پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ - ۰۳:۵۷

پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ - ۰۳:۵۷

استعارۀ مرغ و پاهایش
نقطه مشترک حکومت‌های غیردمکراتیک، دیکتاتوری و یا تمامیت‌خواه با جریان‌های برانداز، سرنگونی‌طلب و یا انقلابی در این است که برای هر دوی آنها "مرغ یک پا دارد"! برای اصلاح‌طلبان مذهبی...
۲۷ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سعید مقیسەای
نویسنده: سعید مقیسەای
در نقد دیدگاه آقای بهزاد کریمی در مقاله‌ای تحت عنوان بلوع سیاسی جامعه و انتظار از اپوزیسیون دموکراتیک
سرخوردگی از اپوزیسیون، به‌ویژه؛ خارج کشور و سرکوب شدید و شکستن مقاومت مردم و تحمیل اختناق برجامعه که امید به بروز هر جنبش اعتراضی را به یاس تبدیل کرده است،...
۲۷ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کامران
نویسنده: کامران
محکومیت حکم اعدام شریفه محمدی از سوی سه سندیکای کارگری ایتالیا
از دولت ایتالیا درخواست می‌نماییم، از مسیرهای ارتباطات دیپلماتیک خود برای درخواست لغو فوری و بدون قید و شرط حکم اعدام شریفه محمدی و آزادی بی‌قید و شرط کلیۀ معترضین...
۲۷ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سه سندیکای کارگری ایتالیا
نویسنده: سه سندیکای کارگری ایتالیا
پرده‌ی آخر نمایش انتخاباتی نظام، بلوغ سیاسی جامعه و انتظار از اپوزیسیون دمکراتیک
جامعه‌ی معاصر ایرانی‌ به وقت خود بهره‌گیری از «فرصت‌»های درون نظام را آزموده و نتیجه‌ی آزمون خود را که مبین سترونی آن بود، ثبت حافظه‌‌اش کرده است. ارزش روی‌کرد جامعه...
۲۶ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهزاد کریمی
نویسنده: بهزاد کریمی
مرگ در «منطقۀ امن»
اسکات اندرسون، معاون هماهنگ کننده «اونراوا»( آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی در خاور نزدیک) گفت در بیمارستان «ناصر» شاهد «بعضی از وحشتناک‌ترین صحنه هایی بودم که در ۹...
۲۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان: پروین همتی
نویسنده: برگردان: پروین همتی
به یاد سیمین بهبهانی، شاعری مبارز و مدافع حقوق زنان!
سیمین بهبهانی، با زبانی صریح و بی‌پرده، از دردها و رنج‌های زنان جامعه‌اش سخن می‌گفت و همواره می‌کوشید که ادبیات و هنرش را برای آشکار کردن دردها ی جامعه و...
۲۵ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران ( اکثریت)
خسرو خوبان!
گفت: یک روز با دخترم رفتیم کهریزک. قرار شد اونجا ازم نگهداری کنن، همۀ کارهارو انجام شد از دخترم ضمانت ۵۰ملیونی خواستند، پرسیدم این برای چیه؟ گفتند برای زمانی که...
۲۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: بهرام شوقی
نویسنده: بهرام شوقی

سرمایه داری در لبه پرتگاه

خواهی- نخواهی، بحران جاری سرمایه داری، ضرورت اتحاد عمل نیروهای ترقیخواه، بویژه نیروهای وابسته به طیف چپ، موضعگیریهای قاطع و رادیکالتر کردن خواستهای عمومی را دیکته می کند. غفلت امروز، باعث تباهی بیشتر فردای بشریت خواهد بود

سرنوشت سرمایه داری مسئله مورد بحث کارشناسان آمریکائی است. صادقترین آنها معترف اند که نمی دانند چه آینده ای در انتظار آن است.

بنوشته newsru.com عاقلترین تحلیلگران بر سر این مسئله که، سرمایه داری بحران کنونی را از سر خواهد گذراند، یا غرب باید در انتظار تلاطمات گسترده اجتماعی و گرایش به “چپ” در مقیاس جهانی باشد، بحث می کنند.

