شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۲۲

شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۲۲

جهان تاریک است
گوشهایتان را مهر و موم کردید!؟- صدای مردم را نشنیدید!- از شما کاری ساخته نیست!- خیلی کارها کردید!- اما از بهار بویی نبردید- از شکفتن گلها در دامنه هایِ فلات-...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رحمان ـ ا
نویسنده: رحمان ـ ا
به امید پیروزی نه در جنگ که بر جنگ
مادران صلح ایران ضمن محکومیت اقدامات غیر انسانی اسراییل، از جنابعالی به‌عنوان ریاست قوۀ قضاییه مصرانه تقاضا دارند در این شرایط بحرانی بنا بر اصل مدارا با رعایت عدل و...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مادران صلح ایران
نویسنده: مادران صلح ایران
بیانیۀ کانون نویسندگان ایران در بارۀ آنچه بر زندان اوین رفت
کانون نویسندگان ایران ضمن محکوم‌کردن حملۀ تجاوزگرانه و جنایتکارانۀ رژیم اسراییل به ایران به‌طور عام و به زندان اوین به‌طور خاص و ابراز نگرانی شدید نسبت به سرنوشت نامعلوم همۀ...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: کانون نویسندگان ایران
نویسنده: کانون نویسندگان ایران
خاموشی صدای پیکارگر پرشور آرمان‌های چپ، در سوگ محمدتقی برومند (ب. کیوان)
او هرگز از آرمان‌های سوسیالیستی و اندیشه‌های چپ دست نکشید، و تا واپسین سال‌های عمر، به‌طور پیوسته به ترجمه، نگارش و پژوهش‌های نظری پرداخت. با اندوهی ژرف، درگذشت این انسان...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: رفقا و دوستان زنده یادان
نویسنده: رفقا و دوستان زنده یادان
مهدی معتمدی‌‏مهر، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی: ترکیب برنده؛ همبستگی ملی و توان نظامی
عملاً دسته‌بندی‌های قبلی مانند اصلاح‌طلب و محافظه‌کار و برانداز، جای خود را به دو جریان کلان «جبهه وطنی» و «جبهه ضدوطنی» داد. جبهه وطنی اعم از نیروهای اصلاح‌طلب و محافظه‌کار...
۱۴ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: مهدی معتمدی‌مهر
نویسنده: مهدی معتمدی‌مهر
زنانی که با بمب آزاد نشدند!
یکی از خشونت‌بارترین رهبران نظامی جهان، بنیامین نتانیاهو، با استناد به‌نام مهسا امینی و شعار «زن، زندگی، آزادی»، تلاش می‌کند حمله‌ خود به ایران را با رنگ و بوی عدالت‌خواهی...
۱۳ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: الهه محمدی
نویسنده: الهه محمدی
نرمالیزه کردن صلح در دنیای نرمالیزه شده با جنگ و خشونت
در عصر حاضر، شاید برای اولین‌بار در سال ۱۹۰۱، اصطلاحِ «صلح‌طلبی» (pacifism) به‌کار برده شد. با بسطِ مفهومِ خشونت، به‌تدریج معنای صلح نیز گسترش یافت و بر همین مبنا، صلح‌طلبی...
۱۳ تیر, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سعید مدنی
نویسنده: سعید مدنی

روایت اقتصاد به مدیریت عالی احمدی نژاد

در برخی از عرصه های مدیریت مرسوم چنین است که این فعالیت (مدیریت) را به وجوه استراتژیک، تاکتیکی و جاری تقسیم کنند. نگاهی حقیقتاً سطحی به اخبار اقتصادی ایران در هفته گذشته، آن هم تنها به گوشه ای از این اخبار، کافی است تا بازار آشفته و شکننده ای را که زیر عنوان مدیریت اقتصاد در ایران جریان دارد، چه در وجه استراتژیک و چه در وجوه تاکتیکی و جاری، تشخیص دهیم.

