برگزاری اجلاس شش روزه سران کشورهای غیر متعهد در تهران ( ۲۶ اگوست تا ۳۱ اگوست سال جاری ) را شاید بتوان از زمره تلاش های دستگاه دیپلماسی رژیم جمهوری اسلامی دانست. از گردهمایی نخست جنبش عدم تعهد ( بلگراد ۱۹۶۱ ) تا کنون، ایران اولین بار است عهده دار میزبانی اجلاسی عظیم شده، اجلاسی که پس از مجمع عمومی سازمان ملل دومین سازمان تاثیر گذار جهانی است. عاملی که عیر متعهدها را در دومین رتبه قرار میدهد، عضویت بیش از دو سوم کشورهای جهان در آن میباشد.
تا چند روز پیش از برگزاری نشست سران غیر متعهدها در تهران دئر سیمای مشتاقان به مسائل ایران موجی از بیم و نگرانی و از سوی دیگر خوشحالی ( فارغ از حقانیت آن بیم و این خوشحالی ) احساس میشد. اینکه حضور شکننده و در سطوح پایین دیپلماتیک کشورها، انزوای سیاسی ایران را دو صد چندان خواهد کرد، بن مایه آن بیم وخوشحالی بود. شرکت ۱۲۰ کشور عضو، 17 کشور ناظر و چندین سازمان ناظر بر شانزدهمین اجلاس سران غیر متعهد باعث ترکیدن حباب طالبان انزوای سیاسی ایران ( چه در درون رژیم و یا برخی از نیروهای اپوزیسیون ) گردید. لیکن این احساس را از ذهن آنها خارج نکرد. در اجلاس تهران جابجایی ریاست انجام شد و رژیم جمهوری اسلامی صندلی ریاست را برای سه سال عهده دار شد که جز تروئیکای غیر متعهد ها هم خواهد بود. شرکت غیر قابل تصور اعضای جنبش در شانزدهمین اجلاس با انتخاب جمهوری اسلامی بار دیگر خلجان آفرین شد. خلجانی که امید وار است رویکرد افراطی ایران در مقام رئیس جنبش، در مسیری خلاف رویکرد جنبش حرکت کند. زیرا هر کشور عضو که بر صندلی ریاست مینشیند سیاست دو وجهی ( سیاست کشور متبوع و سیاست جنبش ) را با خود به همراه خواهد داشت. جمهوری اسلامی نیز همچنین. بنابراین از یک سو آرا و نظرات حاکمیت خود و از سوی دیگر پیش برنده مصوبات و سیاست جنبش میباشد. هنوز پیش بینی احتمال غلبه کدام وجه از سیاست رژیم جمهوری اسلامی زود است و هر گونه تلاش برای اثبات آن در برهه کنونی، اگر خصومت ورزی تلقی نگردد بدون تردید گویای ذهنیگری تلاشگر خواهد بود.
در پایان نشست اجلاس سران در تهران، سند نهایی در خصوص اهداف آتی جنبش غیر متعهدها انتشار یافت. بلادرنگ گمانه زنی های جریانات سیاسی با شیب های متفاوت نسبت به رویکرد ایران در طول ریاست سه ساله بر جنبش عدم تعهد آغاز شد. گروهی ( به شمول گرایشی در حاکمیت ایران وبعضی از نیروهای اپوزیسیون ) در ارزیابی شتابزده در صدد تحقق آرزوی سیاسی میکوشند. آرزویی که امید وار است رئیس جنبش، قطار کشور های عضو را بر ریل رویکرد دولت ایران به حرکت در آورد. کثیری نیز با همه نگرانی که نسبت به تضییقات رژیم در حوزه مسائل حقوق بشری دارند، از هر گونه تلاش برای حرکت بر ریل ایجاد هماهنگی دریغ نمیکنند. گرچه گرایشی عمده ای از حکومت ایران شرکت غیر قابل تصور اعضای جنبش در ایران را شکست سیاسی غرب در انزوای سیاسی ایران میدانند. ولی گمان نمیرود که ایران بر خلاف دیگر رویدادهای چالشی با غرب از این دستاورد، هیزمی سازد تا آتش تنور افراطی گری گرایش درون حاکمیت ایران را شعله ورتر کند. هر روز که میگذرد از لابلای موضعگیریهای ایران استنباطی جدید رخ مینماید که احتمال تنش زایی توسط ایران را نشان نمیدهد. چرایی گمانه مزبور این است که ایران در مقام نمایندگی جنبش، از سیاست یکه تازی حرکت نمیکند و نظیر دیگر اعضای اثرگذار، برای پیشبرد آراء و نظریات حاکمیت خود، باید در صدد جلب نظر جمعی دیگر اعضاء برآید. لاجرم باید در راستای ایجاد همگرایی بین سیاست ها و پیشنهادات( از جمله کشورهای سوسیالیستی واسلامی ) حرکت نماید.
طرح تبلیغاتی مبنی بر تلاش ایران با هدف تغییر هندسه خاور میانه به نفع انقلاب اسلامی یا احساس تاسف اسرائیل نسبت به حضور محمد عباس در نشست تهران گرچه سود چندان با ارزشی برای محافلی در اسرائیل و آمریکا نخواهد داشت، اما تبعات تبلیغاتی از این دست تیغ افراطی های خواهان انزوای سیاسی ایران را تیزترخواهد کرد.