منتقدین شعار تقسیم مجدد درآمدها را، که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا با طرح آن پیروز شد، بمفهوم «سوسیالیسم» ارزیابی می کنند. نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه نیز اعلام کرد، که ایده عدم دخالت دولت در بازار، مرده است.

در شرایطی که زمزمه دخالت وسیع دولت در اقتصاد بازار بالا گرفته است، مسئله تشدید گرایش مبنی بر ملی کردن بانکها و شرکتهای خصوصی، بعنوان عبور از خطوط قرمزی ارزیابی می شود، که روز جمعه گذشته، در کنفرانس سالانه مرکز سرمایه داری و جامعه، وابسته به دانشگاه کلمبیا، با شرکت اقتصاددانان، متخصصان امور مالی و کارشناسان سرشناس، از جرج سورس، سرمایه دار معروف، برنده جایزه اقتصادی نوبل گرفته تا پل والکر، مشاور ارشد ضد بحران اوباما، مورد بحث قرار گرفت.

پل والکر، در مراسم پایانی کنفرانس، بیان داشت: «بحران کنونی امتحان دیگریست برای سرمایه داری. من یقین دارم که سرمایه داری این بحران را هم از سر خواهد گذراند و به حیات خود ادامه خواهد داد ولی، سیستم مالی به یک سری بازنگری نیاز دارد. ولی من مطمئن نیستم که سرمایه داری، بار دیگر موقعیت لیبرای قبلی خود را باز خواهد یافت».

این کنفرانس، جنبه دیدار کلوبی و بسته برای عموم داشت. برغم این که، قیمت سهام در بازار بورس آمریکا در تمام هفته با کاهش همراه بود، پل والکر، با اعلام این که آهنگ سقوط صنایع در برخی کشورها از این هم بیشتر است، شرکت کنندگان را دلداری داد.

پل والکر که با تدوین سند جنجالی افشا کننده رشوه خواری در برنامه سازمان ملل متحد مبنی بر «نفت در مقابل خواروبار برای عراق»، مشهور شد، روی این مسئله تأکید کرد که، از زمان در هم شکستن بزرگترین بانک ایالات متحده آمریکا، “لجام گیسختگی سرمایه داری” به تاریخ سپرده شد. مشاور ارشد اوباما، سرمایه داری جدید را «دارای قابلیت تنظیم و نظارت بیشتر» می بیند.

جرج سورس، سرمایه دار لیبرال، شخصیت سرمایه گذار و بازیگر بزرگ بازارهای بورس، مأیوس شد. لی بالینجر، رئیس داشگاه کلمبیا، اظهار داشت که، بدرستی نمی داند چگونه سورس را که در اصل به معرفی احتیاج ندارد، معرفی کند، بالآخره، وی را یک انسان “نیک اندیش” نامید.

جرج سورس، بعد از صرف شام در زیر نور شمع، طی سخنانی گفت: «”بنیادگرائی بازاری”، باور بر این که، خود بازار می تواند خود را اصلاح کند، به آشفتگی جهانی بازار منجر گردید… ورشکستگی لمان برادرز (بانک سرمایه گذاری) موجب متلاشی شدن سیستم مالی شد، که ادامه موجودیت این سیستم، هنوز هم بدون پشتیبانی “دستگاه تنفس مصنوعی” غیر ممکن است. ۱۵ سپتامبر سال ٢۰۰٨ (تاریخ اعلام ورشکستگی لمان برادرز) ، آغاز تنزل اقتصادی اعلام شد و هیچ نشانه ای از این که چه وقتی تا قعر فروخواهد رفت، در دست نیست». بعقیده این میلیاردر، آنچه که امروز بر سیستم مالی جهانی می گذرد، بلحاظ مقیاس و پیامدهای اجتماعی خود، با سقوط اتحاد شوروی قابل مقایسه است. سورس گفت: «بحران مالی کنونی، یادآور اضمحلال سیستم اتحاد شوروی است، که من شاهد آن بودم».

