ایران، روسیە و ترکیە در مسکو نشست سەجانبەای حول بحران سوریە کە بە ابتکار ایران فراخواندە شدەبود، با شرکت وزرای خارجە هر سە کشور ترتیب دادند. در اولین واکنشها بە این نشست، روسیە آن را یک پیروزی دیپلماتیک با توجە بە حضور ترکیە در این نشست ارزیابی کرد، روزنامەهای ایران با درج اخبار مربوط بە این نشست از پیوستن ترکیە بە روسیە و ایران گفتند، و سرانجام آمریکا گفت کە عدم حضورش در این نشست بە معنای تضعیف رهبری آمریکا نیست.
بیگمان این نشست با توجە بە این کە این سە کشور نقش کلیدی در اوضاع جاری سوریە دارند، از اهمیت خاصی برخوردار است. شاید مهمتر از این، حضور ترکیە در این نشست است کە کشوری عضو ناتو و در اصل طرف مقابل ایران و روسیە در بحران سوریە بحساب می آید. در واقع این حضور آنچنان اهمیت دارد کە باید گفت روزنامەهای ایران زیاد دور از واقعیت نگفتەاند آنگاە کە از پیوستن ترکیە بە ایران و روسیە می گویند.١
در بارە چرائی پیوستن ترکیە بە ایران و روسیە باید گفت کە علت اصلی همانا نگرانی دولت ترکیە از تجزیە سوریە و تشکیل یک دولت کردی در جوار مرزهای خودش است کە دولت این کشور آن را بشدت مخل امنیت ملی خود قلمداد می کند. البتە از دیگر سوی همکاریهای معین دولت آمریکا با کردهای سوریە و کمکهای تسلیحاتی و مستشاری بە نیروهای ‘هدپە’ کە بارها ترکیە در مورد آن از آمریکا گلایە کردە و البتە هر بار با واکنش سرد آمریکا روبرو شدەاست، سرانجام باعث تغییرات معینی در رفتار سیاسی ترکیە گردیدە کە تازەترین نمونە آن همانا شرکت وزیر خارجە این کشور در نشست سە جانبە مسکو حول بحران سوریە است.
در مورد جواب سئوال چگونگی این پیوستن نیز شاید بهتر باشد کە قبل از هر چیز بە مفاد توافقنامەای توجە شود کە در پایان این نشست منتشر شد. چنان کە در خبرها آمدە است این سە کشور توانستند توافقنامەای در هشت بند امضا کنند کە در آن خطوط اصلی موارد توافق شدە، گنجانیدە شدەاند. تا جائی کە بە منافع ترکیە برمی گردد باید بە نکات زیر مندرج در توافقنامە اشارە کرد:
ـ حفظ یکپارچگی سوریە،
ـ تاکید بر نقش ترکیە در حل سیاسی مناقشە میان دولت سوریە و معارضە.
بدین ترتیب ظاهرا ترکیە بە کشورهائی می پیوندد کە بر حل سیاسی بحران سوریە تاکید دارند و با تمایز میان النصرە و داعش از یک طرف و دیگر نیروهای معارضە از طرف دیگر، شرایط گذار سیاسی را مهیا می کنند.
نشست سە جانبە مسکو با توجە بە مفاد مورد توافق، نشستی مثبت است، اما عدم حضور کشورهای رقیب از جملە آمریکا در آن و نیز تردید در التزام عملی امضاکنندگان توافقنامە بە مفاد مورد تصویب خود، از آن مواردی اند کە تردیدها را در مورد موفقیت آن در نائل شدن بە صلح در سوریە بر می انگیزانند. البتە تاکید هر سە کشور بە قطعنامە ٢٢۵۴ شورای امنیت کە در آن روسیە و آمریکا بر سر مسئلە سوریە بە توافق رسیدە بودند، می تواند مفری جهت گسترش احتمالی تلاشهای سیاسی در آیندە باشد. بنابراین اگر این نشست بتواند در ادامە خود بە تحرک دیپلماتیک در بعد عمومی تری منجر شود، آنگاە می توان با نگاە خوشبینانەتری بە آن نگریست.
جابجائی در جایگاە ترکیە در بحران سوریە و امتیازاتی کە در این توافقنامە برای ترکیە در نظر گرفتە شدە اند، می توانند بە روند قدرت گیری اشتراکات میان کشورهای مختلف درگیر بحران سوریە یاری رسانند. ولی نگرانی ترکیە در مورد کردهای سوریە علیرغم این جابجائی موقعیت و حتی در صورت برگشتن صلح بە سوریە در جای خود باقی است. واقعیت این است کە دیگر نمی توان موقعیت کردها را بە شرایط قبل از بحران سوریە برگرداند. کردها بە فاکتور مهمی در تحولات سوریە تبدیل شدەاند، و بیگمان در تحولات آیندە سهم خود را خواهند داشت. همچنین خود کردها هم هیچگاە از جدائی در سوریە نگفتەاند و همیشە بر نوعی سیستم غیرمتمرکز (فدرالیسم) تاکید کردەاند. بنابراین تنها راە رهائی از نگرانی، درپیش گرفتن دیدگاە نوین سیاسی و یک استراتژی جدید منطبق با حقوق اقلیتهاست. گذشتەگرائی چیزی برای آیندە ندارد.
زیرنویس:
١ـ واقعبینانەتر آن است کە باید از پیوستن مرحلەای و تاکتیکی ترکیە بە ایران و روسیە گفت. هنوز نمی توان این چرخش را یک چرخش استراتژیکی بحساب آورد. در واقع این حرکت، ترکیە را بیشتر بە طرف موقعیت یک نیروی میانی می راند.