روند شکل دهی تشکل چپ بر طبق نقشه راه جریان دارد. تا کنون چندین کنفرانس پالتاکی و یک کنفرانس حضوری برگزار شده و بحث و گفتگو ها پیرامون مسائل نظری چپ (کدام چپ؟ کدام سوسیالیسم؟)، الگوهای حزبی، مسائل برنامه ای، استراتژی سیاسی و اساسنامه در کنفرانس ها و گروه های کار پیش رفته و مطالب زیادی در زمینه های مزبور تهیه و در سایت ها انتشار یافته است. در ماه های آتی چند کنفرانس پالتاکی و دو کنفرانس حضوری برگزار خواهد شد. نخستین کنفرانس در روزهای ۵ و ۶ ژوئیه با موضوع “استراتژی سیاسی” برگزار خواهد شد.
در این فاصله برخی دست اندرکاران پروژه وحدت چپ، اسنادی را در زمینه های مزبور تهیه و در سایت ها منتشر کرده اند. مجموعه مطالب و اسناد در سایت “وحدت چپ” آرشیو شده است.
گروه کار تدارک و سازماندهی پروژه وحدت چپ بعد از پیشبرد بحث ها و گفتگوها در موضوعات بالا، بر تدوین اسناد در عرضه نظری ـ برنامه ای، استراتژی سیاسی و اساسنامه تاکید دارد. در این رابطه به گروه های کار سه گانه (گروه کار نظری ـ برنامه ای، گروه کار استراتژی سیاسی و گروه کار اساسنامه) مراجعه و از آن ها خواسته شد که محورهای پیشنهادی خود را برای تدوین اسناد ارائه دهند. هر سه گروه کار، پیشنهادهای خود را در اختیار گروه کار تدارک و سازماندهی گذاشتند که در زیر آمده است. ارائه محورهای پیشنهادی به معنی الزام تدوین کنندگان اسناد به مقید ماندن در محورهای ارائه شده نیست، بلکه تلاش برای سمت و سو دادن به اسناد است تا کار همآهنگی و نزدیک کردن اسناد را تسهیل کند. گروه کار تدارک و سازماندهی از تدوین کنندگان اسناد، می خواهد که به این امر توجه کنند.
برای فرارفتن از مرزهای تشکیلاتی و فراهم آوردن فضای مساعد برای تدوین اسناد توسط هم نظران، پذیرفته شد که در درجه اول به اعضاء سه سازمان و کنشگران چپ و گروه های هم نظر در بین آن مجموعه، امکان داده شود که اسناد خود را تهیه و در اختیار گروه های کار قرار دهند.
فرصت زمانی برای ارائه اسناد موضوعات نظری ـ برنامه ای و استراتژی سیاسی تا ١۵ آوگوست و در موضوع اساسنامه تا ١۵ سپتامبر امسال است. اسنادی که تا آن زمان به گروه های کار ارائه شود، در روند کار گروه های کار قرار خواهد گرفت. اسنادی که بعد از تاریخ مزبور ارائه شوند، گروه های کار تعهدی در مقابل آن ها نخواهند داشت و وارد روند کار خود نخواهند کرد.
گروه کار تدارک و سازماندهی، نیروهای چپ علاقه مند به پروژۀ وحدت چپ و خاصه فعالین این پروژه را به ارائه اسناد در موضوعات گفته شده دعوت می کند.
محورهای پیشنهادی برای بخش نظری ـ برنامه ای
١. چپ و ارزش های آن
٢. سوسیالیسم از نگاه ما
٣. تبیین جمهوری اسلامی و شاخصه های آن و نوع تحول جامعه ما
۴. تضادها و شکاف های اجتماعی، تحولات طبقاتی، جنبش های اجتماعی و نیروهای دگرگون ساز و نقش چپ در تحولات
۵. شاخصه های نظام جایگزین، اهداف و برنامه ما:
– جمهوری و دموکراسی مورد نظر ما
ـ آزادی ها، برابری و عدالت اجتماعی ، حقوق کارگران و مزدبگیران
ـ تبعیض ها (تبعیض جنسیتی، ملی ـ قومی، ……..)
