ضربآهنگ صدایی در گوش میپیچد… زنگی ممتد و هشدارآمیز تا تصویری آشفته از نظمی ناشناخته پیش بکشد… انتظار قرار است به نقطهای برسد، به لحظهای که اطمینان داری میآید. زمان اما تا رسیدن آن لحظه به نظر طولانی است…. وسیع و سنگین و آزاردهنده، ذهن به تکاپو میافتد. انتظار، تخیّل را وادار میکند به گذشتهها برود. خیال سواربرخاطرات میشود… خاطراتِ آنسالها، آن دورها…
قبل از این تصویر دیگری از انتظار آمده بود!… قطاری قرار است حرکت کند و تو نمیتوانی جویای زمانِ حرکتش باشی. سرگردانی!… و نمیدانی تکلیفت چیست…! مفهومی شکل میگیرد که میان دیدن!، فراموشی! و یادآوری!ست… کسی که میبیند و سخن نمیگوید؛ انگار خاطرهای ندارد و کسی که سخن میگوید ومدام بیاد میآورد؛ در بستر انتظاری ناخواسته، خاطره پشت خاطره، به هم پیوند میخورد و زنجیرهای میسازد که قرار است بارِ این روزهایِ ما را با خود بکِشد. گویا انتظار عبور، انتظار مرگ نیست… انتظار ادامه زندگیست!… گامی که زندگی را مبنا قرار داده… حجم پرهیاهوییست از صداها… این صدایی که ما را به تکاپو کشانده… صدای هیاهوی دوران ماست… آنجا که به نجوا گفته بود…
رخدادها از دل موقعیتها بیرون میآیند. از خودِ موقعیتها زاده میشوند و زهدان تاریخ را میگشایند تا قابلهای شود که وضع موجودِ تکرارشونده را دچار وقفه کنند و موقعیتی نو برون آورند. وضع موجود نمیخواهد چیزی غیر از آنچه هست را قربانی چیزی کند که خواهد آمد. نفس آنچه باید باشد و فکر به چرایی وضع موجود، پایههای وضعیت را مانند موریانه میخورد. این رخداد البته زمانی پدید خواهد آمد که سوژهای به آن اعلام وفاداری کند. مضمونی که یک زمان قصه انقلاب شده بود و پس از آن داستان رهایی از ترمیدور^ انقلاب. این پرهیز از پذیرفتن تئوری تغییر، وضعیت موجود را دچار اختلال میکند. در آن شکاف میافکند، همزمان موجی از آگاهی به وجود میآورد. گره این آگاهی در جُستن مسیر پیش روست… یک لحظه شکاف در آگاهی یا به تعبیر دیگر یک لحظه رخداد آغاز میشود؛ رخدادی که در وضعیت موجود شکاف میاندازد؛ جایی که میتوان پدیدهای را به «پیش» و «پس» از آنچه رخ داده، تقسیم نمود… زمان را دریابید!…
^.ترمیدور Thermidorیا «حرکت دوری انقلابها» که از واژهی Thermal بمعنی گرم یا گرما گرفته شده ، اصطلاحیست که نخستینبار «کرینبرینتون»(۱۸۹۸ _ ۱۹۶۸) آنرا در کتاب «کالبدشکافیانقلاب» به کار گرفته…
این واژه به ماه یازدهم از ماه های تقویم انقلاب فرانسه(برابر با ۲۰ ژوئیه تا ۱۸ اوت۱۷۹۴) اشاره میکند و دلیل مشهور شدنش مربوط به واقعه ایست که در ۲۷ ژوئیه سال ۱۷۹۴ در فرانسه اتفاق افتاد، در این رخداد روبسپیر به تیغه گیوتین سپرده شد و دوره ترور پایان یافت. زان پس در مورد انقلاب های جهان، ترمیدور به دوره فروکش کردن خشونت و شدت حرکت های انقلابی و تبدیل آن به مرحله آرامش و برگشت از ایده های انقلابی مشهور شده است…
واپسین روز آبان ۱۴۰۱
@apahlavan
#صدای_ماندگار
@khosroye_shirindahanan
@jane_shifteham