ورود توتال، موافقتها و مخالفت ها
تمدید پیوند قدیمی نفت ایران با غول نفتی ‘توتال’ برای توسعە فاز ١١ پارس جنوبی در قالب بە اصطلاح قرارداهای جدید نفتی، بی گمان مهمترین دستاورد دولت روحانی در جذب سرمایەهای خارجیست کە هم اشتیاق موافقان آن را برانگیخت و هم خشم مخالفان آن را.
در توجیە و توضیح انعقاد این قرارداد کە عمدتا از طرف زنگنە وزیر نفت مطرح شد، موارد مطروحە چنین اند:
ـ ضرورت حضور غول های نفتی دنیا بە این علت کە بسیاری از میادین و مخازن نفتی ـ گازی کشور بدلیل نبود سرمایە و تکنولوژی رو بە پایان است،
ـ این قرارداد بهیچ وجە در طول بیست سال، پنجاە درصد از تولید میدان را بە شرکت خارجی توتال نمی دهد،
ـ قابل فسخ بودن این قرارداد و عدم پرداخت هیچ گونە وجوهی از طرف ایران در صورت پا پس کشیدن طرف دوم از قرارداد، یعنی شرکت توتال،
ـ توجیە محرمانە بودن این قرارداد با این برهان کە در هیچ کجای جهان هیچ قرارداد مهمی تمام وجوە آن علنی نیست،
ـ توتال هزینە مستقیم این سرمایەگذاری را می پذیرد و شرکت نفت ایران تا پیش از آغاز تولید از میدان، موظف بە پرداخت هیچ مبلغی بە طرف دوم نخواهد بود،
ـ قرارداد امنیت زا است،
ـ مشکلات سرمایەای در کشور کە ظرفیت شرکت های داخلی را برای سهم گیری محدود کردە است. بعنوان مثال در مورد اینکە سهم شرکت پتروپارس تنها نوزدە و نە دهم درصد است، بە دشواری منابع تهیە پول و در مضیقە بودن صندوق توسعە ملی اشارە می کند،
ـ بعلت قطع طولانی مدت روابط مشاوران و پیمانکاران ایرانی با شرکت های خارجی، سطح دانش و فن آوری در ١٢ سال گذشتە سبب کاهش بهرەوری شدە.
از طرف دیگر ‘مجید متقی فرد’ سخنگوی جبهە پایداری، ضمن مخالفت شدید خود و جریان مورد نظرش از این قرار داد، ضمن اینکە از تفاوتهای دولت با اهداف انقلاب گفت، تاکید کرد کە این قرارداد همانند سند ٢٠٣٠ بسترساز نفوذ دشمن، در مسیر انحرافی و قراردادی ست کە چشم بە دشمن دوختە است.
دو نگاە از دو نوع سرمایە
چنانکە مفروض است در کشور دو نوع نگاە بە گردش سرمایە و فعالیت های اقتصادی مطرح اند: اولی یک نگاە نظامی گرایانە و محافظەکارانە مذهبی است کە از طرف پایداری ها و اصولگرایان مطرح می شود، نگاهی کە خواهان برجستەکردن نقش سپاە و ارگانهای غیر دولتی دارای سرمایە در فعالیت های ‘کلان ـ اقتصادی’ مانند عرصە نفت و گاز اند، و دومی یک نگاە نئولیبرالیستی (بورژوازی بوروکراتیک و خصوصی) کە خواهان گسترش روابط اقتصادی با خارج کشور و از این طریق تامین حضور شرکت های بزرگ دنیا و جذب سرمایە آنان برای سرمایە گذاری در ایران اند. پیامد نگاە اولی، تشدید حضور سپاە، نیروهای امنیتی و نظامی در کشور و تقویت موضع محافظەکاران است، و پیامد نگاە دوم بە حاشیەراندن بیشتر این نیرو، تقویت نقش ارگانهای غیر نظامی و آن بخش هائی از سرمایەداری در ایران اند کە توجە بیشتری بە گسترش روابط با جهان دارند. و آن قشرهائی از نظام سرمایە کە از این روابط سود می برند همانا سرمایەداری بوروکراتیک و سرمایەداری خصوصی اند.
فاکت ها و مسیرهای خروجی
با توجە بە سخنان بیژن زنگنە، می توان بە چند نکتە اساسی در وضعیت کنونی کشور ارجاع داد:
ـ در مضیقەبودن سرمایە داخلی: در داخل ایران سرمایە از لحاظ انباشت و در دسترس بودن مسیرهای ورودی بە سرمایەگذاری تولیدی دچار مشکلات فراوان است.
ـ نبود تکنولوژی مدرن: شرکت های داخلی علیرغم میل ورودشان بە فعالیت در حوزەهای نفتی و گازی، اما فاقد تکنولوژی لازم اند. حتی نبود تکنولوژی پیشرفتە کنونی، موجودیت صنایع نفتی و گازی ایران را در آیندە با خطرات جدی روبرو کردەاست،
ـ جذب سرمایە گذاری خارجی، امنیت زاست. این بدان معنی است کە سرمایەداری بوروکراتیک و خصوصی در ایران بر خلاف سرمایەداری نظامی و کنسرواتیو مذهبی کە ریشە در طبقات و اقشار مذهبی، بازرگانی، بازار و خردەبورژواژی دارد، از طریق جذب سرمایە در فکر تامین امنیت ایران هم هست کە این روزها بعلت حوادث سیاسی در جهان و منطقە (انتخاب ترامپ و شکل گیری اتحاد عربی آمریکائی در منطقە خلیج فارس علیە ایران)، بشدت نسبت بە دوران اوباما دچار وضعیت دگرگونەای گشتە است.
بازی جبهە پایداری ها
چنانچە از سخنان سخنگوی جبهە پایداری برمی آید، دغدغە این نوع نیروها حفظ نظام، گستردەترکردن حضور بورژوازی نظامی و کنسرواتیو مذهبی در اقتصاد ایران، و بە طبعی حتی استفادە از ناسیونالیسم ایرانی (ترسانیدن مردم و جامعە از خطر بازگشت مونوپولهای غربی و بە غارت داد منابع کشور) است. جبهە پایداری، مانند نیروهائی کە در اصلی ترین ارگانهای قدرت در کشور جا خوش کردەاند، ایدە ناسیونالسیم اقتصادی و بریدن جامعە ایران از جامعە جهانی را راە حفظ نظام و ماندگاری آن می بینند. معلوم نیست در شرایطی کە کشور هم بە سرمایە خارجی نیاز دارد و هم بە تکنولوژی مدرن، چگونە چنین تفکری می تواند حتی بە حفظ نظام مورد نظرشان هم یاری رساند.
نتیجە
سرمایەداری ایران، هم اکنون در جلوە دو دیدگاە اصلی بە سخت ترین مصافها علیە همدیگر رفتەاند. از طرفی نگرشی کە علاقمند بە فعال کردن بیشتر نقش نظامی ها، ارگانهای غیر دولتی بسیار ثروتمند مذهبی (کنسرواتیوها) در اقتصاداند و نگرشی کە بوروکراتیک و خصوصی١ است و در مسیر پیوند بیشتر با سرمایە جهانی در حرکت است. قرارداد توتال نشانە بزرگی از پیروزی نگرش بوروکراتیک و خصوصی علیە نگرش نظامی و کنسرواتیو مذهبی است. پیروزی ای کە هنوز از طرف مقابل بە چالش کشیدە می شود. بە چالش کشیدە می شود زیرا کە قراردادهائی از این دست و با مدت زمان این چنینی می توانند بە بنیانهای سرمایەداری نظامی و کنسرواتیو مذهبی ضربە بزرگی وارد آورند، و موقعیت آن را تضعیف کنند.
زیرنویس:
در مورد خصوصی سازی (غیردولتی کردن اقتصاد) هر دو نگاە موافق اند، اما نگاە جبهە پایداری ها غیردولتی کردن اقتصاد را در معنای سپردن اقتصاد بە ارگانهای نظامی و ایدئولوژیک نظام می بیند، اما طرف دوم در سپردن آن بە بخش خصوصی غیر ایدەئولوژیکی و نیروهای بوروکراتیک کە بنوعی بیشتر منطق سرمایە را در معنای عرفی آن می فهمند.