کارشناسان در جستجوی مقصران این بحران، یکی کاخ سفید را، آن دیگری وزارت دارائی را، یکی دیگر بانکها را بخاطر «دادن اعتبارات غارتگرانه» و آن یکی مردمی را که بدون ملاحظه امکانات مالی زندگی می کنند، متهم می کند. صادق ترین آنها، از جمله والکر، اعتراف می کنند که نمی دانند چه آینده ای در انتظار سرمایه داری است. نخبه اقتصاد، با نگرانی از تلاطمات اجتماعی در قلب اقتصاد لیبرالی- ایالات متحده آمریکا- البته، باز هم از کارل مارکس، «پدر تئوری دولت پرولتاریا» که، پوسیدگی و مرگ سرمایه داری را پیش بینی کرده است، یادی کرد. وی گفت: در پی امواج تلاطمات اقتصادی، تقاضا برای «کتاب مقس کمونیسم» امسال در اروپا، بصورت غیر منتظره ای افزایش یافته است. «شبح کمونیسم»، این بار بر فراز وال- استریت بگردش در آمده است.

ضمن این که اکثریت سخنرانان بر ملی کردن بانکهای بزرگی که دولت سرمایه های خود را از طریق آنها برای تأمین اعتبارات بخش واقعی اقتصاد سمت و سو می دهد، تأکید داشتند، سوسیالیستها با شعار تقریبا مشابهی، در وال- استریت تظاهرات می کردند.

بعقیده ادموند فلپس، مدیر مرکز سرمایه داری و جامعه، برنده جایره اقتصادی نوبل سال ٢۰۰۶ بخاطر “تحلیل تفاوتهای میاندوره ای در سیاست اهداف اقتصاد کلان”، «بدون ملی کردن بانکهای بزرگ، بازگرداندن اعتماد به سیستم بانکی غیرممکن است».

در نیویورک، «مهد لیبرالیسم مالی»، گاهی از تریبونها صدای محدود کردن سنن دموکراتیک و ترجیح دادن به اقدامات فوق العاده دولت در زمان رکود، بگوش می رسد. و این هم بنوعی با عکس العمل آمریکا در زمان تراژدی ۱۱ سپتامبر، زمانی که، کشور بخاطر امنیت خود، داوطلبانه از برخی از آزادیها صرفنظر کرد، شباهتهائی دارد.

امار بهایدی، پروفسور مدرسه بازرگانی دانشگاه کلمبیا، در جریان بحثهای ۱۱ ساعته اظهار داشت: «وضعیت سرمایه داری تا آغاز بحران، منهای سیستم مالی، بسیار عالی بود. لیکن، تداوم بحران می تواند باعث رشد بی اعتمادی مردم به نهادهای دموکراتیک گردد». اقتصاددان با نفوذ آمریکا، اضافه کرد: «در جامعه آمریکا سنت دولت شفاف، برای انجام گفتگوها و بحثهای طولانی، وجود دارد. همه اینها را از پنجره به بیرون بریزید! بحران نیازمند اخذ تصمیمات سریع در پشت درهای بسته می باشد.»

ویلم بایتر، اقتصاددان سابق بانک نوسازی و توسعه اروپا، طی سخنرانی مهیج خود اظهار داشت: «تنظیم مجدد و سریع، بسیار بهتر از تنظیم ناقص و به تأخیر انداختن است. بیش از این نمی توان به دستان نامرئی بازار اعتماد کرد.»

بدین ترتیب، بحران کنونی، آدام اسمیت، بنیانگذار این مکتب را، که معتقد بود سعی و کوشش هر کس بخاطر تأمین منافع خود، موجب توسعه تولید و در نتیجه نهائی، باعث بالا رفتن رفاه اجتماعی می گردد، بی رحمانه از بیخ و بن برافکند. میلیونها انعام وپاداش به مدیران عالیرتبه بانکهای ورشکسته، درآمدهای افسانه ای متخصصان امور مالی، حبابهای ترکیده و آوار شده بر سراسر جهان در تئوریهای او فراموش شده است.

