سه شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۶

سه شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۶

تا تشکیل دولت مستقل فلسطین، پانزدهم ماه مه زخمی ماندگار برپیکر عدالت است
شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت): سازمان ما همراه با همه مردمان آزاده و عدالت خواه جهان، خواهان احقاق حقوق پایمال شده فلسطینیان و تشکیل دو کشور هم جوار...
۳۰ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: ‌شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: ‌شورای مرکزی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
خاطراتی از «ابوالقاسم طاهرپرور» در چهارمین سال درگذشت او
فرشین کاظمی‌نیا: اساساً روحیه‌ی مشدی او را در زمره‌ی افراد ویژه‌ای قرار می‌داد که عقیده‌شان را مقدم بر خود می‌شمرند و درک‌شان از جامعه در نسبت‌های پدیدارشناختی از عدالت و...
۳۰ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: فرشین کاظمی نیا
نویسنده: فرشین کاظمی نیا
اشتغال زنان در ایران؛ چالش‌ها و پیامدهای یک نابرابری پنهان
گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت): تغییر این وضعیت، مستلزم اصلاح قوانین کار، اجرای دقیق حمایت‌های قانونی، آگاه‌سازی عمومی نسبت به ارزش واقعی کار زنان، و به‌رسمیت شناختن...
۲۹ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: گروه کار زنان سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
۱۶۰ نفر از اعضای خانواده‌ام را در غزه از دست داده‌ام اما امیدم را نه
احمد حلو: باور دارم که تنها همکاری بین‌المللی و مبارزه‌ی بدون خشونت است که می‌تواند اشغال را پایان دهد و صلح را محقق سازد. می‌دانم که تندروهای دو طرف می‌خواهند...
۲۹ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: احمد حلو
نویسنده: احمد حلو
فلسطینیان در محاصره: بحران انسانی، کوچ اجباری و سکوت جهانی
سیاوش قائنی: آنچه امروز در غزه در حال وقوع است، نه صرفاً یک بحران انسانی، بلکه آزمونی جدی برای وجدان جهانی و اعتبار نهادهای بین‌المللی به شمار می‌رود. استفاده از...
۲۹ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: سیاوش قائنی
نویسنده: سیاوش قائنی
سانحه در نمای نزدیک
ناتان ترال، نویسنده و تحلیل‌گر برجسته، با سابقه‌ای بیش از یک دهه در گروه بین‌المللی بحران و پوشش مستقیم تحولات فلسطین، این روزها در پی اثرگذاری بر افکار عمومی از...
۲۹ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: ماه‌فرید منصوریان
نویسنده: ماه‌فرید منصوریان
سعید مدنی در سه چهره
مانند هر انسان دیگری، می‌توان پروژه‌ی فکری یا فعالیت سیاسی او را نقد کرد، اما هم‌خوانی میان آنچه می‌گوید و آنچه انجام می‌دهد، گوهری گران‌بها و در این زمانه نادر...
۲۹ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نویسنده: کیوان مهتدی
نویسنده: کیوان مهتدی

شهناز کریم بیگی، مادری که خون‌بهای فرزندش را آزادی ایران می‌داند

شهناز کریم بیگی، خون فرزند جانباخته‌اش مصطفی را به دغدغه‌های سیاسی – اجتماعی‌اش گره زده است و اعلام کرده است که خون بهای فرزندش، آزادی زندانیان سیاسی و آزادی ایران است. او در عمل نیز به این گفته خود پایبند است و همواره در کنار محرومان سیاسی و مادران داغدیده و رنج‌دیدگان دیده می‌شود. او در اعتراض‌های مدنی همواره در کنار فعالان مدنی ... اعتراض می‌کند یا در سالگرد بازداشت مدیران جامعه بهایی به دیدار خانواده‌هایشان می رود.