در برخی از عرصه های مدیریت مرسوم چنین است که این فعالیت (مدیریت) را به وجوه استراتژیک، تاکتیکی و جاری تقسیم کنند. نگاهی حقیقتاً سطحی به اخبار اقتصادی ایران در هفته گذشته، آن هم تنها به گوشه ای از این اخبار، کافی است تا بازار آشفته و شکننده ای را که زیر عنوان مدیریت اقتصاد در ایران جریان دارد، چه در وجه استراتژیک و چه در وجوه تاکتیکی و جاری، تشخیص دهیم. در این نوشته بر دو وجه نخست کمی مکث می کنم:

در این باره که نفت و چگونگی عمل آن یکی از مشکلات استراتژیک در اقتصاد ما است، حداقل یک اشتراک نظر نسبی در بین تحلیلگران اقتصاد و سیاست ایران وجود دارد؛ مشکل، نه به معنائی که برخی از تحلیلگران نفت را نفرین اقتصاد ایران می دانند، بلکه درست به عنوان ثروتی ملی، که در واقعیت تاریخی اش از سوئی به شکل گیری اقتصادی تک محصولی انجامیده و از سوی دیگر مزیدی بر عوامل استقرار یک قدرت دولتی محاسبه ناپذیر گردیده است. اشتراک نسبی پیشگفته همچنین بر سر این نکته نیز هست که سامان اقتصاد ایران مستلزم ضبط نفت به عنوان فاکتوری استراتژیک در برنامه ریزیهای بلند مدت و زیرساختی، قطع وابستگی وجه جاری و حتی تاکتیکی اقتصاد از نفت، و بنابراین متکی کردن دم افزون درآمدهای دستگاه دولت – خاصه اگر دولت را همان کابینه های ادواری بفهمیم – به مالیاتها است. در قالب سیاست مالیاتی هم، بسته به این که با نظام و دولتی “عدالت گستر” – در معنای کاملاً وسیع این کلمه و نه محدود به معنای سوسیالیستی – سروکار داشته باشیم یا خیر، نقش و وزن مالیاتهای مستقیم افزایش یا کاهش خواهد داشت.

اما آمارهای منتشره از سوی بانک مرکزی در روزهای گذشته، درست روندی خلاف اینها را نشان می دهند. برابر این آمارها در خلال ۱۱ سال گذشته، یعنی از سال ۱۳۷۶ تاکنون، با توجه به افزایش عمومی درآمدهای دولت، که در یکی-دو سال گذشته به خاطر افزایش فوق العاده قیمت نفت به ۲۰۰ و ۳۰۰ درصد بالغ شد و فقط در ۶ ماهۀ

گذشته سیر معکوس طی کرد، ونیز با توجه به تورم همواره ۲ رقمی در خلال ۱۱ سال مورد بحث:
– سهم درآمدهای مالیاتی در کل درآمدهای دولت، اگرچه به صورت مطلق افزایش داشته است، اما به طور نسبی نشاندهندۀ کاهش است؛
– سهم مالیاتهای مستقیم در کل درآمدهای مالیاتی دولت کاهش و بالتبع سهم مالیاتهای غیرمستقیم در درآمدهای مذکور افزایش داشته است؛
– این کاهش و افزایش برابر ۴ درصد بوده است، یعنی سهم مالیاتهای مستقیم در کل درآمدهای مالیاتی ۴ درصد کاهش داشته است؛
– چه کاهش نسبی سهم مالیاتها در کل درآمد دولت و چه کاهش سهم مالیاتهای مستقیم نسبت به کل درآمدهای مالیاتی مشخصاً در خلال سه سالۀ گذشته ضرباهنگ بیشتری داشته است.

از این قرار روشن می شود که وابستگی درآمدهای دولت به نفت و انجام هزینه های جاری از این منابع در خلال ۱۱ سال گذشته دائماً تشدید شده است. اگرچه سهم مالیاتهای مستقیم در کل درآمدهای مالیاتی شاخصی از وابستگی یا استقلال از منبع نفت نیست، اما مبین “عدالت گستری” یک نظام و دولت مفروض هست. در چنین دولتی مالیاتهای مستقیم سنگینتری به ثروتها و درآمدهای بالا تعلق می گیرند. این در حالی است که، چنان که گفته شد، سهم مالیاتهای مستقیم در دورۀ مورد نظر سیر نزولی داشته است.