جهت اطلاع آنهائی که تخریب سوسیالیسم “ناکارآمد” را جشن گرفته و احیای سرمایه داری بر ویرانه های آن را عین دموکراسی و حقوق بشر ارزیابی نمودند و بدتر از همه، نقش و اهمیت خیانت دست پروردگان غرب در این تراژدی را، به عمدا و یا از روی ناآگاهی انکار می کردند و یا هنوز هم بر روی آن اصرار می ورزند، لازم به گفتن است که، همین جناب جرج سورس، در سالهای دموکراسی، علنیت و نوسازی (پروسترویکا) گروه گارباچف- یلتسین- یاکوولیوف، تقریبا بطور تمام وقت در مسکو مستقر شده و در نقش مشاور عالی اقتصادی این باند تبهکار و خائن، تئوری شوک تراپی را بار دیگر، پس از شیلی در شوروی با موفقیت به آزمایش گذاشت. پر بیجا نیست، که در اینجا برای نشان دادن گوشه هائی از ابعاد تراژدی سوسیالیسم و مردم شوروی، و این که چگونه مافیای امپریالیستی- صهیونیستی دارائیها و ثروتهای بیکران مردم را به چنگ آوردند، به مواردی چند از پروسترویکای سورس- گارباچف، که خود شاهد آن بودم، هر چند بصورت گذارا، اشاره کنم.

میخائیل گارباچف در یکی از اولین فرامین خود، حکم متوقف کردن کار تمام کارخانه های دخانیات اتحاد شوروی را تحت نام بازسازی صادر کرد. بدین ترتیب، سیگار تولید داخلی نایاب شد و پس مدت کوتاهی، سیل سیگارهای خارجی بازار داخلی را فراگرفت و قیمت آنها چندین برابر قیمت متعارف بود. پس از این، بر اساس طرحهای همین جناب سورس، بطور مرتب، هر چند روز یکبار، درست ساعت ٢۴ نیمه شب، خبر افزایش چند صد درصدی (معمولا بین ٣۰۰ تا ٨۰۰ درصد) قیمتها اعلام می شد. بدین ترتیب اگر کسی همان شب فقط برای خریدن دو عدد نان پول در جیب خود داشت، صبح روز بعد، می توانست یک هشتم آن دو عدد نان را بخرد. یعنی، هفت هشتم بقیه، به صندوق غاصبان سرازیر می گردید. در یکی از همین نیمه شبها، دقایقی بعد از ساعت ٢۴، رندی زنگ در خانه را بصدا درآورد و مبلغ ۴۰۰۰ روبل که آنوقتها پول قابل ملاحظه ای حساب می شد و چندی پیش قرض گرفته بود، پس آورد. ۴۰ فقره صد روبلی. من بی خبر از خبر تازه، ضمن تشکر از ایشان و دعوت به نشستن، گفتم: “چه لزومی داشت این وقت شب زحمت بکشی؟” وی نیز تشکری کرد و به بهانه ناوقت بودن، بدون درنگ، از منزل خارج شد. از اخبار ساعت یک شب، تازه به علت تعجیل شبانه ایشان پی بردم. در خبر آن شب گفته می شد: «اسکناسهای صد روبلی شوروی، از ساعت ۱٨ همان روز از اعتبار ساقط می شوند و بانکها موظف اند اسکناسهای صد روبلی مردم را با پول جدید تعویض کنند». فردا صبح، مردم کار و زندگی خود را رها کرده، در مقابل بانکها صف کشیدند. همه مردم شوک زده و نگران از این که، نوبت تعویض اسکناسها به آنها خواهد رسید یا نه، در یک وضعیت نگران و عصبی گرفتار شده بودند. من که کم و بیش می توانستم پیامدهای تراژدیک این ضربه را پیش بینی کنم، در جلو یکی از بانکها، مردم را به اعتراض دعوت کردم. ولی کو گوش شنوا؟ هر کس بفکر تعویض موجودی خویش بود. بالاخره نوبت من و بسیاری دیگر نرسید.

