سه سخن:
-
سخن اول: با مردم آگاه و دردمند کشورم
در شرایطی در آستانه چهاردهمین دور انتخابات ریاست جمهوری قرار گرفته ایم که هم زخمهای ناشی از خشونت و بیدادگری حاکمان در جنبش مهسا و در خیزش های ۹۶ و ۹۸ هنوز بر چهره میهن خون چکان است و هم فشار تحریم ها، ناکارآمدی و رخنه فساد در تار و
پود حکومت، فقر و تنگدستی زحمتکشان را فراگیر کرده است.
شکست محنتبار دولت رئیسی، و درسگیری حکومت از انتخابات ۱۴۰۰ و جنبش مهسا، از یک سو و بر هم خوردن توازن قوا در منطقه و جهان و تمایل آمریکا به تغییر رفتار از سوی دیگر باعث شده که انتخابات جاری به صحنه رقابتی بدل شود بین حامیان دولتهای هاشمی و خاتمی با حامیان دولت رئیسی و پایداریچی ها.
و سوال همه شما این است آیا خواهند گذاشت حامیان خاتمی و هاشمی دولت تشکیل دهند؟ در ثانی اگر پزشکیان دولت تشکیل دهد چیزی تغییر خواهد کرد؟
تجارب ما نشان می دهد اگر سطح مشارکت خیلی پائین باشد شانس جلیلی و قالیباف بسیار بالاست. اما هرچه حامیان خط هاشمی و خاتمی بیشتر مشارکت کنند دولت آینده دست پزشکیان و حامیان اصلاح طلب او خواهد بود.
و باز ما بنا به تجربه دیدهایم که، علیرغم اختیارات محدود دولت، از نظر منافع ملی، از نظر داناییها و توانمندیها، به ویژه در سیاست خارجی، و به لحاظ رفتار با منتقدان و معترضان، بین دولتهای همسو با خاتمی و هاشمی، با دولتهای احمدی نژاد و رئیسی، تمایز معین وجود داشته و خواهد داشت. شخصا، علیرغم تمام ستمها و تبعیضها و سرکوبها که این نظام کشیدهایم، آرزو دارم، تلاش میکنم، و به سود کشور میدانم، که نامزد منتخب جبهه اصلاحات دولت تشکیل دهد.
و دو امید دارم:
اول این که میدانیم در شرایط تازه امریکا آماده گفتگوی جدی و تعامل با ایران است و بسیار تفاوت می کند که در این شرایط تازه کسی همفکر آقای ظریف مجری سیاست خارجی یا کسی مثل جلیلی و باقری کنی.
دوم این که بسیار محتمل است ایران در دوران دولت چهاردهم با مسأله جانشینی مواجه شود. و از آنجا که در سرنگونی طلبان در این ۴۵ ساله هیچ نتوانستهاند یک سازمان قدرتمند درست کنند، این که در آن روزهای تاریخ ساز سکان امور اجرایی کشور در دست کدام جناح باشد اهمیتی و تمایزی تاریخی در پی خواهد داشت.
با این همه از آنجا که می بینم زخم های تن و جان بیشماری از این ملت شریف همچنان خون چکان است، از آنجا که می دانیم اختیارات دولتها در جمهوری اسلامی محدود است، و با این که باور کرده ام آقای پزشکیان از فساد اخلاقی و مالی بری است و با مردم داغدیده کردستان هم مهربان است، در روز جمعه ۸ تیر من تنها مسئولیت رای خود را بر عهده خواهم گرفت و به خود اجازه نخواهم داد که از خارج کشور هممیهنان را دعوت کنم به توانمندی این یا آن نامزد در اجرای مواعید خود را باور کنند، و یا مصلحت ملی یا «روزنه گشایی» را بر خشم درونی غلبه دهند. در هر شرایط مشارکت یا عدم مشارکت را حق هر شهروند میشناسم و با تمام وجود به آن احترام خواهم گذاشت.