ـ جدایی دولت و دین و شاخص های آن
– عدم تمرکز در اداره کشور
ـ شاخصه های اصلی برنامه اقتصادی
ـ محیط زیست
۶. جهان امروز و مبارزه برای جهانی دیگر
محورهای پیشنهادی برای بخش استراتژی سیاسی (نکات گرهی)
١. هدف سیاسی در شرایط کنونی
٢. پایگاه اجتماعی و نیروی گذار به دمکراسی
٣. روش ها و نیروها
ملاحظه
متن تفصیلی ضمیمه است.
محورهای پیشنهادی برای اساسنامه (گره های اساسنامه ای)
١. مناسبات با قدرت
٢. تشکل جنبشی یا حزب
٣. گستره آزادی عمل اعضا، حقوق عضو
۴. شروط و وظایف عضویت
۵. مبانی اساسنامه، بیشترین وفاق
۶. فراکسیون، حقوق و وظایف آن
٧. رابطه با داخل کشور
٨. اساسنامه ای واقعی یا مفروض
٩. اساسنامه سندی تماماً حقوقی
١٠. نام تشکل مورد نظر
ملاحظه
متن تفضیلی ضمیمه است
گروه کار تدارک و سازماندهی پروژه وحدت چپ
١٠ ژوئن ٢٠١۴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
– ضمیمه اول
نکات گرهی استراتژی سیاسی چپ در شرائط کنونی ایران
شعارها و تاکتیک ها
الف: هدف سیاسی در شرایط کنونی
۱- هدف استراتژیک در شرائط کنونی
۲- موانع تحقق این استراتژی، گذار از جمهوری اسلامی و چشم انداز یک ساختار دمکراتیک
ب: پایگاه اجتماعی و نیروی گذار به دمکراسی
۱ – نیروهای اجتماعی و امکانات برای تحقق استراتژی چپ
۲ – جایگاه جنبش های کارگران، زنان، ملیت ها / اقوام، جوانان و سایر جنبش های اجتماعی، مطالباتی در استراتژی ما،
۳ – مولفه های اصلی استراتژیک در حوزه های سیاسی/اقتصادی/اجتماعی
ج: روش ها و نیروها
۱ – روش ها و شعارهای چپ
۲ – اتحادها و ائتلاف های چپ
۳ – سیاست خارجی و نقش و وزن عامل بین المللی در استراتژی سیاسی چپ
۴ – نقش نیروهای چپ و سوسیالیستی در یک جمهوری دموکراتیک
– ضمیمه دوم
“گره های اساسنامه ای” در یک تشکل چپ
١. مناسبات با قدرت
در این باره می توان سه نظر را تشخیص داد:
– تشکل مورد نظر ما جریانی است که می خواهد اپوزیسیونر عمل کند، یعنی تشکلى که می خواهد در اپوزیسیون بماند، چون قدرت سیاسى را ابزاری برای نیل به اهداف خود، که دامن زدن به جنبش علیه قدرت است، نمی داند.
– تشکل مورد نظر ما کار با برنامه برای اداره جامعه را وظیفه خود می داند و برای مدیریت این برنامه، در قدرت مشارکت خواهد جست.
– تشکل مورد نظر ما مشارکت در هر سه حیطۀ اصلی قدرت، یعنی قدرت سیاسی، قدرت اقتصادی و قدرت اجتماعی را وجهۀ همت خود قرار می دهد.
