دوشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۴

دوشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۴

عشق را دوباره با نام تو می نویسم!
بر من ببار، ای نازنین، تا این مرداب، دل خشکیده، دو باره شکوفا شود. ... هنوز دوستت دارم، ایران. زندگی با نام تو، باغ قشنگی است عزیز.
۱۸ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کاوه داد
نویسنده: کاوه داد
کوتاه‌سخنی با هم‌میهنان و آقای دکتر مسعود پزشکیان
هم‌میهنان عزیز، شما به دنبال تغییر و تحولات اساسی در شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در کشورید و در عین حال از مدنی‌ترین و مسالمت‌آمیزترین شیوه برای به انجام رساندن...
۱۷ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: پروین همتی، سخن‌گوی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: پروین همتی، سخن‌گوی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
یر اساس پيش‌بينی‌ها، حزب کارگر با اختلاف قابل توجهی در انتخابات بریتانیا پیروز شد
همان طورکه انتظار می رفت, که کیر استارمر رهبر حزب کارگر انگلستان بعد از ظهر امروز جمعه ۵ ژوئن , پس از استعفای سوناک نخست وزیر سابق, مورد استقبال چارلز...
۱۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
مسعود پزشکیان " اصلاح طلب" در انتخابات ریاست جمهوری ایران پیروز شد.
شورای نگهبان، یک نهاد قدرتمند تحت کنترل و وابسته به رهبر جمهوری اسلامی، همیشه نامزدها را از نظر مناسب بودن ایدئولوژیک بررسی می کند. بسیاری از ایرانیان پس از تلاش...
۱۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
نویسنده: ترجمه - رضا کاویانی
کمیته ملی کنفدرال اتحادیه ث-ژ-ت: برای پیشرفت اجتماعی و زیست محیطی با شکست دادن راست افراطی
راست افراطی برای جمهوری ما، برای دموکراسی ما و برای کارگران زن و مرد زهر مهلکی است. سندیکای ث-ژ-ت هیچگاه راست افراطی را با هیچ یک از ديگر نیروهای سیاسی...
۱۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟
از آن‌جا که در ایران هیچ گونه نظارت بی‌طرفی بر شمارش آرا وجود ندارد، حکومت هر رقمی را که دلش می‌خواهد اعلام می‌کند. در هر صورت، حتی اگر آمار حکومت...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام رحمانی
نویسنده: بهرام رحمانی
وقتی از همبستگی حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟
بر خلاف اصولی مثل عدالت و آزادی، همبستگی تا قبل از میانه‌ی قرن نوزدهم، یعنی کمی پیش از آنکه به شعار جنبش کارگری تبدیل شود، مفهوم سیاسیِ پرطرفداری نبود ...
۱۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی
نویسنده: لیا هانت-هندریکس و آسترا تیلور. برگردان: عرفان ثابتی

دو افسانه جهانی سازی

مشکل می توان باور کرد که در شرایط بسیار دشوار پی ریزی ایدئولوژیک جامعه چندفرهنگی، تدوین کنندگان آن این واقعیت مطلقاً روشن را که اصول تمامیت سیستم اجتماعی نیازمند تفکیک فضای حیاتی برای وابستگان فرهنگهای مختلف، تبعیت آنها از یکدیگر و تعیین دقیق عرصه ای که در آن، آنها می توانند برای همدیگر مفید باشند، نادیده گرفته باشند