شهناز اکملی (کریم بیگی) در فروردین ۱۳۴۴ در محله امیریه تهران به دنیا آمد. تا مقطع دیپلم به تحصیل پرداخت و پس از آن علاوه بر امور خانه، کارمند نیز بود. پس از ازدواج صاحب دو فرزند شد. مریم و مصطفی. مصطفی نیز به گفته یکی از نزدیکانش «در کار نصب تلفن سانترال و شبکه و کامپیوتر بود.» اما مصطفی علاوه بر زندگی معمول هر جوان ایرانی و امور شغلی و زندگی‌اش، دغدغه‌های سیاسی نیز داشت. مادر نیز بی‌علاقه به مسائل سیاسی نبود اما به صورت فعال در فعالیت‌های سیاسی شرکت نمی‌کرد. خرداد ۸۸ سر رسید و اعتراضات به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری اوج گرفت. در اعتراضات سال ۱۳۸۸ مصطفی نیز در تظاهرات مردمی شرکت کرد. تا این که در عاشورای سال ۸۸ و در حالی که ۲۶ سال بیشتر نداشت، به ضرب گلوله به قتل رسید. قتلی که زندگی مادر را نیز دگرگون کرد. از آن روز به بعد شهناز اکملی تبدیل به صدای هزاران نفری شد که در جریان اتفاقات ۸۸ به قتل رسیدند و یا آن‌ها که در حبس صدایشان به جایی نمی‌رسد. او به یاد پسرش نام فامیل خود را نیز به کریم بیگی تغییر داد و خود را شهناز کریم بیگی نامید.

«بچه من فقط یک اعتراض ساده داشت»
شهناز کریم بیگی در مورد روزهای پس از عاشورا و جان باختن فرزندش مصطفی می گوید: «پانزده شانزده روزی  دنبال مصطفی گشتیم، به هر قیمتی که بود گشتیم و گشتیم آخر توی پزشکی قانونی کهریزک پیدایش کردیم با یک تیر توی سرش. بعد از پیگیری‌ها و مراحل قانونی باید می‌رفتیم پلیس امنیت و به هزاران سؤال‌شان باید پاسخ می‌دادیم. شبانه بچه مرا با مأموران امنیتی آوردند و ساعت هشت و نیم شب ۲۲ دی ماه به خاک سپردند.» او تاکید می‌کند که هیچ گاه آن صحنه‌ها از یاد او نخواهند رفت. به گفته او ماموران امنیتی حتی مانع از برگزاری یک مراسم کفن و دفن معمولی شدند: «مگر یک مسلمان را شبانه دفن می‌کنند؟ بچه من مسلمان بود، بچه من فقط یک اعتراض ساده داشت. بچه من چیزی نگفته بود، بچه من اسلحه‌ای دستش نبود، چطور به خودشان اجازه دادند که همانجا رأی صادر کنند، بدون این که محاکمه‌ای کنند؟ چه جوری بچه‌های ما را کشتند و این طوری ما را داغدار کردند؟»

بیش از هفت سال از آن روزها می‌گذرد. شهناز کریم بیگی علی‌رغم این که می‌داند تا وقتی نظام جمهوری اسلامی است، شکایتشان به جایی نمی‌رسد، اما حتی یک روز هم ساکت ننشسته است و از هیچ تلاشی برای احقاق حق خون پایمال شده فرزندش فروگذار نمی‌کند. او در سالگرد عاشورای ۸۸ گفته بود: «اگر قرار بود پیگیری‌ها به نتیجه برسند که نمی‌کشتند. به چه کسی شکایت کنم؟ چرا پسر ۲۶ ساله مرا کشتند؟ آیا ندای آزادی سردادن با دست خالی جرم است؟ پسر من جزء هیچ گروه و دسته‌ای نبود. جرم پسر من آزادی‌خواهی بود.» نه تنها شکایت و پیگیری‌های قانونی خانواده‌های جانباختگان سال ۸۸ – و از جمله خانواده کریم بیگی – به جایی نرسیده است بلکه مدام زیر سایه تهدید نیروهای امنیتی به سر می‌برند. به عنوان مثال مانع برگزاری مراسمی مانند سالگرد فوت، سالگرد تولد و غیره می‌شوند. خود شهناز کریم بیگی به خاطر شرکت در این‌گونه مراسم‌ به همراه دخترش بازداشت و تهدید شده است.

با آغاز ریاست جمهوری حسن روحانی در ایران، امیدی نیز در دل خانواده جانباختگان به وجود آمد، تا بلکه بتوانند داد خود را بستانند. دولت حسن روحانی با وعده‌هایی چون آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر به قدرت رسیده بود. همان سال نخست ریاست جمهوری حسن روحانی، خانواده‌های پنج تن از جانباختگان سال ۸۸ در نامه‌ای درخواست دیدار با او را کردند و از او خواستند تا پرونده‌هایشان در دستگاه قضایی پیگیری شود.اما علی رغم تمام شعارهای انتخاباتی، دولت روحانی نه تنها قدمی برای این خانواده‌ها برنداشت، بلکه در پیدا و پنهان، اعتراضات و تظاهرات مردمی سال ۸۸ را منکوب و محکوم کرد. می‌توان به دفاع پیاپی حسن روحانی از راهپیمایی حکومتی ۹ دی ۸۸ اشاره کرد که اساساً یک مانور حکومتی در پاسخ به تظاهرات و اعتراض‌های مردمی بود. روحانی درباره تظاهرات حکومتی ۹ دی گفته بود: «۹ دی یک حرکت بزرگ مردم برای دفاع از اباعبدالله الحسین، خاندان رسالت، حق، نظام جمهوری اسلامی ایران و مسیر حق بود.»
 