٢. تشکل جنبشی یا حزب
این جنبۀ دیگری از همان گره نخست است، ناظر بر وجه سازمانی و ساختار تشکل. آیا تشکل مورد نظر به عنوان یک حزب دارای ساختار، مناسبات و ارگانهای تعریف شده و قطعی است یا به عنوان تشکلی جنبشی دارای ساختار، مناسبات و ارگانهای نسبتاً سیال است؟
٣. گستره آزادی عمل اعضا، حقوق عضو
حقوق عضو کدام اند؟ آیا برای عضو یک تشکل سیاسی آزادی کامل نظر وجود دارد؟ آزادی عمل وجود دارد؟ اگر در عمل محدودیت هست، دامنه آن کجاست؟ اگر محدودیت نیست تفاوت یک عضو تشکیلات در رابطه با پیشبرد پروژه ها و سیاستهای تشکل با یک غیرعضو چیست؟ اقدام اعضا در تعارض (اپوزیسیون) با تصمیمات رسمی ارگانهای رهبری تا کجا مجاز است؟ آیا سازمانگری یک ارادۀ مغایر با تصمیمات رسمی مجاز است؟
۴. شروط و وظایف عضویت
در گذشته شرایط عضویت با حق عضویت و شرکت در حوزه، انجام وظایف سازمانی، پذیرش برنامه و اساسنامه و یک شرط سنی مشخص می شد. امروز عضو چه وظیفه ای دارد؟ کدام یک از وظایف دیروزی، امروزه دیگر برای تشکل مورد نظر ما زائد یا غیرضرور است؟
۵. مبانی اساسنامه، بیشترین وفاق
آیا اساسنامه دارای مبانی هست یا نه؟ اگر آری، این مبانی کدام اند؟ رابطه اعضا با مبانی و یا با اساسنامه چگونه است؟ شرط عضویت پذیرش اساسنامه است یا اجرای آن و یا برای عضویت پذیرش مبانی اساسنامه مورد تاکید قرار می گیرد، یا هیچ کدام؟ مبانی اساسنامه بر اساس چه معیاری تعیین می شوند؟
آیا مبانی اساسنامه را باید استخراج و تصریح کرد تا اعضای تشکل با چند بند و احکام روشن طرف باشند، یا باید به “کلیت” یا “چارچوب” اساسنامه متوسل شد؟
اعم از آن که به این یا آن طریق عمل کنیم، معمولاً مبانی نظری و برنامه ای جنبۀ الزامی ندارند، یعنی افراد را به رفتارهای معینی ملزم نمی کنند، اما اساسنامه چنین می کند. اما “پذیرش الزام” در مناسبات قاعدتاً باید داوطلبانه باشد. در این صورت آیا مبانی استخراج شدۀ اساسنامه یا کلیات اساسنامه باید پذیرفتۀ تک تک اعضای تشکل باشد و بنابراین در زمان تأسیس تشکل نباید مورد مخالفت کسی باشد؟
۶. فراکسیون، حقوق و وظایف آن
حق ایجاد فراکسیون و گرایش در تشکل مورد نظر ما وجود دارد یا نه؟ اگر آری، دامنه آزادی نظر و عمل فراکسیونها تا کجاست؟ آیا فراکسیون و یا گرایش، حق سازماندهی و پیشبرد سیاستی مغایر سیاست رسمی تشکل را دارد یا نه؟
٧. رابطه با داخل کشور
آیا در داخل تشکیلات خواهیم داشت؟ اگر آری، چگونه تشکیلاتی و با کدام ضوابط؟ اگر نه، در مبارزات داخل کشور چگونه دخالت داریم؟ در این حالت آیا رابطه فردی و تشکیلاتی با فعالان داخل برقرار می کنیم؟ اساساً ارتباط ما با داخل و دخالت نیروهای داخل و امکان اثرگذاری آنها روی تشکل مورد نظر و سیاستهای آن چگونه خواهد بود؟ می توان سؤال را “رادیکالتر” نیز طرح کرد: تشکلى خارج کشوری یا براى درون ایران در نظر است؟
٨. اساسنامه ای واقعی یا مفروض
اساسنامه ما محدودیت زمانی دارد؟ دوره زمانی آن چقدر است؟ ترکیب نیروی موجودش در تعیین ضوابط آن دخالت دارد یا نه؟ یعنی آیا اساسنامه برای تشکلی نوشته می شود برای اعضای معین که تحت شرایط معینی زندگی می کنند، یا ضوابطی عمومی است که مختصات اعضای کنونی در آن منعکس نمی شوند؟
٩. اساسنامه سندی تماماً حقوقی
غالباً این تمایل هست که اساسنامه را سندی “فراحقوقی” یا “بیش از حقوقی” ببیند. آیا اساسنامه یک سند تماماً حقوقی، از جمله در ساختار و زبان آن، است؟
١٠. نام تشکل مورد نظر