یک بار دیگر، در همین دوره نوسازی سورس- گارباچف، با دوستان در مسافرت بودیم. روز قبل از بازگشت پولهایمان را روی هم گذاشتیم و برای تنظیم خرج ساعات باقی مانده مسافرت، بهای ۴۰ لیتر بنزین بازگشت را کنار گذاشتیم. صبح روز بعد، قبل از عزیمت، وارد پمپ بنزین شدیم و وقتی که همان پول را برای گرفتن بنزین به صندوق پرداختم، صندوقدار با تعجب پرسید: “چند لیتر بنزین؟” گفتم” “به همان پول، ۴۰ لیتر!” صندوقدار چشمهایش را گرد کرد و گفت: “اخبار دیشب را گوش نکرده ای؟” گفتم نه، مگر چه شده؟ گفت: “قیمت بنزین را ۵۰۰ درصد افزایش داده اند…” یعنی، ما با آن پول فقط ٨ لیتر بنزین توانستیم بخریم. بدین ترتیب مجبور شدیم همانجا بمانیم و یکی از همراهان را برای آوردن پول با اتوبوس به خانه روانه کنیم. خلاصه این که در ازای ۴۰ لیتر بنزین که روز قبل می توانستیم مثلا، ٢۰ واحد پولی پرداخت کنیم، یکصد واحد پرداختیم.

نا گفته نماند که تا دوره “نوسازی” سورس- گارباچف، در کشور بزرگ اتحاد شوروی، قیمت همه کالاها از طرف تولید کننده تعیین می شد و سالیان- سال، اگر کاهش نمی یافت، اضافه هم نمی شد. بدین ترتیب که، هر مؤسسه تولیدی، قیمت برای مصرف کننده را روی کالا یا کالاهای تولیدی خود نصب می کرد و جائی برای واسطه گری و چانه زنی بازاری، بالاتر از آن، بقول اقتصاددانان اسلامی، ده درصد “سود حلال” برای توزیع کننده باقی نمی ماند.

بدین ترتیب و با شیوه های دیگر شوک تراپی، یک گروه مافیائی وابسته به اربابان ماورای اقیانوسها، بویژه لابی صهیونیسم، تمام ثروتها، دارائیها و منابع عظیم زیر زمینی و روی زمینی، شوروی را به چنگ آوردند، صنایع غول آسای آن را نابود کردند و… فقر، بیکاری، گرسنگی و هزاران مفاسد ذاتی نظام سرمایه داری را به مردم آن تحمیل نمودند. بالآخره و به هزار و یک دلیل دیگر، هر کس و یا هر جریان سیاسی، با هر فکر و اندیشه ای که بخواهد دزدی و غارتگری اشکال مختلف سرمایه داری (دموکراتیک، لیبرال، لیبرال- دموکراتیک، سنتی و…) را توجیه کند و تبرئه نماید، طبیعتا، “عرض خود می برد و زحمت ما (جنبش چپ) میدارد”

زمانیکه، جرج سورس، بدست عوامل خائن داخلی، این نسخه را برای اتحاد شوروی پیچید و بحرانهای ساختاری سرمایه داری را حداقل برای دو دهه به تعویق انداخت، نمی توانست این موضوع را درک کند که هر سیستمی، گورکنان خود را در بطن خود پرورش می دهد. نمی توانست این موضوع را درک کند که نظام پوسیده سرمایه داری با تکیه بر شیوه های غارتگری و قماربازی، نمی تواند مدت زیادی به حیات خود ادامه دهد و بالآخره این زالوی مکنده، خواهد ترکید.

همین شیوه های دزدی و چنگ اندازی به اموال و دارائیهای عمومی در همه کشورهای جهان، تقریبا با شیوه و متدهای یکسان، با کمی تفاوتهای صوری، از سوی قلدرانی که صاحب سرمایه های نجومی شده اند، بکار گرفته شده است و می شود. پروسه انباشت ثروت در یک قطب ناچیز و تلنبار شدن فقر و فلاکت در قطب عظیم، در کشور ما نیز چه در گذشته و چه حال، شاهد این مدعاست. همین حاکمان اسلامی را در نظر بگیریم. روحانیت، که تا قبل از انقلاب مردمی بهمن ماه، با مرثیه و روضه خوانی، از طریق فطریه، خمس، ذکات، مال امام و اموال وقفی وغیره ارتزاق می کردند، با گذشت سی سال از انقلاب، به چنان ثروتهای افسانه ای، صد البته “حلال” دست یافته اند که هیچ وقت نمی توانستند تصورش را هم بکنند. بگفته ابوالقاسم لاهوتی، شاعر انقلابی زحمتکشان:

هرکه افزوده گشت سیم و زرش یا خودش دزد بود، یا پدرش!