فعالیت مدنی – اجتماعی
شهناز کریم بیگی، خون فرزند جانباخته‌اش مصطفی را به دغدغه‌های سیاسی – اجتماعی‌اش گره زده است و اعلام کرده است که خون بهای فرزندش، آزادی زندانیان سیاسی و آزادی ایران است. او در عمل نیز به این گفته خود پایبند است و همواره در کنار محرومان سیاسی و مادران داغدیده و رنج‌دیدگان دیده می‌شود. او در اعتراض‌های مدنی همواره در کنار فعالان مدنی همچون محمد ملکی، محمد نوریزاد و نسرین ستوده است، به احکام ناعادلانه‌ای چون ممنوعیت کار نسرین ستوده اعتراض می‌کند یا در سالگرد بازداشت مدیران جامعه بهایی به دیدار خانواده‌هایشان می رود.

او همچنین در امور زنان نیز فعالیت دارد. در بزرگداشت روز هشتم مارس – روز جهانی زن – در کنار زنان فعالی همچون رخشان بنی اعتماد، پروین فهیمی (مادر سهراب اعرابی)، نیره توکلی، مرضیه وفا مهر و دیگر گروه‌های فعالان جنبش زنان شرکت کرد. کریم بیگی در کمپین «تغییر چهره مردانه مجلس» نیز در کنار فعالین حوزه زنان جضور داشت.

این فعالیت‌ها برای او هزینه‌زا نیز بوده اند. یکی از نزدیکان خانم کریم بیگی به یک بازداشت و اخراج موقت او و دخترش از کار اشاره می‌کند و به توانا می‌گوید: «خانم کریم بیگی سال ۸۹ به همراه گروهی از سوی اطلاعات شهر ری بازداشت شده بودند. بارها نیز اطلاعات سپاه و پلیس امنیت ایشان را احضار کرده‌اند و از او بابت فعالیت‌هایش توضیح خواسته‌اند. در پی اتفاقی که در بند ۳۵۰ اوین افتاده بود و زندانیان سیاسی-عقیدتی مضروب شده بودند، او موهای سرش را به نشانه اعتراض تراشید و بلافاصله او و دخترش مریم از کار اخراج شدند. اخراجی که خوشبختانه بیش از هفده روز طول نکشید و آن‌ها توانستند سرکار برگردند.»

شهناز کریم بیگی در جریان اعتصاب غذای آرش صادقی، زندانی سیاسی نیز بسیار فعال بود. هنگامی که خبر اعتصاب غذای آرش صادقی در زندان بازتابی گسترده داشت و درخواست آزادی او و گلرخ ابراهیمی ایرایی، همسرش در توییتر به ترند یک جهان تبدیل شده بود، اصلی‌ترین مرجع برای پیگیری وضعیت آرش صادقی، صفحه توییتر شهناز کریم بیگی بود. شهناز کریم بیگی صدای آرش صادقی شده بود. او بود که با توییت‌های خود در توییتر، اخبار این مساله را به‌روزرسانی می‌کرد و با رسانه‌ها درباره آرش و گلرخ و وضعیت اعتصاب غذای آرش مصاحبه می‌کرد و پیاپی از وضعیت او خبر می‌داد. او از معدود کسانی بود که آرش صادقی به او اعتماد کرده بود و از زندان با او تماس می‌گرفت و درخواست‌ها و شرح حالش را می‌گفت.

تاریخ انتشار : ۲۸ بهمن, ۱۳۹۵ ۷:۰۱ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

پیام به مناسبت سالگرد بنیان‌گذاری نهضت آزادی ایران!