در همین جا مناسب است که به یک وجه تاکتیکی دیگر از روند اقتصاد تحت مدیریت عالی احمدی نژاد اشاره کنم: صندوقهای بازنشستگی در ایران گرفتار یک بحران خردکننده اند و آن چه در سالهای پیشین برای رفع یا مهار بحران انجام شده، حاصلی به بار نیاورده است. کافی است توجه کنیم که در حال حاضر نسبت شاغلان، به بازنشستگانی که به این صندوقها مرتبط اند، تقریباً برابر ۲ است، یعنی در برابر هر ۲ شاغل یک بازنشسته وجود دارد. حیرت انگیز این است که این نسبت حدود ۸ سال پیش برابر ۵/۴ بوده است.

البته امروزه در تمام دنیا و خاصه در بخشهای مرفه و پیشرفتۀ آن، موضوع بازنشستگی و تأمین بازنشستگان کمابیش به عنوان یک مسئله مطرح است. افزایش طول عمر آدمی تخصیص منابع بیشتری را برای پوشش دادن به سالهای بازنشستگی ایجاب می کند. اما بحران صندوقهای بازنشستگی در ایران تماماً از جنس دیگری است: این بحران اولاً از تعویق مدید دیون دولت به این صندوقها و ثانیاً از سیاست “بازنشستگی زودرس” ناشی می شود. دولت بدهکاری بسیار سنگینی به این صندوقها دارد، که در طول سالهای متمادی انباشته شده است و باز همان دولت دست به بازنشسته کردن زودرس افراد شاغل می زند، به این گمان و تبلیغ به این ترتیب “فرصتهای شغلی” ایجاد می کند، بازنشسته شده ها را به امان صندوقهای بازنشستگی می سپرد و از پرداخت سهم خود، که باید سالهای اضافی پیش از “بازنشستگی به وقت” را نیز بپوشاند، سر باز می زند.

یک صندوق بازنشستگی سالم باید سرمایه ای حداقل برابر تمام تعهدی که در لحظه دارد، به علاوه درصد تورم، داشته باشد. این، در شرایط تورم ۲۶ درصدی ایران (داده اخیر بانک مرکزی)، یعنی سرمایه ای برابر ۱۲۶ درصد تمام تعهد فعلی این صندوقها. به علاوه تغییر یک واحدی نسبت شاغل به بازنشسته در یک صندوق سالم معمولاً از نسل به نسل، یعنی در دوره های حدوداً ۲۵ ساله رخ می دهد و نسبت ۴ به ۱ در آن نسبتی بحرانی تلقی می شود.

در سازمان بازنشستگی کشور نسبت مذکور ۳ به ۱ است، این نسبت در خلال یک ثلث نسل تغییر یک واحدی کرده است و تقریباً تمام آن چه را که شاغلان به عنوان سهم بازنشستگی در آن “ذخیره” می کنند، به بازنشستگان پرداخته می شود، یعنی صندوق مذکور سرمایه ای دارد برابر صفر درصد تعهداتش: تمام آن چه شاغل امروزی در این صندوق برای آینده اش “ذخیره” می کند، هم امروز مصرف می شود.

با نگاهی به یک وجه تاکتیکی دیگر این نوشته را پایان می دهم: ولی الله صالحی، عضوشورای عالی کار، سهم دستمزد کارگران در قیمت تمام شده کالاها و خدمات در بخشهای مختلف را اعلام کرد. به قرار اطلاع نامبرده “در بخش صنعت سهم دستمزد کارگران از قیمت تمام شده تنها ۱۳ درصد است، در حالی که این سهم در بخش خدمات به کمتر از ۱۰ درصد می رسد. در بخش کشاورزی … سهم دستمزد کارگران از قیمت تمام شده به ۵۰ درصد می رسد”.

