سیمای نوزادان بازگردند.

چرخه ای که همیشه در گردش بود؛  می رفتند و می آمدند. هیچ چیزی ثابت نبود. به یاد گفته سلیمان پیامبر افتاد که گفت:

“هیچ چیز تازه ای بر روی زمین نیست و هر چیز تازه، چیزی نیست جز نسیان”.

سفر نامه کوچک با این نوشته سوار خاتمه می یافت: “تقدیر من این بود که بارها و بارها به دنیا بیایم، و هر بار نیز در جستجوی معنای زندگی باشم! تا امروز که هزاران فرسنگ راه رفته‌ام؛ هزاران شهر دیده‌ام، و از میان میلیون‌ها انسان شاد وغمگین عبور نموده ام؛ شاهد عشق‌ها، جنگ‌ها، ویرانی‌ها، و درخاک رفتن بسیار پادشاهان وقدرتمندان بوده‌ام، هنوز نتوانسته ام زندگی را معنا کنم. شاید زندگی معنائی ندارد! سَیال و گذرا بودن زندگی، آن را از معنا تهی می سازد، و به اندازه تمام انسان‌ها، معانی مختلف به آن می دهد، که هیچ کدام  ثابت و واقعی نیستند. چه میزان این ثابت و جاودانه نبودن زندگی برای من  که انسان‌ها را قرن هاست می بینم،  آرام بخش است”.

از زیر زمین نیمه ویران بیرون آمد. چگونه می‌توانست رد پای اسب سواری را که هزاران سال پیش از این دروازه بیرون آمده و به جستجوی یک کلمه رفته بود، بگیرد. می دانست این کلمه وجود دارد، اما درون میلیون‌ها کلمه پنهان شده  و هنوز سوار در جستجوی آن کلمه‌ای است که “شاه کلید” حیات بود. می دانست که به هر حال سوار تا انتهای این کوچه رفته واز تنها دروازه شهر خارج شده است. 

غروب بود به دروازه شهر رسید. دروازه‌بان در حال بستن دروازه بود؛ از میان دروازه نیمه‌باز، خود را به خارج دروازه کشید. دشتی دید که تا انتهای افق کشیده شده است، با جمعیتی انبوه که برخی چابک، و برخی خسته و سردرگریبان، به سوی افق در حرکت بودند. تعدادی در سکوت، تعدادی در جدال لفظی با یکدیگر:

” سوار از این راه رفته است، من یقین دارم!”

“نه! از آن راه؛ چرا که در کتاب مقدس بشارت این راه داده شده!”

 او می داند که راهی در کار نیست. کلمه همان جا است؛ در همان دشت گسترده شده تا لایتناهی!  در میان میلیون‌ها مردم، و سوار نیز در میان آنان.

تاریخ انتشار : ۲۲ مرداد, ۱۳۹۶ ۵:۵۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

ادامه »
سرمقاله

عفریت شوم جنگ را متوقف کنیم! دست در دست هم ندای صلح سردهیم!

مردم ایران تنها به دنبال صلح و تعامل و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با تمام کشورهای جهان‌اند. انتظار مردم ما در وهلۀ اول از جمهوری اسلامی است که پای ایران را به جنگی نابرابر و شوم نکشاند مردم ما و مردم جنگ‌زده و بحران زدۀ منطقه، به ویژه غزه و لبنان، از سازمان ملل متحد نیز انتظار دارند که همۀ توان و امکاناتش را برای متوقف کردن اسراییل در تداوم و تعمق جنگ و در اولین مرحله برقراری فوری آتش‌بس به کار گیرد.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

دادگاه لاهه حکم بازداشت نتانیاهو، نخست‌وزیر؛ و گالانت وزیردفاع سابق اسرائیل را صادر کرد

دادگاه (لاهه) دلایل کافی برای این باور دارد که نتانیاهو و گالانت «عمداً و آگاهانه مردم غیرنظامی در نوار غزه را از اقلام ضروری برای بقای خود از جمله غذا، آب، دارو و تجهیزات پزشکی و همچنین سوخت و برق محروم کرده‌اند».

مطالعه »
یادداشت

رئیس جمهور پزشکیان، وعده‌هایش و انتظارات مردم…

قراین، شواهد و تحولات جاری در کشور حاکی ازآن است که در صورت مخالفت مسئولان نظام و افراطیون با خواست مردم و درک نادرست از تحولات داخلی، منطقه‌ای و جهانی، جامعه درگیر حوادث و اتفاقات بسیار ناگوار خواهد شد. با این چشم‌انداز از تحولات پیش رو ضروری است تا سازمان‌ها، احزاب، نهادهای مدنی و تشکل های صنفی- سیاسی، با ارزیابی از تحولات ناشی ازحوادث و اتفاقات احتمالی، برای ایفای رسالت تاریخی خود همراه و همسو شوند.

مطالعه »
بیانیه ها

به پیشواز شب چلّه – پایداری در پیروزی نور و آزادی بر ظلمت و استبداد!

هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) از این که نخستین پیام خود پس از انتخابش را هم زمان با شب یلدا، پایان جان‌سختی شب و جشن آغاز بازگشت نور بر زندگی و طبیعت راهی خانه‌های هم‌میهنان خود می‌نماید، خرسند است. ما این هم‌زمانی امیدآفرین را ادامهٔ  راهی می‌دانیم که دیری‌‌است در همراهی با مردم سرزمین‌مان در پیکار دیرینه‌شان با شب و ظلمت و در پیوند با آزادی و نور، برگزیده‌ایم.

مطالعه »
پيام ها
برنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

صدای لمپنیسم در پوشش سلطنت طلبی…

چپ، آزادی و عدالت در تاریخ معاصر ایران!

ضرورت چپ وجمهوری خواهی…

چله ی زمستان

ماشین اعدام و سرکوب را متوقف و زندانیان سیاسی را آزاد کنید

گسترش مقاومت مردم، زمینه ساز گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی!