پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۹

پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۹

ترک تحریم می‌کنم، خطر جلیلی جدّی است!
تا نظام جمهوری اسلامی پابرجا است وضع را نمی‌شود از این بهتر کرد اما می‌شود بسا بدتر کرد. براندازی نه فعلا ممکن است نه فعلا مطلوب. آیا انتخاب میان بد...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ياسر ميردامادی
نویسنده: ياسر ميردامادی
اصلاح‌طلب اصول‌گرا، ادامه داره ماجرا
هستهٔ سخت قدرت، بر اساس منافع خود و بر پایهٔ یک خطای محاسباتی رضایت داده است که انتخابات را حداقل نیمه‌رقابتی کند. جامعه زخم‌های عمیقی از سیاست‌های حاکمیت بر روح...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سياوش - ايران
نویسنده: سياوش - ايران
دلایل فراخوان «ث ژ ت» برای دادن رأی به برنامه «جبههٔ نوین مردمی»
«ث ژ ت» هرگز خود را در پناهگاه مخفی نکرده است و همواره حتی به قیمت تحمل ضربات شدید مواضع شجاعانه‌ای که لازم بوده را اتخاذ کرده است؛ به عنوان...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
نویسنده: برگردان ف. دوردانی
بر خلاف مرحله‌ی اول، در مرحله‌ی دوم انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کنم و به آقای پزشکیان رأی می‌دهم!
برای رهایی ایران از اقتدارگرایی و تمامیت‌خواهی، با رنج و اندوه خون ریخته‌شدهٔ جوانان در این چند دهه در جان، بر خلاف دور اول، در دور دوم انتخابات شرکت می‌کنم...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: زهره تنکابنی
نویسنده: زهره تنکابنی
جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!
سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی - اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!
یادمان باشد که هرچه جامعه ضعیف‌تر شود، از فرصت‌ها و شانس‌هایی که در مسیر بهبود، تغییروتحول  پیش خواهد آمد، کمتر می‌توانیم استفاده کنیم و شانس‌های آینده ایران را از دست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: کیوان صمیمی
نویسنده: کیوان صمیمی
انتخاب ایران آزادی و تجدد و دموکراسی است!
نیروی تجدد و دموکراسی یک قرن است که ایران مال همه‌ی ایرانیان است شعار اوست. اکنون نیروهای وسیعی از جنبش اسلامی نیز به همین نگاه پیوسته اند. در پهنه‌ی سیاست...
۱۳ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: امیر ممبینی
نویسنده: امیر ممبینی

فرصتهای از دست رفته بمناسبت سالگرد روز جهانی کارگر

برداشتن گامهای مشترک در برگزاری اکسیون های مشترک جهت برگزاری مراسم روز جهانی کارگر و نزدیکیهای بیشتر جنبش سوسیال دموکراسی در این روزهای حیاتی جنبش مردمی، از فرصتهایی بود که جنبش سوسیال دموکراسی از دست داد

سازمانهای نماینده گان سیاسی سوسیال دموکراسی و پیشاهنگی کارگران و زحمتکشان نه تنها کمیته های مشترک جهت برگزاری مشترک این روز تشکیل ندادند، بلکه خیلی از آنها این سالگرد را با سکوت و کم اعتباری می گذرانند. بعضی از این سازمانها که در شعار خیلی به رادیکالیسم کارگری پافشاری می کنند، نه فقط از سطح طرح مسائل صنفی اقتصادی کارگری پا را فراتر نمی گذارند، بلکه از تجزیه تحلیل مسائل سیاسی روز هم طفره می روند، نکند که موضعگیریهای سیاسی آنها بیشتر از این که آنها را در کنار مردم قرار بدهد، امکان دارد که آنها در مقابل حرکت جنبش مردمی قرار بگیرند.