امروز، سرمایه داری در لبه پرتگاه سقوط ایستاده است و علت این که هنوز هم پابرجاست و سیاستگزاران آن هنوز هم در نشستهای مختلف بدنبال یافتن راه کارهای خروج از این بحران کشنده، خود و مردم را سرگرم می کنند، “کارآمدیها”، توانائیها و حقانیت آن نیست. بلکه، اولا؛ نتیجه و حاصل ضعف طرف مقابل، یعنی، تفرقه و پراکندگی در جنبش چپ است که خود آن نیز، ناشی از ضربات پی در پی حاکمیت سرمایه داری جهانی به تشکلها و سازمانهای مبارز این جنبش می باشد و ثانیا؛ نتیجه تبلیغات عوامفریبانه دائمی است که بخش عظیمی از جوامع انسانی را به بی اعتنائی و بیگانگی با سرنوشت خویش و جامعه دچار ساخته است.

خواهی- نخواهی، بحران جاری سرمایه داری، ضرورت اتحاد عمل نیروهای ترقیخواه، بویژه نیروهای وابسته به طیف چپ، موضعگیریهای قاطع و رادیکالتر کردن خواستهای عمومی را دیکته می کند. غفلت امروز، باعث تباهی بیشتر فردای بشریت خواهد بود.

همه نقل قولها از: Newsru.com، ٢٢ فوریه ٢۰۰٩، نقل شده است.

تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند, ۱۳۸۷ ۰:۳۱ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

مروری بر آن‌چه تا بیست و سوم تیرماه گذشت

نفس چاق نکرده بود آقای پزشکیان که در دفتر شرکت هواپیمایی توسط نیروهای انتظامی بسته شد. گویا عدم رعایت حجاب کارکنان زن این دفتر دلیل این کنش نیروهای انتظامی بود. مساله مهمی نبود! آقای وزیر کشور دولت گفت. فردا باز خواهد شد دفتر.

مطالعه »
یادداشت

حکم اعدام فعال کارگری، شریفه محمدی نمادی است از سرکوب جنبش صنفی نیرو های کار ایران!

میزان توانایی کارگران برای برگزاری اقدامات مشترک، از جمله اعتصابات و عدم شرکت در امر تولید، مرتبط است با میزان دسترسی آنها به تشکل های صنفی مستقل و امکان ایجاد تشکل های جدید در مراکز کار. ولی در جمهوری اسلامی نه تنها حقوق پایه ای کارگران برای سازمان دهی و داشتن تشکل های مستقل رعایت نمیشود، بلکه فعالان کارگری، از جمله شریفه محمدی، مرتبا سرکوب و محکوم به حبس های طولانی مدت، ضربات شلاق و حتی اعدام میشوند.

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

حکم اعدام شریفهٔ محمدی را لغو کنید! شریفهٔ محمدی را آزاد کنید!

ما بر این باوریم که با مبارزهٔ هم‌سوی همهٔ نیروهای مترقّی باورمند به آزادی، برابری، مردم‌سالاری (دموکراسی) و عدالت اجتماعی در زمینهٔ حکم منفور اعدام نیز می‌توان ارادهٔ حقوق بشری قاطبهٔ مردم را به این نظام جنایت‌کار تحمیل کرد. ما هم‌صدا با همهٔ این مبارزان لغو حکم اعدام شریفهٔ محمدی را خواهانیم و هم‌نوا با همهٔ نیروهای مترقّی ایران اعلام می‌کنیم جای مبارزان راه بهروزی مردم زندان نیست.

مطالعه »
مطالب ویژه
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

استعارۀ مرغ و پاهایش

در نقد دیدگاه آقای بهزاد کریمی در مقاله‌ای تحت عنوان بلوع سیاسی جامعه و انتظار از اپوزیسیون دموکراتیک

محکومیت حکم اعدام شریفه محمدی از سوی سه سندیکای کارگری ایتالیا

پرده‌ی آخر نمایش انتخاباتی نظام، بلوغ سیاسی جامعه و انتظار از اپوزیسیون دمکراتیک

مرگ در «منطقۀ امن»

به یاد سیمین بهبهانی، شاعری مبارز و مدافع حقوق زنان!