قبل از این مقاله ای از سوی این مرکز انتشار یافت و به این موضوع پرداخت که آنچه در عراق میگذرد نه یک انتخابات دمکراتیک بلکه رفراندومی است میان ایران و آمریکا برای پایان دادن به موجودیت دولت عراق و هر آن کس که در این رفراندوم برنده شود، صاحب نفوذ و بر دیگری تفوق خواهد داشت.
براین اساس گروههای انتخاباتی در عراق به دو بخش تقسیم شده و هر کدام برای پیروزی در انتخابات به فعالیت پرداختند. دولت آمریکا برای برنامه ی انتخاباتی عراق مبلغ ۹۰ میلیون دلار بودجه تعیین نمود که هر دو گروه میتوانستند از این بودجه بهره ببرند. اما از آنطرف دولت ایران نیز به تنهایی مبلغ ۸۲ میلیون دلار برای گروههای طرفدار خود به تنهایی بودجه تعیین نمود که قدرت فعالیت آنان را بسیار بالا برد.
هدف اصلی هر دو این بود که هر یک بتواند بر عراق مسلط شود. ایران میدانست که اگر این پیروزی در انتخابات نصیب آمریکا شود به مثابه پایان حاکمیت دولت ایران نیز خواهد بود، لذا این کشور با تمام توان کوشید که از پیروزی آمریکاییها در انتخابات جلو گیرد. در حقیقت انتخابات عراق مبارزه ای بود میان آمریکا و ایران برای موجودیت.
آمریکاییها از ابتدای ورودشان به عراق کوشیدند تا حوزه علمیه شیعیان را در عراق بی طرف نگه دارند و تا قبل از انتخابات نیز چنین بود. این جهل آمریکاییها آنان را در دام انداخت. وقتی انتخابات فرا رسید به یک باره حوزه ی شیعه از انتخابات و گروه ائتلاف که طرفداران ایران بودند پشتیبانی نمود.
بویژه اینکه دکتر شهرستانی کاندید نخست وزیری خواهرزاده آیت الله سیستانی بود. حوزه شرکت در انتخابات را امری شرعی و عدم شرکت در آن را موجب عقاب و حرام شدن همسر و بسیاری چیزهای دیگر دانستند. این موضع گیری حوزه کفه گروههای وابسته به ایران را به یک باره و بسیار بالا برد.
در نتیجه در پایان انتخابات ایران توانست ۱۴۲ (اکنون به ۱۴۵ رسیده است) کرسی از مجموع ۲۷۵ کرسی پارلمان آینده را نصیب خود نماید و این در نتیجه جهل آمریکاییها از اوضاع فرهنگی و اجتماعی ملت عراق بود. اگر آمریکایی ها میدانستند که به چنین شکست فاحشی دچار میشوند هیچگاه به چنین رفراندومی تن در نمیدادند. نتیجه اینکه امروز در عراق موضع ایران بسیار قدرتمندانه عمل میکند. این پیروزی نیز موجب آن شد تا ایران اعلام نماید که از بهره برداری و گسترش برنامه های اتمی خود عقب نخواهد نشست.
با این نتایج انتخاباتی اکنون آمریکا حیران مانده است، آمریکا نمیتواند نتیجه گیری این رفراندوم را رد کند، زیرا خود بانی و درخواست کننده آن بوده و از آن سوی چگونه میتواند دولت نیرومندی را به طرفداری از ایران در عراق تحمل کند، زیرا این دولت طرفدار ایران مانع حمله نظامی آمریکا به ایران خواهد شد. از آنسو کردها و سنی ها نیز وجود دارند.
طرفین آمریکا و ایران کوشیدند با بیاناتی دیپلماتیک اوضاع را آرام نشان دهند. کاندولیزا رایس با تمجید از آیت الله سیستانی وی را به عنوان شخصیتی مهم مورد ستایش قرار داد و آیت الله حکیم نیز اعلام نموده که در عراق حکومت مذهبی بر سر کار نخواهد آمد و رئیس جمهوری کشور میتواند شخص سنی باشد.
