دوشنبه ۲ تیر ۱۴۰۴ - ۲۱:۱۱

دوشنبه ۲ تیر ۱۴۰۴ - ۲۱:۱۱

تجاوز نظامی آمریکا به کشورمان را محکوم میکنیم
ما تجاوز جنایت‌کارانهٔ آمریکا به میهن‌مان را قاطعانه محکوم می‌کنیم. هیچ دلیل، بهانه و توجیهی نمی‌تواند مبنای حقوقی و قانونی برای ارتکاب این جنایات باشد. متأسفانه، ساختارهای قانونی بین‌المللی در پیش‌گیری...
۲ تیر, ۱۴۰۴
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در رابطه لزوم همبستگی ملی در برابر تجاوز به مام میهن
پس از تجاوز اسرائیل جنایتکار به ایران که تا کنون منجر به شهادت بسیاری از هموطنان ما شده است،... ورود مستقیم آمریکا به جنگ با ایران و بمباران تاسیسات هسته...
۲ تیر, ۱۴۰۴
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
نویسنده: مجامع اسلامی ایرانیان
آتش‌بس فوری
ایرانیان طرفدار صلح برگزار می کنند: آتش بس فوری. برلین زمان: ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ – ساعت ۱۸
۲ تیر, ۱۴۰۴
نویسنده: برگزار کننده: ایرانیان طرفدار صلح
نویسنده: برگزار کننده: ایرانیان طرفدار صلح
کارشناسان نظامی می‌گویند سایت فردو به شدت آسیب دیده است، نه اینکه تخریب شده باشد!
رئیس جمهور ترامپ روز یکشنبه این عملیات را «کاملا موفقیت‌آمیز» توصیف کرد و گفت که تأسیسات غنی‌سازی هسته‌ای ایران «به طور کامل و تماماً نابود شده‌اند». اما ارزیابی‌های اولیه نظامی...
۱ تیر, ۱۴۰۴
نویسنده: نیویورک تایمز برگردان: گودرز اقتداری
نویسنده: نیویورک تایمز برگردان: گودرز اقتداری
گفتگوی اکبر کرمی و فرخ نگهدار؛ در جنگ ایران و اسرائیل چه بايد کرد؟
با فرخ نگهدار سیاست‌مدار کهنه‌کار، جمهوری‌خواه و اصلاح‌طلب پرسیده‌ام: جنگ چرا و‌ چه‌گونه آغاز شد؟ و چه‌گونه پایان خواهد یافت؟ بنیادهای سیاسی و رام‌یاریگ این جنگ چیست؟ و به کجا...
۱ تیر, ۱۴۰۴
نویسنده: اکبر کرمی
نویسنده: اکبر کرمی
بیانیه گسترده‌ترین طیف نیروهای سیاسی و اجتماعی: در محکومیت حمله اسرائیل به ایران
ما، جمعی از کنش‌گران حقوق بشری، سیاسی، مدنی و فرهنگی ایران که همواره منتقد و مخالف شیوه نادرست حکمرانی موجود بوده‌ایم، در این مقطع حساس از تاریخ کشورمان که با...
۳۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: بیانیه ی محکومیت حمله ی اسرائیل به ایران
نویسنده: بیانیه ی محکومیت حمله ی اسرائیل به ایران
پایان اسرائیل استثنائی...
اما موضوع اصلی ایران نیست؛ موضوع، اسرائیل است – کشوری که برای دهه‌ها به‌عنوان پایگاه عملیاتی پیش‌رونده‌ی غرب در خاورمیانه عمل کرده است. از میانه‌ی قرن بیستم، اسرائیل از جایگاهی...
۳۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: تیموفی بورداچف برگردان: رضا فانی یزدی
نویسنده: تیموفی بورداچف برگردان: رضا فانی یزدی

روحانیت و مردم در نبود آیت الله منتظری

ابداً منتفی نیست که "دغدغۀ فردا"، چنان که در مراسم تشییع پیکر آقای منتظری حس می شد، به برآمدن و برکردن این یا آن چهرۀ دیگر از روحانیت به عنوان زبان دینی – معنوی جنبش اعتراضی بیانجامد. این که الزامات و دریافتهای جنبش اعتراضی آن را به طی چنین طریقی رهنمون شود، در روزهای تاریخی آتی روشن خواهد شد. اما یک نکته از هم اکنون روشن است: زبان دینی – معنوی مفروض، باید زبان انتقاد از نفس درآمیختگی نهاد روحانیت با دولت باشد.

