وقتی روحانی با کلید معروف خود وارد مبارزات انتخاباتی شد، کمتر کسی فکر میکرد، این کلید تنها برای باز کردن قفل تحریمها و حل مسائل اتمی باشد، بسیاری امید بسته بودند که این کلید میتواند قفل خانه خیابان اختر و یا کلید زندانها را باز کند، اما زمان نشان داد که روحانی تمام تخم مرغهایش را در سبد هسته ای گذاشته است و مسائل دیگر از نظر وی فرعی محسوب می شوند.
مذاکرات اتمی به مراحل حساس و تعیین کننده ای نزدیک می شود، مذاکراتی که با نام برد برد آغاز شد، میتواند به باخت باخت نیز منتهی شود. یا مسیر تازهای در پیش روی دولت روحانی باز گشوده شود و مذاکرات به نتایج قابل قبولی برای طرفین برسد. روشن است که دولت روحانی تمام توانش را در حل مسئله اتمی نهاده است و پیروزی اش در این مذاکرات میتواند نقش و محبوبیت وی را بسیار ارتقاء دهد. وی میتواند با اتکاء به این پیروزی بسیاری از رقیبان را از میدان بدر کند و خود را به عنوان دومین مقام کشور تثبیت نماید، مقامی که سخنانش از برندگی بیشتر برخوردار خواهد بود، بخصوص که در فردای پیروزی مذاکرات سخن از برداشتن تحریمها و رونق اقتصادی حربه های بسیار خوب تبلیغاتی در دست دولت خواهند بود تا از حمایت مردمی برخوردار باشد.
اما اگر این مذاکرات به شکست بیانجامد چه خواهد شد؟ طبیعی است اگر چنین اتفاقی روی دهد نیروهای تندرو شیپور پیروزی و حمله را همزمان به صدا در خواهند آورد. آنها درواقع به دولتی حمله خواهند کرد که نه تنها عرصه ها و میادین دیگر را واگذار کرده بلکه در میدان مذاکرات نیز شکستخورده است. همه آنهائی که منتظر فرصت بودند تمام قد به میدان خواهند آمد تا ضربههای آخر را به روحانی و دولتش وارد آورند. در چنین فضائی چه نیروئی قادر خواهد بود از روحانی حمایت کند؟ نیروی جنبش سبز که برای انتخاب روحانی به طور مشروط وارد میدان انتخابات شد و در حالی که شعار میداد « روحانی یادت باشه حصر باید بشکنه» با عدم پایبندی روحانی به این شرط اساسی بعید به نظر میرسد که دوباره بخواهد و یا بتواند نیروهایش را برای حمایت از روحانی متحد کند.
نقش خامنه ای
خامنه ای از همان نخست نقش بسیار موذیانه ای را در خصوص مسأله مذاکره بازی کرده است. وی برای پذیرش مذاکره با عنوان کردن نرمش قهرمانانه در میدان داخلی تلاش کرده است که خود را فرمانده زیرکی به تصویر بکشد که دشمن را به بازی میگیرد و با استفاده از نرمشهای تاکتیکی در سر بزنگاه با یک زیر یک خم جانانه دشمن فریب خورده را پشت بر زمین خواهد کرد. این تصویر به کرات از طرف خامنه ای داده شده است، زمانی که وی با تأکید میگوید که مذاکره حتی اگر با توافق طرفین به پایان رسد دشمن به توافقات خود و برداشتن تحریمها پایبند نخواهد بود نشانگر آن است که موافقت وی با انجام مذاکرات با هدف دیگری همراه بوده است که شاید بتوان نامش را خرید فرصت نهاد.
خامنه ای از همان نخست به گونهای سخن گفته است که اگر مذاکرات به شکست بیانجامد، مدعی شود که وی از اول میدانست که این مذاکرات بیفایده است .در عین حال هر بار که مذاکرات اندک پیشرفتی کرده است خامنه ای سخنان و شروط تازهای طرح کرده است که میتواند در به شکست کشاندن مذاکرات مؤثر باشد.
نقش سپاه
پروژه هسته ای ایران یکی از پروژه هایی است که سپاه پاسداران در آن نقش نخست را دارد و فرماندهان سپاه نسبت به این پروژه از حساسیتهای بالائی برخوردارند. کافیست برای دانستن این حساسیتها به گفتههای برخی از فرماندهان سپاه در این رابطه توجه شود؛
سرلشکر جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران با اشاره به مذاکرات هسته ای نیز اظهار داشت: یکی از موافقت مقام معظم رهبری با انجام مذاکرات هسته ای این بود برخی که باور نداشتند هم باور کردند و برایشان ثابت شد که آمریکا قابل اعتماد نیست.
رادیو زمانه به نقل از رمضان شریف مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران میگوید در ساخت و تجهیز سایت هستهای فردو فعال بوده و از پدافند و سازههای نظامی این نهاد برای تأمین این مرکز هستهای استفاده شده است.
رمضان شریف، مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران ایران میگوید این نهاد نظامی در ساخت مرکز هستهای فردو به شدت فعال بوده است. شریف در گفتوگو با خبرگزاری ایسکانیوز گفت: «آنچه دشمنان ما را بشدت ناراحت کرده است حضور سپاه در ساخت و ساز مراکز هستهای و حفاظت از آنان است. بهگفته اوسپاه این مراکز را بهگونهای تجهیز کرد که در مقابل حملات پیشرفته دشمن ایمن باشد.
رمضان شریف افزود: سپاه هزینههای فراوانی برای ساخت و ساز مرکز هستهای فردو انجام داده و بهطور جدی در ساخت و ساز این مراکز از پدافند و سازههای سپاه استفاده شده است.