مطلبی که شاید بسیاری در این مورد متوجه نباشند اینکه وقتی آیت الله حکیم میپذیرد که رئیس جمهوری میتواند فردی سنی باشد از نظر شیعیان عراق که به ولایت فقیه باور ندارند، ریاست اصلی جامعه با “امام زمان” است و هیچ حکومتی به جز با ظهور “حضرتش” مشروعیت ندارد. لذا آنان ریاست جمهوری برایشان مهم نیست و به همین دلیل حوزه علمیه در عراق از ابتدا کوشید تا نخست وزیری را سهم خود کند. اضافه بر آن حکومت آینده در عراق نظام پارلمانی خواهد بود و رئیس جمهوری در این نظام تسلط اصلی را در دست ندارد. لذا شیعیان با پذیرش ریاست جمهوری یک شخص سنی و بخصوص از طرف کردها، دوستی آنان را نیز به سوی خود جلب خواهند کرد، ریاستی که از طرف شیعیان در زمان غیبت “حضرت صاحب الامر” جایز نیست.
هم اکنون با تفوق طرفداران ایران در انتخابات عراق فرصتی بسیار طلایی نصیب ایران شد، تا بتواند در برابر آمریکا ایستادگی کند. اگر آمریکا بکوشد تا این حقوق شیعیان را که خود آمریکا از ابتدا “حامی” آن بوده خدشه دار کند موجب مقاومت شیعیان و در راس آن حوزه علمیه خواهد شد که از کمکهای عظیم مالی و سیاسی ایران نیز برخوردار خواهد بود و اگر در این میان جنگی درگیر شود این جنگ در شهرهای عراق و میدان جنگ نیز سرزمین عراق خواهد بود و شهرهای ایران از این نظر امن خواهند بود. با در نظر گرفتن اینکه اکنون آمریکا در عراق دچار شکستهای فراوان و زیانهای مالی عظیمی گردیده است، آمریکا دست بالایی ندارد.
پذیرش شرایط فعلی از طرف آمریکا مصالح نفتی وی را دچار زیان فراوان خواهد نمود، زیرا آمریکا اگر چه نیروی نظامی عظیمی را در عراق گرد آورده اما مشروعیت ندارد و نتوانسته در انتخابات نیز مشروعیتی برای خود کسب نماید. علت این است که عناصری که آمریکا به کمک آنان امیدوار بود اکنون از وی کنار کشیده و از خارج از عراق حمایت میشوند. هم اکنون احتمالات موجود اینچنین است، نخست اینکه آمریکا نیروهای خود را از عراق خارج کند که در این صورت دست نشاندگان خود را در معرض خطر نابودی و سقوط قرار خواهد داد و از طرفی نفت عراق را نیز از دست خواهد داد. دوم اینکه با ایران وارد جنگی شود که با مشکلات عظیمی که آمریکا در عراق و منطقه دارد شکست حتمی در انتظارش خواهد بود و مسئول اصلی این جنگ نیز عراق خواهد بود.
جهل آمریکاییان به آنان اجازه نداد تا نخست به فردای بعد از اشغال کشور عراق بیندیشند و سپس به انطباق سیستم دمکراسی که آنان ادعایش را داشتند و اینکه چگونه و چه نتایجی دربر خواهد داشت. آنان به این موضوع نیندیشیده بودند که برای آینده این دولت و این کشور چه برنامه ای داشته باشند. رفراندوم (انتخابات ــ مترجم) میان دو نیرویی در عراق انجام گرفت که تنها به منافع خودشان میاندیشند. اما در این میان در عراق نیز ملتی وجود دارد که میکوشد تاریخ و افتخارات گذشته خود را برگرداند، آنان بدون شک با دو کشوری که با استفاده از ریاکاری دینی و فحشای سیاسی موجب تخریب و تقسیم کشور عراق گردیدند نیز موضع گیری دارند.