۸ مارس روز جهانی زن است. خاستگاه این روز به مبارزات زنان برای بهبود شرایط کاری خود در اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم برمی گردد. در سال ۱۹۱۱ به پیشنهاد یک زن سوسیالیست آلمانی به نام کلارا زتکین، روز ۸ مارس به عنوان روز جهانی زن بنیانگذاری شد. در مراحل آغازین، این روز به پاس مبارزات کسانی برگزار میگردید که برای پایان دادن به وضعیت فلاکتبار زنان کارگر تلاش میکردند. اما ۸ مارس در روند مبارزات زنان برای کسب حقوق برابر با مردان، به روز زنان همه طبقات و اقشار در سطح جهان تبدیل گردید.
زنان در کشورهای مختلف در طی دو قرن گذشته برای کسب حق رای، داشتن مایملک، حق نگهداری از فرزندان، بهبود شرایط کاری، حضور گسترده در سازمان اجتماعی کار، عدم تبعیضات شغلی و دستمزد، تغییر قوانین تبعیض آمیز و برای برابری زن و مرد مبارزه کرده و به پیشرفتهای ارزنده ای نائل آمده اند. با این وجود هنوز زنان در معرض خشونتهای خانگی هستند، به عنوان غنیمت جنگی مورد تجاوز قرار میگیرند، به مثابه کالا به فروش میرسند و ستمهای گوناگوین را متحمل میشوند. زنان به عنوان نیمی از جمعیت جهان یک دهم در آمد جهانی را به خود اختصاص میدهند و کمتر از یک صدم دارائی جهان را در اختیار دارند.
در کشور ما زنان از یکسو از مناسبات و فرهنگ مردسالاری در جامعه رنج می برند و از سوی دیگر تحت فشار و سرکوب رژیم جمهوری اسلامی قرار دارند. رژیم حاکم زنان کشور ما را تحت پوشش اسلامی به بند میکشد، در خیابانها به بهانه “بدحجابی” تحقیر و بازداشت میکند، به دلیل دوست داشتن تازیانه میزند و یا در گودال فرو کرده و سنگ افشان میکند و یا از دار می آویزد، به خاطر فریاد علیه قوانین تبعیض آمیز بر سنگفرش خیابانها میکشد و با مشت و لگد به جان آنها می افتد و یا اینکه در بیدادگاها محاکمه و به گوشه زندانها می افکند.
با این وجود زنان کشور ما در طی سه دهه تسلیم جمهوری اسلامی و قوانین ضدزن آن نشده و مبارزه بی وفقه و مستمری را برای کسب حقوق و تغییر موقعیت اجتماعی خود پی گرقته اند و جایگاه بس بلندی را در جامعه ما کسب نموده اند.
نرخ مشارکت دختران در سطوح مختلف آموزشی افزایش پیدا کرده و سهم پذیرفته شدگان دختر در دانشگاههای کشور به بیش از ۶۰ درصد رسیده است. میتوان گفت دوران پدرسالاری رو به سپری شدن است و ساختار قدرت در خانواده در حال دگرگونی است. نرخ رشد منفی اشتغال زنان به نرخ رشد مثبت تبدیل شده، از تعداد زنان خانه دار کاسته شده و به رقم زنان شاغل افزوده گشته است. نگرش جامعه نسبت به کارکردن زنان در خارج از خانه تغییر یافته و موقعیت اجتماعی زنان تغییر یافته است.
حضور زنان در فضاهای عمومی به طور محسوس بالا رفته است. اکنون کمتر نهاد و سازمان غیردولتی را در ایران می توان یافت که از حضور پر توان زنان بی بهره باشد. زنان از سازمانهای غیردولتی محیط زیست گرفته تا کمیته های صلح، از جنبش کارگری گرفته تا جنبش دانشجوئی، از حوزه روزنامه نگاری، سینما، تئاتر گرفته تا کار ترجمه، حضوری بارز و موثر دارند. امروز کمتر حوزه ای را میتوان پیدا کرد که زنان در آن حضور نداشته باشند. بی تردید درهای زیادی روی زنان بسته است و درهائی هم که باز شده است از وسعت و امکانات لازم برای زنان برخوردار نیست. با این وجود کمتر نهادی را میتوان یافت که زنان در آن تاثیر گذار نباشند.