از این دست سخنان در تائید نقش بالای سپاه در تأسیسات هسته ای و منافع بالای این نهاد نظامی در مذاکرات هسته ای مثالهای بسیاری از فرماندهان سپاه پاسداران و دخالت آشکار آنها در سیاست هسته ای کشور و تاثیرگذاری بر روند مذاکرات هسته ای میتوان به فراوانی پیدا کرد، سخنان سردار جزایری، سردار جعفری و سرداران دیگری که با استفاده از تریبونهای مختلف وارد فضای سیاسی شدهاند به تمامی از مواضع تهاجمی و تندروانه خارجی سپاه حکایت میکند.
برنامهریزی های سپاه برای اهداف سیاسی با اینکه همین تازگی ممنوعیت نظامیان در دخالت در حوزه های سیاسی دوباره ازطرف مجمع تشخیص مصلحت نظام به سرداران گوشزد شد، همچنان با شدت ادامه دارد.
سپاهی که تمام توان خود را در رادیکالیزه کردن سیاست خارجی بکار برده است نمیتواند برای پایان ناموفق مذاکرات اتمی برنامهای نداشته باشد. این ساده انگارانه است که تصور شود سپاه بخاطر داشتن منع قانونی در تحولات سیاسی مداخله نخواهد کرد.
حضور علنی سپاه پاسداران در سوریه و عراق و لبنان امکانات جدید تبلیغی برای این نیرو فراهم کرده است که توانسته اند به نفع ایجاد محبوبیت برای این نیرو از آن استفاده کنند، نیروئی که پس از کشتار معترضان خیابانی و دخالت در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 از کمترین محبوبیت میان اقشار مردم برخوردار بود با بزرگنمائی چهره ای همچون قاسم سلیمانی تلاش میکند تا از وی چهره ای ملی بسازد و میتوان گفت تا حدودی موفق نیز میشود تا در فضای مجازی وی را بجای یک قهرمان غالب کند.
وجود چنین چهره هائی میتوانند در فضای بهم ریخته و رادیکالی که احتمالن پس از شکست مذاکرات ایجاد خواهد شد برای سپاه و کشور نقش ایفا کنند .
روحانی پس از شکست
روحانی پس از شکست در عرضه مذاکرات هسته ای به دلایل مختلف قادر به ایفای نقش تازهای نخواهد بود. زیرا؛ وضعیت اقتصادی کشور به وی اجازه مانور نخواهد داد. خزانه خالی و آیندهای تاریک وی را که به گفته خودش سرهنگ نیست به گوشهای پرتاب خواهد کرد و زمان را به سرهنگها خواهد سپرد .شکست در مذاکرات هسته ای وضعیت کشور را بشدت بحرانی خواهد نمود و در گیر و دار این بحران آنها که قدرت واقعی را در اختیار دارند بیواسطه امور را در دست خواهند گرفت. میتوانیم این حالت را یک کودتای سپاه – رهبری بنامیم ولی آنچه مشخص است پرده ها بکناری خواهد رفت و قدرتی که امور را در دست دارد خود را عیان خواهد ساخت.
در واقع شکست مذاکرات ایران را در یک وضعیت جنگی قرار خواهد داد و در این وضعیت جنگی فرصت زیادی برای وکلا باقی نخواد ماند. حکومت سرهنگها که قبل از این با در اختیار گرفتن نبضهای اقتصادی و نظامی کشور به شکلی نامرئی برقرار بود علنی خواهد شد و آیت الله خامنه ای همچنان به عنوان رهبر ایفای نقش خواهد کرد با این تفاوت که این بار خود را مقید به تمکین آرای مردم در انتخابات نمیبیند.
خامنه ای یک بار به تغییر قانون و حذف رئیس جمهور اشارهای داشته است و وضعیت جنگی دستش را برای این تغییرات باز خواهد کرد. وی در سخنانی در همین رابطه چنین میگوید: رهبر جمهوری اسلامی در سخنان امروز خود در کرمانشاه با تمجید از نظام سیاسی فعلی در جمهوری اسلامی که نظامی ریاستی است و رئیسجمهور با انتخاب مستقیم مردم برگزیده میشود گفته است «اگر روزی در آینده احتمالا دور، احساس شود که نظام پارلمانی برای انتخاب مسئولان قوه مجریه بهتر است هیچ اشکالی در تغییر ساز و کار فعلی وجود ندارد».
به احتمال زیاد این آینده دوری که رهبر جمهوری اسلامی پیشبینی کرده است پس از شکست مذاکرات هسته ای خواهد بود. زمانی که دولت روحانی یا مجبور به استعفا خواهد شد و یا خلع خواهد گردید و لازم است که فرد مطیعتر و همفکر رهبر در مقام دوم کشور قرار گیرد. روحانی به دلایل بسیاری نمیتواند این نقش را ایفا کند زیرا وی نخست آنکه همانطور که قبلن گفته است سرهنگ نیست و دوم اینکه تمام برنامه وی روی رونق اقتصادی از طریق سرمایهگذاری خارجی و برداشتن تحریمها متمرکز شده است. این در حالی است که رهبر جمهوری اسلامی با برنامه اقتصاد مقاومتی درست عکس این روند طرح و برنامه ریخته است. مطمئن باشیم که آیت الله جنتی اگر میگوید شاید مجبور باشیم روزی یک وعده غذا بخوریم بیشتر از من و شما از طرحها و برنامه رهبری و سرداران سپاه اطلاع دارد.
سیامک فرید
۲۱/۰۲/۲۰۱۵
siamakf@gmail.com