جهانی سازی بمثابه ایدئولوژی برقراری «نظم نوین جهانی»، نمی تواند خود را در پشت هیچ چیزی غیر از افسانه پنهان سازد. افسانه گسترش تروریسم (مبنای نسل کشی در پشت پرده عملیات ضدتروریستی) و امکان تشکیل جامعه چندفرهنگی که در آن وابستگان فرهنگهای مختلف «بدون توجه به تفاوتهای فرهنگی حضور می یابند و با موفقیت در تعامل با همدیگر قرار می گیرند»، از جمله آخرین افسانه هایی اند که به جمع افسانه های پیشین افزوده شده اند. آگاهان با جعلیات مربوط به افسانه اول آشنا هستند. دانشگاه شیکاگو، کتاب «برش فتیله ها: شکوفانی جهانی تروریسم انتحاری و راه های مقابله با آن»، تألیف ر. پیپ (R. Pape) و ج. فلدمان (J. Feldman)، دو تن از رهبران بزرگترین پروژه های جهانی علمی- تحقیقاتی دانشگاهی در باره مسائل تروریسم انتحاری را به چاپ رساند. در این کتاب کلیه عملیات تروریستی انتحاری در مقیاس جهانی بطور مبسوط مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه گیریهای کارشناسان حیرت انگیز است. در طول ٢۴ سال، از سال ١٩٨٠ تا سال ٢٠٠٣، در تمام جهان مجموعاً ٣۵٠ مورد حمله تروریستی- انتحاری روی داده و هدف فقط ١۵ درصد از آنها اتباع آمریکایی بوده است. اما در طول ۶ سال (٢٠٠٩- ٢٠٠۴)، ٩٢ درصد از ١٨٣٣ فقره عملیات تروریستی- انتحاری انجام شده، اتباع آمریکا بوده است. این آمار نشان می دهد که جنگ آمریکا و ناتو علیه افغانستان و عراق و اشغال این دو کشور، علت اصلی چنین افزایش جهشی تعداد حملات تروریستی- انتحاری می باشد. بعبارت دیگر می بینیم که «تروریسم» تا و پس از سال ٢٠٠٣ (آمریکا در سال ٢٠٠٣ عراق را اشغال کرد)، بلحاظ طبیعت خود بعنوان دو پدیده متفاوت ظاهر می شود و کارزار ضدتروریستی نیز بهیچ وجه پاسخگوی اهداف تعیین شده خود نیست. تروریسم بمثابه نفت، بدرد فرونشاندن آتش آزادیخواهی ملی نمی خورد، زیرا، همان طور که پیپ و فلدمان بدرستی می نویسند «مداخله نظامی، حداقل از سال ١٩٨٠ علت اصلی تقریباً تمامی عملیات تروریستی- انتحاری در جهان» می باشد. مؤلفان کتاب پا را فراتر از نتیجه گیریهای خود گذاشته و ادعا می کنند که علت واقعی تروریسم بین المللی عبارت است از «کاربست روشهای حداکثری پشتیبانی سیاسی، مذهبی و سازمانهای اجتماعی، یعنی «روش علنی قربانی کردن خود» «برای دفاع از استقلال جوامع منطقه در مقابل مداخلات خارجی»، به جنگ و اشغال منجر می گردد. این نتیجه گیری که اقدامات کارگزاران جهانی سازی علیه گویا بنیادگران «بریده از ریشه های مردمی» را توجیه می کند، در واقع همه افسانه های ساختگی مربوط به عملیات «ضد توریستی» را بطور عریان نشان می دهد. این بنیادگرایان متعصب نبودند که آمریکا را به «جنگ جهانی با تروریسم»، جنگی که در اثر آن صدها هزار انسان فقط در عراق کشته شد، وادار ساختند. بلکه بر عکس، تهاجم نظامی خارجی هیچ گزینه دیگری در مقابل کنشگران اعاده استقلال ملی پامال شده توسط اشغالگر باقی نگذاشت. بنابراین سازمانهای امنیتی بمنظور برافروختن آتش «جنگهای بزرگتر»، عملیات تروریستی مانند «١١ سپتامبر» و امثال آن را انجام می دهند. از انفجار مراکز جهانی با کارکنانش تا شروع تهاجم نظامی، از آغاز عملیات نظامی تا تولید شهدای جدید، از ترور برای واداشتن مردم به تأئید «جنگهای پیشگیرانه» تا ترور برای تحریک بازماندگان قربانیان آن برای انتقامگیری به قیمت جان خویش، همه و همه را گردونه جنگ جهانی با خود می چرخاند تا توجه عمومی را از این که چرا و با چه هدفی این جنگ را براه انداختند، منحرف سازد. نمونه های تاریخی نیز این عقیده را تأئید می کنند: آتش جهان سوز هر دو جنگ جهانی قرن بیستم را با کاربست آشکار عملیات ترویستی برافروختند و با تبلیغات هردوی آنها را دقیقاَ بمثابه «عملیات ضدتروریستی» بمردم خویش توضیح دادند. بانی و باعث افشای ناخواسته افسانه «ضد تروریستی» جهانی سازی، صدر اعظم آلمان، انگلا مرکل بود. او در سخنرانی خود در مقابل اعضای سازمان جوانان حزب دمکرات- مسیحی خود در پوتسدام، اعتراف کرد که تلاشها برای تشکیل جامعه چند فرهنگی در کشور آلمان با شکست مواجه شدند. اگرچه جوهر اظهارات وی فقط عبارت از آن بود که «مسلمانان (اکثراً از ترکیه) که در جستجوی کار به آلمان مهاجرت کرده اند، باید زبان آلمانی را فرابگیرند، زیرا فقط در این صورت آنها می توانند به عضویت کامل بازار کار درآیند»، اما نتیجه گیری خانم مرکل در قالب کتاب «خود نابودی آلمان» تألیف ت. ساراتسین، عضو شورای مدیران بانک فدرال و شهردار سابق برلین که همچو رعد در سرتاسر اروپا غرید، متجلی شد. بانکدار مشهور در کتاب خود مهاجرت مسلمانان را علنا تهدیدی برای دولتمداری آلمان می خواند. ت. ساراتسین می نویسد: «من مجبور نیستم کسانی را که به حساب دولت زندگی می کنند، بحساب دولتی که با رد این موضوع، بفکر تحصیل کودکان خود نیست و فقط باعث پیدایش دختران روسری بسته (مسلمان) بیشتری در کشور می گردد، قبول کنم». و مرکل می گوید: «در آغاز سالهای ١٩۶٠ کشور ما کارگران خارجی را به آلمان دعوت کرد، حالا هم آنها در اینجا زندگی می کنند. گاهی اوقات ما خودمان را گول می زدیم و می گفتیم: «آنها پیش ما ماندگار نخواهند بود، به هر حال کشور ما را ترک خواهند گفت». اما چنین نشد. البته برخورد ما در چهارچوب اصول جامعه چندفرهنگی و در این که ما در کنار هم و با ارجگذاری به هم زندگی خواهیم کرد، می گنجید. این برخورد به شکست انجامید، مطلقاَ شکست خورد… ما نمی خواهیم آنهایی را که نمی توانند خیلی سریع بزبان آلمانی سخن بگویند، ببینیم». ھ. زیهوفر، صدر اتحاد سوسیال- مسیحی می گوید: «جمهوری فدرال آلمان دیگر نباید مهاجران ترکیه و کشورهای عربی را بپذیرد». اظهارات فوق الذکر نه تنها نارضایتی آلمانیهای اصیل همه جا متشکل در سازمانهای همبسته ضدبیگانگان خاورمیانه ای و آرزومندان ظهور «دستان قوی» و حتی پیدایش «پیشوا»ی جدید را (بر اساس نظرسنجی اجتماعی)، بلکه درک تدریجی این واقعیت را که در پشت عوامفریبی های «جامعه چند فرهنگی»، سیاست جامعه شناختی «جایگزین» نهفته است، منعکس می سازند. اگر عوامل جهانی سازی شیوه زندگی اسلامی را با حذف فیزیکی حاملان سنتها در جریان عملیات «ضد تروریستی» از بین می برند، فرهنگ اروپایی- مسیحی، که در اثر هتاکیهای مستمر گروه های مختلف «روشنفکران» مزدور آن تضعیف شده، در حمله به معتقدان جهان بینی های دیگر، بر تمدنهای دیگر خلاصه شده است. مشکل می توان باور کرد که در شرایط بسیار دشوار پی ریزی ایدئولوژیک جامعه چندفرهنگی، تدوین کنندگان آن این واقعیت مطلقاً روشن را که اصول تمامیت سیستم اجتماعی نیازمند تفکیک فضای حیاتی برای وابستگان فرهنگهای مختلف، تبعیت آنها از یکدیگر و تعیین دقیق عرصه ای که در آن، آنها می توانند برای همدیگر مفید باشند، نادیده گرفته باشند. تخلف از اصول مذکور موجب تشدید رقابت «برای زنده ماندن» در میان وابستگان سنن فرهنگی مختلف و غیرقابل امتزاج در حد منابع محدود اجتماعی خواهد گردید و اینجاست که فرهنگ ماندنی تر، یعنی فرهنگ استوارتر، بی تکلف تر و هر چه منطبق تر با افکار سازندگان «جهان نو»، اما ثمربخش تر، غالب خواهد شد. البته این فرهنگ، فرهنگ اروپایی نخواهد بود. با در نظر گرفتن این که در نتیجه تشکیل جامعه «چندفرهنگی»، مسلمانان در سراسر اراضی اروپا، از روسیه تا اسپانیا، در سرزمین آباء و اجدای اروپائیان جایگزین آنها خواهند شد، مقامات آلمان ضمن اشتباه شمردن ایده چندفرهنگی، در مجموع واقعیت جهانی سازی خود را به نمایش گذاشته و در صدد تکمیل افسانه کفایت خودبخودی تنها یک فرهنگ متنوع برای پیدایش وحدت جهانی برآمده اند.