در پرتو تلاش زنان برای کسب حقوق خود، جنبشی شکل گرفته است که نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی تا کنون قادر نشده اند آن را ریشه کن کنند. جنبش زنان، جنبشی است اصلاحی ولی در عین حال از زاویه مطالبات عمیقا رادیکال. این جنبش آگاهانه از برخوردهای سیاسی و زودگذر فاصله میگیرد و موفقیت را روز به روز، فرد به فرد، یک عمل در یک مکان، و قدم به قدم می جوید نه در یک اقدام ضربتی. جنبش زنان رهبری متمرکزی ندارد ولی دارای سخنگویان بسیاری است.
جنبش زنان با روی کار آمدن جریان توتالیتر و بویژه در یکسال گذشته با محدودیتها، فشارها و سرکوب روبرو شده است. در سال گذشته تعداد زیادی از فعالین جنبش زنان از جمله فعالین کمپین یک میلیون امضا به دادگاهها فراخوانده شده و به حبس محکوم گشتند. میزان دستگیری فعالین زن در سال گذشته بیشتر از میزان آن در تمام دو دهه اخیر بوده است.
فضاهای عمومی که امکانی برای فعالین جنبش زنان بود، یک به یک بسته شده است و منازل شخصی فعالین زن که در فقدان حوزه های عمومی به محل نشست زنان تبدیل شده بود، مورد تعرض مامورین امنیتی قرار گرفته است. مکانهای عمومی هم که محل گفتگوی “چهره به چهره” فعالین کمپین یک میلیون امضا بود، ناامن شده است. در سال گذشته در همین ارتباط تعدادی از فعالین زن در پارکها، خیابانها و متروها دستگیر شدند. احمدی نژاد که برای جلب رای در انتخابات ریاست جمهوری گفته بود که با حجاب زنان کاری نخواهد داشت، سال گذشته مامورین خود را به طور گسترده راهی خیابانها کرد. مامورین با زنان و دختران به صورت خشنی رفتار نموده و هزاران تن از آنها را دستگیر و بعد از گرفتن تعهد آزاد نمودند.
در سال گذشته تفکیک جنسیتی حتی به کتابهای درسی امتداد پیدا کرد و طرح سهمیه بندی جنسیتی برای ورود به دانشگاهها مطرح گشت. حکومت زن ستیز قصد دارد با سهمیه بندی جنسیتی از میزان ورود دختران به دانشگاههای کشور بکاهد.
در سال گذشته سایتها و نشریات زنان هم مورد یورش جریان توتالیتر قرار گرفتند. سایت کمپین یک میلیون امضا(تغییر برای برابری)، سایت “کانون زنان ایرانی”و سایت “زنستان” فیلتر شدند و نشریه زنان که در طی حیات خود با تحمل دشواریهای زیاد و رعایت خط قرمزهای حکومتی به انتشار خود ادامه داده بود، تعطیل گشت.
با این وجود مبارزه زنان کشور ما لحظه ای متوقف نشده است. این مبارزه موجب شده است که مطالبات زنان در لایه های مختلف جامعه، در شهرهای بزرگ و کوچک، در میان مردم و حکومتگران مطرح شود. امروز کمتر سازمان سیاسی را میتوان پیدا کرد که به مسئله زنان به طور جدی نپردازد، کمتر روزنامه، نشریه و سایتی را میتوان سراغ گرفت که مطالبات زنان در آنها مطرح نشود.
هیات سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت) به نمایندگی از اعضای سازمان، روز ۸ مارس را به زنان کشورمان شادباش میگوید و امیدوار است که مبارزات فعالین زن به ثمر نشیند و زنان کشور ما به آزادی و برابر حقوقی دست یابند. سازمان ما به مثابه سازمان چپ از مطالبات زنان و از جنبش زنان دفاع کرده و معتقد است که مبارزه برای آزادی، حقوق بشر و دمکراسی عمیقا با مبارزه زنان علیه تبعیض و برای برابر حقوقی زن و مرد پیوند خورده است. ما در مبارزه علیه تبعیض و علیه مناسبات و فرهنگ مردسالاری، در کنار زنان کشورمان قرار داریم.
هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران(اکثریت)
۱۷ اسفند ۱۳۸۶ (۷ مارس ۲۰۰۸)