یکی از بحثهائی که در ارتباط با جنبش مردم ایران در نیمسال اخیر مطرح شده، یا دقیقتر گفته شود، از سطح فرهنگستانی به سطح سیاسی کشیده شده است، جا و مقام ممکنۀ روحانیت شیعه در تحولات آتی کشور ما است. طراحان این بحث به درستی بر دگرگشت نهاد روحانیت و مشخصاً بر درآمیختگی آن با قدرت دولتی، از پس از انقلاب بهمن ۵۷ انگشت نهاده و این تغییر را خلاف حرکتی تشخیص داده اند که روحانیت شیعه تاریخاً با آن شناخته می شده است(۱). به نظر آنان استقلال مالی – سیاسی – سازمانی روحانیت شیعه از قدرت دولتی در دوره های پیش از انقلاب این نهاد را نه تنها در همگامی با جنبشهای اجتماعی مردم مانع نمی شده، بلکه درست موجبی برای این همگامی و در مواردی حتی پیشگامی آن در جنبشهای مذکور بوده است. به عبارت دیگر استقلال پیشگفته ترکیب نقش تاریخی نهاد روحانیت، به عنوان “هدایتگر معنوی جامعه”، را با نقش فعال و گاه هدایتگر آن در حیات سیاسی جامعه میسر و متحقق می کرده است. این در حالی است که درآمیختگی دو نهاد روحانیت و دولت پس از انقلاب، و کیفیت عمل این دو در این سی سال اخیر، “روحانیت را نه تنها از نقش آفرینی مؤثر در حیات سیاسی امروز بازداشته، بلکه به نظر می رسد نقش تاریخی آن در هدایت معنوی مردم را نیز دستخوش خسران کرده است.”

در این چند روزۀ پس از درگذشت آیت الله منتظری، به درستی در رثای او و در شرح سجایای او بسیار نوشته شده است. نگاهی تنها به تعدد این نوشته ها و تنوع تعلقات سیاسی – فرهنگی نویسندگان آنها کافی است تا انگاره ای از احترام عمیق و پرسویه ای که نسبت به این شخصیت تکرارناپذیر در جامعۀ ما وجود دارد، به دست آید. بماند تشییع او، که تکراری در گستردگی اش در آینده بر آن متصور نیست.

آقای منتظری نیز از زمرۀ کسانی، و در دستگاه روحانیت از زمرۀ معدود کسانی، بود که به انتقاد از درآمیختگی نهاد روحانیت و دولت، اگرچه نه به انتقاد از نفس این درآمیختگی بلکه به انتقاد از چگونگی های این درآمیختگی، دست زد. در میان فرازهای متعددی که در زندگی او به آنها ارجاع می شود، یکی هم سخنرانی مشهورش در ۲۳ آبان ۱۳۷۶ است، که به دلیل انتقاد صریح از خامنه ای و نفی اعتبار او برای مرجعیت، منجر به حبس خانگی اش به مدت ۵ سال شد. در این سخنرانی است که آقای منتظری از “مبتذل کردن مرجعیت شیعه”، “گارد سلطنتی درست کردن برای رهبری”، “تحریک ائمه جمعه که این یا آن چیز را بگویند”، بی اثری این تحریکات، زیرا “همه میدانند که امام جمعه ها بعضاً حقوق بگیر اند”،… گفته است. شاید روشنتر از این نمی شد در بارۀ آنچه در کمین نهاد روحانیت، با درآمیختگی اش با نهاد دولت نشسته است، پرده برداشت. با این حال به نظر می رسد که حتی اگر بحث پیشگفته در مورد جا و مقام ممکنۀ روحانیت شیعه در تحولات آتی کشور ما، در حیات آقای منتظری هم پاسخ قطعی ای نگرفته باشد، اینک در پرتو وفات او به پاسخی نسبتاً قطعی رسیده است. آقای منتظری در شأن فقهی، سیاسی و اخلاقی خود از سوئی و از سوی دیگر با دمسازی شگرفی که با تحولات زمان از خود نشان می داد، تنها قوۀ باقیمانده در نهاد روحانیت برای ایفای نقش فعال سیاسی و معنوی توأم در جامعۀ امروز ایران بود. با فوت آقای منتظری و در صحنۀ واقعی ای که امروز با آن سروکار داریم، بسیار بسیار بعید به نظر می رسد که روحانیت دیگر هرگز بتواند در جای مقدم در هدایت توامان سیاسی – معنوی تحولات آتی کشور ما قرار گیرد.