ما، به عنوان یک نیروی چپ، عدالت‌خواه، دموکرات و مردمیِ خواهان آزادی و دموکراسی و برپایی جمهوری‌ِ متکی به آرای ملت در کشور، هرچند در بنیان‌های نظری و تحلیل اجتماعی و سیاسی تفاوت‌هایی با دیدگاه نهضت آزادی ایران داریم، اما در عین حال باور داریم که در مسیر دفاع از آزادی‌های سیاسی، حقوق بشر، برابر حقوقی زنان، رفع هرگونه تبعیض،گردش متوازن قدرت و پاسداری از حق حاکمیت مردم ایران، همسو و همراهیم.

ادامه »
سرمقاله

ریاست جمهوری ترامپ یک نتیجهٔ تسلط سرمایه داری دیجیتال

همانگونه که نائومی کلاین در دکترین شُک سالها قبل نوشته بود سیاست ترامپ-ماسک و پیشوای ایشان خاویر مایلی بر شُک درمانی اجتماعی استوار است. این سیاست نیازمند انست که همه چیز بسرعت و در حالیکه هنوز مردم در شُک اولیه دست به‌گریبان‌اند کار را تمام کند. در طی یکسال از حکومت، خاویرمایلی ۲۰٪ از تمام کارمندان دولت را از کار برکنار کرد. بسیاری از ادارات دولتی از جمله آژانس مالیاتی و وزارت دارایی را تعطیل و بسیاری از خدمات دولتی از قبیل برق و آب و تلفن و خدمات شهری را به بخش خصوصی واگذار نمود.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

قالیباف و موضوع “حجاب و عفاف”: تاکتیک یا تحول؟

در شرایط کنونی، نشانه‌هایی چون پیروزی چهره‌ای چون پزشکیان در انتخابات ریاست‌جمهوری، افزایش تمایل به مذاکره، و تغییر نسبی در لحن مقامات، توجه‌برانگیز است. با این‌حال، این تغییرات، اگر با اصلاحات بنیادین همراه نباشند، از جمله بازنگری در قانون‌گذاری به‌ویژه در حوزه‌هایی چون حجاب، توقف برخوردهای سلیقه‌ای و امنیتی با جامعه مدنی، گشایش در عرصه‌های فرهنگی، احترام به آزادی‌های دموکراتیک و اصلاح رویه‌های پلیسی، نمی‌توان از آن‌ها به‌عنوان نشانه‌ای از بلوغ سیاسی یا اجتماعی یاد کرد.

مطالعه »
یادداشت

قتل خالقی؛ بازتابی از فقر، ناامنی و شکاف طبقاتی

کلان شهرهای ایران ده ها سال از شهرهای مشابه مانند سائو پولو امن تر بود اما با فقیر شدن مردم کلان شهرهای ایران هم ناامن شده است. آن هم در شهرهایی که پر از ماموران امنیتی که وظیفه آنها فقط آزار زنان و دختران است.

مطالعه »
بیانیه ها

پیام به مناسبت سالگرد بنیان‌گذاری نهضت آزادی ایران!

ما، به عنوان یک نیروی چپ، عدالت‌خواه، دموکرات و مردمیِ خواهان آزادی و دموکراسی و برپایی جمهوری‌ِ متکی به آرای ملت در کشور، هرچند در بنیان‌های نظری و تحلیل اجتماعی و سیاسی تفاوت‌هایی با دیدگاه نهضت آزادی ایران داریم، اما در عین حال باور داریم که در مسیر دفاع از آزادی‌های سیاسی، حقوق بشر، برابر حقوقی زنان، رفع هرگونه تبعیض،گردش متوازن قدرت و پاسداری از حق حاکمیت مردم ایران، همسو و همراهیم.

مطالعه »
پيام ها

جان شما، جان ایران و سوگ شما، سوگ ایران است!

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) وقوع این فاجعۀ شوم را به مردم میهن‌مان، به شهروندان بندرعباس و خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده تسلیت می‌گوید. ما در این لحظات سخت همراه و هم‌دوش مردم  بندرعباس سوگوارِ جان‌های از دست رفته و نگران و چشم‌به راه بهبود زخمی‌های این حادثه‌ایم.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

تا تشکیل دولت مستقل فلسطین، پانزدهم ماه مه زخمی ماندگار برپیکر عدالت است

خاطراتی از «ابوالقاسم طاهرپرور» در چهارمین سال درگذشت او

اشتغال زنان در ایران؛ چالش‌ها و پیامدهای یک نابرابری پنهان

۱۶۰ نفر از اعضای خانواده‌ام را در غزه از دست داده‌ام اما امیدم را نه

فلسطینیان در محاصره: بحران انسانی، کوچ اجباری و سکوت جهانی

سانحه در نمای نزدیک