بعضی از این “رفقای” رهرو راه کارگران و زحمتکشان که به علّت تنگ کردن دریچه دیدگاهی خود و تنها محدود کردن دامنه اندیشه خود به زاویه “کارگری” حاضر به قبول این هم نیستند تا در اندرون خانواده بزرگتری از پیروان سوسیال دموکراسی جای گرفته وگامهای موثرتری در راستای دموکراسی، حقوق بشر و عدالت اجتماعی بردارند. سردرگمی های آنها در کنار بی عملی هایشان نه فقط گامهای مشترک در راه اتحّاد عملهای نیروهای سوسیال دموکراسی برای برگزاری آکسیونهای مشترک را مانع می شود، بلکه مانع از شکلگیری خانواده بزرگ پیروان سوسیال دموکراسی زیر یک سقف می گردد.

برداشتن گامهای مشترک در برگزاری آکسیونهای مشترک جهت برگزاری مراسم روز جهانی کارگر و نزدیکیهای بیشتر جنبش سوسیال دموکراسی در این روزهای حیاتی جنبش مردمی از فرصتهایی بود که جنبش سوسیال دموکراسی از دست داد. هر بیکفایتی، بی عملی، از دست دادن فرصتها و تنگ نظریهای بظاهر “پرولتری” شکستی برای سوسیال دموکراسی و برگ برنده ای برای نیروهایی میباشد که عدالت اجتماعی و مسائل کارگران و زحمتکشان در پلاتفورم سیاسی آنها از اولویت چندانی بر خوردار نیست.

سومین گردهمایی نهادهای همبستگی با جنبش کارگری ایران در خارج کشور هم متاسفانه از پرداختن به مسائل سیاسی روز گریز زده و فقط به کلّی گویی در زمینه مبارزات صنفی “ضدّ سرمایه داری” و علیه “امپریالسیم آمریکا” کفایت کرده است، از حمایت شفاف از قیام مردمی سال ۱۳۸۸ هم با کم توجهی گذر کرده و از پرداختن به وظایف سیاسی کارگران در مقابل حکومت کودتا طفره رفته است. این رفقا بهترین کاری که می توانستند بکنند و نکردند، دعوت به تشکیل کمیته های واحد جهت برگزاری اول ماه مه در خارج از کشور در مراکز اصلی سازمانی خود در شهرهای بزرگ و با همکاری تمامی نیروهای پیروان سوسیال دموکراسی می بود.

در شرایطی که بخشی از نیروهای سوسیال دموکراسی که خود را “پرولتری تر” از بقیه قلمداد می کنند، در عمل برعکس، به عدم شفافیت سیاسی در مواضع خود و تنها پرداختن به مسائل خالص صنفی کارگری مشغولند، در کلّیت جامعه ابرهای دیگری سرتاسر جوّ ذهنی ـ روانی خیزشهای مردمی را فرا گرفته است. همچنان لیبرالیستهای اسلامی با اطاقهای فکری خود در تلاشند تا وزنه سنگین هدایت قیام مردمی در راستای آمال خود باشند. جامعه در تب و تاب تحولات مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، ملّی و جنسی غوطه می خورد. تنها پرداختن به مسائل “پرولتری” و عدم توجه کافی به مسائل دموکراتیک دیگر از یک طرف معلول تنگ نظری دوستان ما و از طرف دیگر موجب عدم شکلگیری پیوندهای لازم درون جنبش سوسیال دموکراسی می گردد. در تداوم آن، این نحوه نگرش و عملکرد موجب عدم شکلگیری پیوندهای لازم ما بین سوسیال دموکراسی با چالشهای دموکراتیک دیگر اقشار و طبقات اجتماعی می شود. جای خالی بی عملی این رفقا را در این تب و تاب پر تپش اجتماعی کدام جریانهای سیاسی پر می کنند؟ با فعالتر شدن نیروهای سیاسی دیگر، در شرایط سستی پیروان بخشهایی از سوسیال دموکراسی، چه نیروها و با چه پلاتفورمها و اندیشه های تئوریک آلترناتیو، این جای خالی را پر می کنند؟