برای این که معیاری نسبی در برابر این داده ها قرار گیرد، باید گفت که سهم کار یا دستمزد کارگر در قیمت تمام شدۀ کالاها در یک اقتصاد سالم، و البته با تموجاتی برحسب نوع کالاو شرایط لحظه و بخش مورد نظر و …، به ۵۰ درصد هم می رسد. این درصد در محصولات کشاورزی، به علت طبیعت این محصولات، به میزان قابل توجهی از ۵۰ درصد بیشتر است و به ۷۰ تا ۸۰ درصد سر می زند. بی آن که بر دیگر عواملی که سرانجام در قیمت تمام شدۀ کالاها اثر می گذارند، مکث شود، می توان از مقایسه این نسبتها به سادگی به نقش عوامل غیرمولد در قیمت کالاها در اقتصاد ایران پی برد. چیزی تا ۴۰ درصد قیمت تمام شدۀ کالاها، که در اساس به تولیدکنندۀ مستقیم آن، به کارگران، تعلق دارد، از آنان دریغ و در اثر ناکارائیهای مدیریت اقتصاد و عوامل متعدد غیرمولد به قیمت کالا افزوده می شود. جالب این است که ماحصل کار هم سرانجام به قیمتی عرضه می شود که فاقد توان رقابت با کالاهای مشابه خارجی است و در برابر این “تهدید خارجی” آن چه از دست مدیران اقتصاد امروز ایران برمی آید، جز این نیست که محمد جهرمی، وزیر کار، “بیکار شدن ۲۵۳ هزار نفر” را در روزهای گذشته اعلام کند و دیگرانی ابراز نگرانی کنند که “ادامۀ ورود گسترده کالاهای خارجی ارزانتر از محصولات داخلی، کارخانه ها و واحدهای تولیدی را به تعطیلی و تعداد زیادی از کارگران را به بیکاری تهدید می کنند”.

تاریخ انتشار : ۵ اسفند, ۱۳۸۷ ۸:۱۲ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

۸ تیر، روز فداییان جان‌باختهٔ خلق؛ میهن‌دوستانِ انقلابیِ راهِ آزادی و رفعِ ستم از زحمت‌کشان!

در ۸ تیر امسال و در روزهایی که تجاوز جنایت‌کارانهٔ حکومت نژادپرست و نسل‌کش اسراییل و دولت امپریالیستی آمریکا به میهن عزیمان ایران باز ردّ پای خونینی از جان و هستی عزیز هم‌میهنانمان در جای‌جای ایران از خود به جا گذاشته است، یادی از رفقای عزیزی نیز ضروری‌ست که در جریان دقاع از میهن‌مان در برابر تجاوز نطامی عراق طی دو سال دفاع میهنی در راه میهنی که تا پای جان دوستش داشتند، جان باختند.

مطالعه »
پيام ها

پیام به کنگرهٔ بیست‌وششم حزب کمونیست آلمان

ما بر این باوریم که چپ اگر نتواند در برابر ماشین جنگی سرمایه‌داری بایستد، اگر چپ صدای رنج مردمان بی‌پناه نباشد، اگر چپ در خیابان‌ها، کارخانه‌ها، اردوگاه‌ها و مناطق جنگ‌زده حضور نداشته باشد، از رسالت تاریخی خود فاصله گرفته است. ما برای بنای جهانی دیگر مبارزه می‌کنیم – جهانی فارغ از استثمار، از سلطه، از مرزهای ساختگی، از جنگ و نژادپرستی.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

جهان تاریک است

به امید پیروزی نه در جنگ که بر جنگ

بیانیۀ کانون نویسندگان ایران در بارۀ آنچه بر زندان اوین رفت

خاموشی صدای پیکارگر پرشور آرمان‌های چپ، در سوگ محمدتقی برومند (ب. کیوان)

مهدی معتمدی‌‏مهر، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی: ترکیب برنده؛ همبستگی ملی و توان نظامی

زنانی که با بمب آزاد نشدند!