جنبش سبز، در تمامیت اش هم گواه روشن این مدعی است و هم موجب مشدد آن. آمیختگی “دین و دولت” در سالهای پس از انقلاب، از سوئی روحانیت را به عنوان دولتی عاجز به تماشا و قضاوت گذاشت و از سوی دیگر آن فاصلۀ تاریخی را که بین مردم و دولت در جامعۀ ما هست، تا حدودی به مناسبات میان روحانیت و مردم نیز سرایت داد. کیفیت عمل روحانیت در قبال جنبش اعتراضی اخیر و خاصه نقش دستگاه ولایت و شخص خامنه ای در تقابل با این اعتراضات، نقطه اختتامی بر اتوریتۀ هژمونیک سیاسی – معنوی روحانیت بود. بالاتر از این، روحانیت مدتهاست که دیگر حتی از زمره گروه های مقدم مرجع در جامعۀ ما نیست. این ابداً تصادفی نیست که نهاد روحانیت دیگر نمی تواند مضمون و بافت گفتمانهای جاری در جنبش سبز را تعیین کند.

این گفته اما مطلقاً به این معنا نیست که نقش روحانیت در تحولات آتی جامعۀ ما به انتها رسیده است. یک پای امر طبعاً خود روحانیت است و این که دستگاه روحانیت، به مثابه یک کل، واقعیت افول اش را تصدیق، و در صورت تصدیق، دمسازانه با اوضاع نوین عمل خواهد کرد یا خیر. چنین رفتار متجانسی از دستگاهی که در کل حیاتش کمتر متجانس عمل کرده است و امروزه روز با حادترین تنشهای درونی و جریانهای نامساعد بیرونی مواجه است، قابل انتظار نیست. اما پای دیگر، جامعه است و جنبشهای آن. کیفیت عمل جنبش سبز، از نخستین روزهای برآمد خیابانی آن و خاصه در روزهای اخیر و مشخصاً در مراسم تشییع پیکر آقای منتظری، رویکرد و روایت بدیعی از مناسبات این جنبش با موضوع قدرت و نیز شئون دیرپای جامعه، از جمله با نهاد روحانیت، را عرضه کرده است. جدا از شرکت گستردۀ مردم در انتخابات، که اکنون دیگر می توان آن را جلوه ای از این روایت به شمار آورد، حضور آنان در نمازجمعۀ ۲۶ تیر بروز بی مناقشۀ این روایت و شرکتشان در راهپیمائی روز قدس مهر تأکیدی بر آن بود: حرکت نیروهای عرفی برای نیل به آزادی، ترقی و دولت حقوقی، که در خلال نزدیک به یک و نیم قرن گذشته مسیر خود را در جدال و درآویختن با نیروهای ماند و کهن در جامعه جستجو می کرده است، از این پس در درآمیختن نسبی با این نیروها جستجو خواهد کرد(۲).

چنین رویکردی را در مراسم تشییع پیکر آقای منتظری نیز می شد تشخیص داد: جمعیت صدهاهزار نفره عزادار است، اما فقط عزادار نیست، زبان دینی – معنوی اعتراضش را نیز از دست داده است. پس دغدغۀ فردا را نیز دارد. فردا، که با کسانی که پشت دین در درون قدرت دولتی سنگر انداخته اند، باید چالید. این چالشی است پرسویه؛ پس در هر سو باید در آن توان حضور داشت، از جمله در سوی دین.

از این قرار ابداً منتفی نیست که “دغدغۀ فردا”، چنان که در مراسم تشییع پیکر آقای منتظری حس می شد، به برآمدن و برکردن این یا آن چهرۀ دیگر از روحانیت به عنوان زبان دینی – معنوی جنبش اعتراضی بیانجامد. این که الزامات و دریافتهای جنبش اعتراضی آن را به طی چنین طریقی رهنمون شود، در روزهای تاریخی آتی روشن خواهد شد. اما یک نکته از هم اکنون روشن است: زبان دینی – معنوی مفروض، باید زبان انتقاد از نفس درآمیختگی نهاد روحانیت با دولت باشد.

زیرنویس

۱- از جمله نگاه کنید به نوشتۀ خانم فاطمۀ صادقی در آدرس زیر. طبق اطلاع من این نخستین نوشته در این بحث در دور جدید آن (در ارتباط با جنبش سبز) بود.

http://news.gooya.com/politics/archives/2009/06/089715print.php

و آخرین مورد مصاحبه ای است با آقای احمد قابل، در آدرس زیر:

http://rahesabz.net/story/6226

۲- لازم به تأکید است که این رویکرد جدید حاصل و فشردۀ یک تجربه تاریخی است و نه “عقب گردی” به یکباره. نگاه جامعه به انقلاب بهمن و رویدادهای پس از آن در نیل به این رویکرد نقش تعیین کننده ای داشته است. گوئیا در حیات اجتماعی امروز ما همه چیز حکایت از آن دارد که انقلاب بهمن، آخرین انقلاب در تاریخ ایران بوده است و خواهد ماند.