-
سخن دوم: با رهبر حکومت
آقای خامنه ای! خوشحال شدم وقتی شنیدم که شما انتخابات ۸ تیر را مثل انتخابات ۱۴۰۰ برگزار نخواهید کرد. خوشحال خواهم شد هرگاه ببینم در عمل نگاه تائب و مصلحی و شریعتمداری – از نگاه همسنخان پرویز ثابتی و نعمت الله نصیری – به امر حکمرانی یک قدم فاصله گرفته اید.
۱۵ سال پیش به شما نوشتم: نروید از راهی که محمدرضا رفت. خود را با او همسرنوشت نکیند. نشنیدید. امروز هم اگر جنبش مهسا نبود، یکی مثل رئیسی را جانشین رئیسی نمی کردید؟
وقتی ما و شما انقلاب کردیم و شما این جهموری اسلامی را درست کردید، اکثریت بزرگ مردم باور می کردند روحانیون، یعنی علمای دین، لایق ترین اشخاص برای اداره امور کشورند. امروز اما، اکثریت بزرگ مردم ایران، حتی بیشماری از فرزندان شما برپا کنندگان جمهوری اسلامی، کاردانان و متخصصان را، لایق ترین افراد برای اداره امور کشور می دانند. و خوشحالم از این که آقای پزشکیان هم همین حرف را میزند.
اما آیا، اگر او انتخاب شود، مثل دولت خاتمی با «هر ۹ روز یک بحران»، ناشی از کارشکنی دیگر جناح های جمهوری اسلامی، و حامی شما، مواجه نخواهد بود؟ در ثانی با تشکیل دولتی شبیه خاتمی و هاشمی، آیا مِهر حکومت به دلهای اکثریت بزرگ این مردم باز خواهد گشت؟ آیا این شکاف و تقابل هولناک حکومت شما با مردم، جبران خواهد شد؟ مر نه اینکه همین امروز حدود نیمی از جامعه زخم خورده اصلا باور ندارد که در رفتار شما کوچکترین تغییری حاصل شده. آیا نمی شنوید صدای نیمی از ملت را که می گوید «اینها سر و ته یک کرباسند»؟ و هرکس را بخواهند از صندوق در می آورند.
اکثریت بزرگ مردم ایران نظامی می خواهند که در آن نه فقط اختیارات قوه مجریه، که تمام ارکان حکومت از کاردانان و متخصصان باشند و همه در یک انتخابات آزاد به رای مستقیم خود مردم انتخاب شوند. سن و سال و سابقه شما ضرورت گفتگوی ملی برای حل این معضل اساسی کشور را عاجل می کند.
نیاز مبرم کشور است که از فردای ۸ تیر، دولت چهاردهم گفتگوی ملی برای رفع شکاف عمیق حکومت و مردم و رفع بن بست های قانون اساسی را آغاز کند و قبل از این که کار از کار بگذرد، این امر ملی با مشارکت همه قشرهای ملت، از جمله حامیان قانون اساسی کنونی، به صورت صلح آمیز، به فرجام برسد.
باشد که بار دیگر، همچون روزهای خوش انقلاب مشروطه و انقلاب بهمن، شادی و امید، زنگار و آوار یاس و تبعیض را از خانه های این ملت رنج دیده و تحقیر کشیده بزداید و ایران سرزمینی شود برای همه ایرانیان.
-
سخن سوم: با یاران فدائی، به مبارزان چپِ آزادی خواه
در آستانه انتخابات جاری به عهده خود می دانم در سه مورد مهم نظر خود را با شما همراهان عزیز در میان بگذارم:
یکم: در طیف همه محافل فدائی و توده ای، چپ یا جمهوری خواه، در میان مجموعه نیروهای مخالف نظام ولایی، از درون زندان ها گرفته تا دانشگاه ها، فعالین رسانه ای، در داخل و خارج کشور در صفوف احزاب و تشکل های سیاسی نظرات کاملا متفاوتی درباره چگونگی مواجهه با انتخابات ۸ تیر ابراز می شود.
