این روزها با عقب نشینی نیروهای روسی از اطراف کیف، پایتخت اوکراین، بسیار در مورد جنایت جنگی گفتە می شود کە در حق مردم عادی و غیرنظامیان صورت گرفتەاست. جنایتی کە اوکراین و غربی ها بە روسیە نسبت می دهند، و روسیە هم آن را بشدت تکذیب می کند؛ هرچند کە بروز جنگ در هر کشور و منطقەای بشیوە خودبخود می تواند حامل چنین صحنەهای دلخراشی باشد زیرا کە بقول معروف در جنگ نقل و نبات پخش نمی کنند و این نفرت و گلولە است کە حرف اول را می زند.
اما همراە با این واقعیت دلخراش، بسیار در مورد محاکمە کردن پوتین به خاطر ارتکاب بە جرایم جنگی هم گفتە می شود. ادعائی کە هیچگونە قرابتی با واقعیات روز ندارد. گوئی جهان فراموش کردە کە هیچ کشوری نە تنها قادر بە تسخیر روسیە برای دستگیری پوتین نیست، بلکە با شروع جنگ اوکراین، آن نظم بین المللی کە بنوعی قوانینی جهانشمول آن را ادارە می کرد و از جملە روسیە هم بنوعی بە آن پایبند بود، اگر نە برای همیشە، اما برای مدت نامعلومی از بین رفتە و آنچە معرف خصلت جهان جدید خواهدبود، خصومت شدیدی است کە میان روسیە و غرب تا مدتهای مدیدی ادامە خواهد داشت.
متاسفانە جنگ اوکراین بە اتحاد نسبی میان کشورهای جهان پایان دادە، و برای دورەای نسبتا طولانی ما با یک نظام دو قطبی خطرناک روبرو خواهیم بود کە در آن کمتر زبان مشترکی میان روسیە و غرب وجود خواهد داشت.