تاریخ انتشار : ۶ دی, ۱۳۸۸ ۱:۵۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

تجاوز نظامی آمریکا به کشورمان را محکوم میکنیم

ما تجاوز جنایت‌کارانهٔ آمریکا به میهن‌مان را قاطعانه محکوم می‌کنیم. هیچ دلیل، بهانه و توجیهی نمی‌تواند مبنای حقوقی و قانونی برای ارتکاب این جنایات باشد. متأسفانه، ساختارهای قانونی بین‌المللی در پیش‌گیری از این تجاوز و ارائهٔ واکنشی مؤثر، ناکارآمد و ناتوان بوده‌اند.

ادامه »
سرمقاله

اسراییل در پی تحقق رؤیای خونین «تغییر چهرۀ خاورمیانه»!

دست‌کم دو دهه است که تغییر جغرافیای سیاسی منطقۀ ما بخشی از اهداف امریکا و اسراییل‌اند . نتانیاهو بارها بی‌پرده و باافتخار از هدف‌اش برای «تغییر چهرۀ خاورمیانه» سخن گفته است. در اولین دیدارش با دونالد ترامپ در آغاز دور دوم ریاست جمهوری نیز مدعی شد که اسراییل و امریکا به طور مشترک در حال مبارزه با دشمنان مشترک و «تغییر چهرۀ خاورمیانه»‌اند.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

سیمور هرش: آنچه به من گفته شده است در ایران اتفاق خواهد افتاد.

یک مقام آگاه امروز به من گفت: «این فرصتی است برای از بین بردن این رژیم برای همیشه، و بنابراین بهتر است که ما به سراغ بمباران گسترده برویم.» … بمباران برنامه‌ریزی‌شده آخر هفته اهداف جدیدی نیز خواهد داشت: پایگاه‌های سپاه انقلاب اسلامی، که از زمان سرنگونی خشونت‌آمیز شاه ایران در اوایل سال ۱۹۷۹ با کسانی که علیه رهبری انقلاب مبارزه می‌کنند، مقابله کرده‌اند.

مطالعه »
یادداشت

در نقد بیانیه فعالین مدنی بشمول برندگان نوبل صلح درباره جنگ…

آخرین پاراگراف بیانیه که بخودی خود خطرناک‌ترین گزاره این بیانیه است آنجایی است که میگویند: ” ما از سازمان ملل و جامعه‌ی بین‌المللی می‌خواهیم که با برداشتن گام‌های فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنی‌سازی، و هر دو‌طرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساخت‌های حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.” مفهوم حقوقی این جملات اجرای مواد ۴۱ و ۴۲ ذیل فصل هفتم اساسنامه ملل متحد است.

مطالعه »
بیانیه ها

تجاوز نظامی آمریکا به کشورمان را محکوم میکنیم

ما تجاوز جنایت‌کارانهٔ آمریکا به میهن‌مان را قاطعانه محکوم می‌کنیم. هیچ دلیل، بهانه و توجیهی نمی‌تواند مبنای حقوقی و قانونی برای ارتکاب این جنایات باشد. متأسفانه، ساختارهای قانونی بین‌المللی در پیش‌گیری از این تجاوز و ارائهٔ واکنشی مؤثر، ناکارآمد و ناتوان بوده‌اند.

مطالعه »
پيام ها
گل سازمان فداييان خلق ايران (اكثريت)

برگزاری نشست فوق‌العادهٔ شورای مرکزی سازمان پیرامون تجاوز جنایت‌کارانهٔ اسراییل به خاک ایران‌مان!

نشست فوق‌العادهٔ شورای مرکزی ضمن تقدیر از هیئت سیاسی – اجرایی سازمان به دلیل واکنش سریع در موضع‌گیری نسبت به تجاوز اسراییل به میهن‌مان، با اجماع در محکوم کردن تجاوزات مکرّر اسراییل به خاک ایران‌مان از منظر یک نیروی باورمند به صلح و بر تداوم تلاش‌های دیپلماتیک از سوی حکومت جمهوری اسلامی، بر ادامهٔ آمادگی و پی‌گیری جاری نهادهای سازمان در واکنش به روی‌دادها و روندهای متغیّر …

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

تجاوز نظامی آمریکا به کشورمان را محکوم میکنیم

بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در رابطه لزوم همبستگی ملی در برابر تجاوز به مام میهن

آتش‌بس فوری

کارشناسان نظامی می‌گویند سایت فردو به شدت آسیب دیده است، نه اینکه تخریب شده باشد!

گفتگوی اکبر کرمی و فرخ نگهدار؛ در جنگ ایران و اسرائیل چه باید کرد؟

بیانیه گسترده‌ترین طیف نیروهای سیاسی و اجتماعی: در محکومیت حمله اسرائیل به ایران