جناح “پرولتری خالص جنبش سوسیال دموکراسی” از این بابت که نمی خواهد کاری به کار مبارزات دموکراتیک اقشار و طبقات دیگر اجتماعی داشته باشد، ایدئولوژی پرولتری خود را تبدیل به یک دین با فورمولها و مواضعی خشک و تغییرناپذیر کرده است، که کاملاُ مانع پویایی و خلاقیت آرمان مبارزه در راه عدالت اجتماعی می گردد. در شرایطی که این دوستان ما با فورمولهای خشک و تغییرناپذیر خود دست به گریبان هستند، اندیشه های پویای دیگری خلاء بی عملی آنها را پر می کنند. البته ممکن است این اندیشه های نوپا و خلاق که با پویایی به پیش می تازند، از طرف دوستان ما با برچسبهای مارک دار تاریخی لکه دار شده و تحریم یا تخطئه گردند، امّا واقعیت جاری، پویایی این اندیشه ها را در کنار بی عملی این دوستان ما کاملاُ با حضور فعال و خلاق این اندیشه های نوین نشان می دهد.

لازم نیست خیلی دور برویم. مسابقه اخیر فوتبال میان تیمهای “تراکتورسازی تبریز” و “پرسپولیس تهران” را در اینترنت تماشا بکنید. “آرمان جمهوری فدرال دموکراتیک” بر بستر نفی تاریخ گذشته آریامهری و بازبینی نوین از تاریخ و حقوق دموکراتیک ملیتها، اقشار و طبقات دیگر اجتماعی بعنوان آلترناتیو پلاتفورمی و تئوریک دیگر روز به روز بخشهای وسیعتری از اقشار روشنفکران سیاسی را به سمت خود جلب می کند. پیروان این اندیشه نوین در پویش فکری خود نه فقط در اندرون خود “ناسیونالیسم افراطی” را مهار، کنترل و ایزوله می کند، بلکه روز به روز در تحکیم مناسبات و پیوندهای دموکراتیک با دیگر ملیتها و اقشار و طبقات اجتماعی گام بر می دارد. باورهای فلسفی نوینی بر بستر خودشناسی، تلاش در راه دستیابی به حقوق طبیعی غصب شده، از راه برداشتن موانع تعالی هویت ملّی انسانی و بالاخره پایبندی استراتژیک بر همزیستی دموکراتیک با دیگر همنوعان و ملیتهای دیگر بعنوان سیل عظیمی از حرکت نوین و پویا در جریان است.

صدها هزار نفرعمدتاُ از جوانان شهرهای مختلف آذربایجان با پلاکاردهای مشخص شهرهای مربوطه خواسته های واحد سیاسی خود را بر محور دستیابی دموکراتیک به حقوق طبیعی ملّی غصب شده خود در زیر یک سقف بزرگ اعلام می دارند. پیام دیگر عمده این همایشها برابرحقوقی و احترام به همنوع و همزیستی برابرحقوق در کنار هم می باشد. “جمهوری فدرال دموکراتیک” بعنوان آلترناتیو قدرتمندی که زیر سقف مسابقه فوتبال امروزه صدها هزار نفر را بسیج می کند، از پویایی لازم جهت در بر گرفتن آرمانهای مدرنیته، ترقی و دموکراتیک دیگر می باشد.

این رفقای ما باید به این سوال اساسی جواب بدهند که آیا راه دستیابی به عدالت اجتماعی از راستای دستیابی به قله “دموکراسی” و آزادی عبور نمی کند؟ سوال را به صورت دیگر مطرح می کنم: آیا اول نباید حکومتی بر مبنای دموکراسی ،آزادی و پایبندی به نظام سیاسی بر مبنای دموکراسی، مدرنیته، سکولاریسم و حقوق بشر را مستقر کرد؟ یا این که برای رسیدن به عدالت اجتماعی، پیش شرط سیاسی دیگری ضرورت ندارد. البته و صد البته این رفقای ما نمی توانند انکار بکنند که برای متشکل شدن کارگران و زحمتکشان در تشکلهای صنفی و سیاسی خود و امکان مستقر شدن نهادهای قوی سازمانی زحمتکشان جهت تضمین و تامین عدالت اجتماعی، اول باید یک نظام سیاسی دموکراتیک در جامعه مستقر گردد.