به عهده گرفتن مدیریت دیپلماتیک سه ساله ایران:
در بالا تبلیغات تحریک آمیز ایران هراسی برشکافته شد. ولی در اجلاس تهران هندسه بین المللی در زمینه خطرات ناشی از تک قدرتی آمریکا و هم جنسانش عنوان و به چالش کشیده شد. ضرورت تغییر ساختار سازمان ملل به لحاظ سازوکار غیر دموکراتیک از راه های مهار خصلت سلطه جویی جهان تک قدرتی عنوان شد. در این رابطه نخست وزیر هند، ” مان موهان سینک ” تغییر هندسه بین المللی و رهانیدن ساختارهای مدیریت جهان مطرح کرد که دول جهان در گیر معادلات قدرت های باقیمانده از گذشته هستند و باید تغییر کند. در شانزدهمین نشست جنبش غیر متعهد ها مطالبی از این قرار : تحولات جهانی، نوید یک نطام چند وجهی ( مجموعه ای از کشورها با خاستگاه اقتصادی گوناگون و فرهنگ های متنوع ) میدهد. مشارکت کشور های عضو غیر متعهد ها در اداره اطاق فکر جهان، در بررسی گفته های سران شرکت کننده و پیشنهادات ارائه شده به اجلاس نمیتوان حدسی غیر از این زد که دومین سازمان جهانی خواستار سهم خود در مدیریت جهانی میباشد. سهم خواهی برای مشارکت در مدیریت جهان را در به چالش کشیدن سازمان میتوان دید.
براستی آیا ساختار سازمان ملل کنونی، نیاز به اصلاح دارد و در صورت قدرتمندی جنبش غیر متعهد ها چنین اصلاحی مقدور میباشد؟ پیش از اثبات این موضوع واقعیتی را عنوان میکنم. در واقع جنبش غیر متعهدها از آغاز درعصر نظام دو قطبی جهان با مشارکت استقلال طلبانه کشور های آزرده و آسیب دیده از غرب تشکیل شد و از همان آغاز گرایش غرب ستیزانه داشت. دولت شوروی ( به مثابه قطب قدرت سوسیالیستی رقیب غرب و سرمایه داری ) بنا به مسائل خاص خود از جمله عضویت برخی از کشورهای اردوگاه سوسیالیستی ( کوبا، یوگسلاوی و…) نیز نیازی نمیدید که آن دولت های عضو غیر متعهد ها را در شمار متحدان خود قرار دهد که مبادا تعهدات و هزینه هایی به عهده اش بیفتد. البته جنبش غیر متعهدها در مجامع بین المللی در مقابل شوروی واردوگاه شرق قرار نمیگرفت. با فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم و شوروی، ظاهرا جنبش غیر متعهد ها در جهان تک قدرتی بی معنا می نمود و مفهوم خود را تداعی نمیکرد. اما جهان تک قطبی نیز برای بسیاری از کشورهای عضوش قابل تحمل نبود.
جنبش برای رسیدن به نقطه سهم خواهی سالیانی را سپری کرد که به قرار زیر است:
در سال ۲۰۰۶ در اجلاس هاوانا در کوبا جنبش باز تعریف میشود و کوشش میشود تا نقش سازمانی از کشورهای در حال توسعه را برگزیند. در سال ۲۰۰۹ درشرم الشیخ مصر مواضع جنبش غی متعهد ها حول برخی از مسائل عمده جهانی نظیر ” ضرورت پایان بخشیدن تحریم های مالی، تجاری و اقتصادی آمریکا علیه کوبا میشود. همچنین برخورداری از انرژی هسته ای برای مصارف صلح آمیز را حق کشور ها دانسته و برای رسیدن به سازمان بین المللی ازجمله شورای امنیت خیز بلندی بر میدارد. بنابر این آنچه که در شانزدهمین اجلاس جنبش غیر متعهد ها در تهران عنوان شد دقیقا دومین گام ازآن خیز بلند برای هر چه نزدیک شدن به نهاد بین المللی سازمان ملل میباشد. پس راه چاره قرار گرفتن در کنار دیگر اعضای شورای امنیت، اصلاح ساختار میباشد. باید مبنای ضرورت این اصلاح را، ناهمخوانی سازگار برآمد جهان دو قطبی گذشته با جهان تک قدرتی کنونی و سلطه طلبی غرب و نئولیبرالیسم عنان کسیخته دانست. آنچه مهار خصلت قدرت سلطه جویی غرب را میسر میسازد آلترناتیوی است که وجود دارد، بنابراین از زاویه پیشنهاد حضور غیر متعهد ها در این نهاد جهانی معنا می یابد. دقت در این زمینه ما را وا می دارد تا نگاه از تلاش غیر متعهد ها بر نداشته چرا که ما نیز خواستار جهانی دموکراتیک، پلورالیستی و در صلح و فارغ از سلطه و… بوده، هستیم و خواهیم بود.