تاریخ انتشار : ۲۲ مهر, ۱۳۹۰ ۹:۵۸ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت

کوتاه‌سخنی با هم‌میهنان و آقای دکتر مسعود پزشکیان

هم‌میهنان عزیز، شما به دنبال تغییر و تحولات اساسی در شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در کشورید و در عین حال از مدنی‌ترین و مسالمت‌آمیزترین شیوه برای به انجام رساندن این مهم بهره می‌برید و امکانات هرچند محدودِ آن را به چالش می‌کشید.
آقای پزشکیان، نوشتید می‌خواهید «صدای بی‌صدایان و طردشدگان» باشید، گفتید با مردم شفاف سخن خواهید گفت و پای وعده‌های‌تان و پشت مردم ایستاده‌اید و اگر نتوانستید به آن‌ها عمل کنید، کنار خواهید رفت.

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

عشق را دوباره با نام تو می نویسم!

کوتاه‌سخنی با هم‌میهنان و آقای دکتر مسعود پزشکیان

یر اساس پیش‌بینی‌ها، حزب کارگر با اختلاف قابل توجهی در انتخابات بریتانیا پیروز شد

مسعود پزشکیان ” اصلاح طلب” در انتخابات ریاست جمهوری ایران پیروز شد.

کمیته ملی کنفدرال اتحادیه ث-ژ-ت: برای پیشرفت اجتماعی و زیست محیطی با شکست دادن راست افراطی

واقعا برای اکثریت مردم ایران چه فرقی دارد که جلیلی و یا پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران شود؟