این رفقای ما عوض این که در یک گوشه ای نشسته و از بلاتکلیفی سیاسی به خارش سرهایشان بپردازند، باید با قیام عمومی تمامی اقشار و طبقات دموکراتیک بصورتی فعال پیوند برقرار کرده و هم در تحول بنیادین آن تاثیر بگذارند، هم از پویایی آن در پالایش اندیشه های ایستا و فورمولهای خشک ذهنی خود تاثیر بگیرند. کارگران و زحمتکشان ایران بیشتر از اینها لایق و شایسته هستند تا با شعارهای صنفی و رهنمودهای غیر سیاسی این رفقا در شرایطی که جّو ذهنی روانی جامعه کاملاُ سیاسی می باشد، سرگرم بشوند. آیا باید قیام و خیزشهای مردمی منتظر آن بمانند تا این رفقا بعنوان پبروان خالص پرولتاریا، سازمان سیاسی خالص پرولتری خود را تشکیل بدهند؟ حتی خود احزاب کارگری امروزین در اندرون خود از چنان پویایی دموکراتیکی بهره مند هستند که در عین وحدت دموکراتیک، امکان طرح، شکوفایی و نقد اندیشه های دیگر هم بقوت خود دوام دارند.

همین چند ماه پیش، جنبش سوسیال دموکراسی ایران فرصت مناسبی را در برگزاری مشترک سالگرد ۱۹ بهمن، سالروز تشکیل جنبش فدایی از دست داد. خیلی از جریانهایی که می توانستند دست در دست تمامی جریانهای متعلق به خانواده فدایی سهیم باشند، این امکان را که خانواده فدایی زیر یک چتر جمع شوند را از دست دادند. همین رفقا با اصرار خشک مذهبی خود، همچنان بر عدم نزدیکی لازم تمامی جنبش سوسیال دموکراسی زیر یک سقف پای می فشارند. آنها حتی در همکاری جهت راه اندازی اکسیونهای مشخص به مناسبتهای مشخصی مانند ۱۹ بهمن و اول ماه می سر باز می زنند. این مبارزه خالص پرولتری است، یا این که فراکسیونیسم در حّد آنارشیسمی که منجر به تکه پاره کردن جنبش سوسیال دموکراسی می شود؟

علیرغم اصرار این رفقا در ادامه به سیاستهای خشک و غیرقابل انعطافشان، سوسیال دموکراسی پویا باتوانی قدرتمند در راستای هر چه بیشتر متحّد کردن نیروهای پیرو عدالت اجتماعی برای چالشهای قدرتمندتر در راه بسیج هدفمند نیروهای سکولار دموکراسی، چالشگران راه ترقی ، مدرنیته و آزادیهای ملّی در راه استقرار نظامی سکولار دموکراتیک با شرکت تمامی نیروهای جبهه وسیع دموکراسی تلاشی خستگی ناپذیر را دوام می دهد. پویایی جنبش مردمی نه تنها میدان را برای پالایشهای فکری بیشتر فراهم کرده است، بلکه اتحاّدهای قدرتمند دموکراتیک نوینی را شکل داده و می دهد. بیایید به ایستایی خود پایان داده و در این تحول بنیادین فعالانه مشارکت کرده در عین حال خودمان هم متحول بشویم.

تاریخ انتشار : ۱ اردیبهشت, ۱۳۸۹ ۷:۳۳ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ترک تحریم می‌کنم، خطر جلیلی جدّی است!

اصلاح‌طلب اصول‌گرا، ادامه داره ماجرا

دلایل فراخوان «ث ژ ت» برای دادن رأی به برنامه «جبههٔ نوین مردمی»

بر خلاف مرحله‌ی اول، در مرحله‌ی دوم انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کنم و به آقای پزشکیان رأی می‌دهم!

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

رأی معترضان و عدم افزایش مشروعیت!