- برخی از رای دادن به آقای پزشکیان و حمایت و همکاری با جبهه اصلاحات دفاع می کنند؛
- برخی از همراهان ما اعلام کرده اند که گرچه در این انتخابات قطعا رای نمی دهند، اما نه رای دهندگان را سرزنش می کنند و نه تحریم کنندگان را.
- عده ای از همراهان ما از تحریم فعال انتخابات دفاع می کنند و هدف خود را کاهش سطح مشارکت اعلام کرده اند. اما از حمله به اصلاح طلبان و مشارکت کنندگان اجتناب می کنند؛
- عده ای از همراهان ما راه کاهش سطح مشارکت را حمله به اصلاح طلبان و دیگر نیروهای مشارکت کننده می دانند.
با این که این ۴ گزینه کاملا با هم متفاوتند، اما راست این است که ارزش های پایه ای و اصول و آرمان ها و آزروهای حامیان هر چهار گزینه به نحو غریبی در هم تنیده و هم پوشاننده است. این وجوه مشترک پایدار همه ما را فرامیخواند که اجازه ندهیم از انتخاباتی که ما بازیگر اصلی آن نیستیم، میدانی ساخته شود برای رو در روئی ما، و بهره گیری اقتدارگرایان حاکم و اپوزیسیون دست راستی.
دوم: در انتخابات جاری سه طیف
- اقتدارگرایان بنیادگرا
- اقتدارگرایان عملگرا
- اصلاح طلبان میانی
با هم رقابت دارند. تجربه ما نشان میدهد که رفتار این سه طیف با ما فعالین سیاسی و مدنی دگر اندیش، غیر مذهبی، و تحول خواه، متفاوت است. تقویت تشکلهای اصلاح طلب تهدیدی علیه ما نیست. این تشکلها فضاهایی علنی و قانونیست برای همگامی و همکاری در راه اهداف مشترک، به ویژه برای منزوی کردن گرایش های اقتدارگرا.
تنها بر بستر این نوع همگامی و همکاری در فضاهای علنی و قانونی است که راه گذار کشور به دموکراسی گشوده میشود. ما هرگز نپداشتهایم ابتدا ساختار حکومت دموکراتیزه میشود و بعدا احزاب دموکراتیک ساخته میشوند. چه اصلاح طلبان پیروز شوند و چه نشوند، در چشم اندازهای پیش روی حضور و فعالیت ما در تشکل ها و گروه های حقیقی و مجازی اصلاح طلب برای ساختن خشت خشت جامعه ای دموکراتیک حائز اهمیت راهبردی است.
سوم: ما فعالین فدایی، برخلاف اپوزیسیون دست راستی، نه باور داریم که قدرتهای خارجی برای گذار ایران به دموکراسی یک تکیه گاه مهماند، و نه اعتقاد داشته و داریم که ما در کشاکش و رقابت میان شرق و غرب یکی را تکیه مبارزه علیه دیگری تلقی کنیم.
در روندهای پیش روی، از آنجا که به احتمال قوی مذاکراتی جدی و تاریخ ساز بین ایران و غرب رخ خواهد داد، یقینی است که کشاکش ها در حکومت، و در شرق و غرب، له و علیه این مذاکرات نیز بالا گیرد و ترکش های آن به ما فعالین جنبش چپ، دموکراتیک و عدالت خواه کشور نیز اصابت کند. حائز اهمیت تاریخی است که ما فدائیان خلق، و مجموعه نیروهای میهن دوست و ایران شناس کشور، در کشاکش میان شرق و غرب جانب نگیریم و به همان سنت ملی مصدقی، به اصل توازن و تعادل در مناسبات میان شرق و غرب وفادار بمانیم.
یاران گرامی!
و هرگز از یاد نبریم که ما فعالان سیاسی و مدنیِ دگر اندیش، غیر مذهبی، دموکرات و عدالت خواه ایران، علیرغم همه اختلاف نظرها، درآمیخته ترین و پر پیوند ترین نیروها با یک دیگر هستیم. در هیچ شرایطی دست یکدیگر را رها نکنیم.
با دلی سرشار از آزروهای بزرگ
فرخ نگهدار
شنبه دوم تیرماه ۱۴۰۳ – آتن