خدمت جناب آقای ربیعی وزیر محترم کار
با درود
جناب آقای ربیعی، ابتدا ضمن تبریک به حضرت عالی جهت انتخاب شما به عنوان وزیر کار. قابل ذکر است که ما امضا کننده گان نامه که همگی ازکارگران نیشکر هفت تپه هستیم، درسالهای گذشته ، تنها به دلیل حق خواهی وتامین معیشت زندگی دچار مصائب ورنجهای فراوانی شدیم. آنهم در شرکتی که به دلایل مختلفی، مانند سوء مدیریت، افت شدید تولید، فرسودگی کارخانه وپایین بودن تعرفه گمرکی درآستانه تعطیل شدن قرارداشت. ودردا که موارد ذکر شده درمورد اوضاع نامناسب شرکت هیچ ارتباطی با کارگران نداشت. یعنی وجود ناهنجاریهای ذکر شده خارج ازحیطه،عملکرد ومسئولیت ما کارگران بود. بلکه موارد ذکر شده تابع دلایل مختلفی بودند که طبیعی ست دریک مجموعه دولتی، عامل بحران ومشکلات به گردن نهادهای دولتی است. ولی آن کسانی که تاوان چنین ندانم کاریها وبی لیاقتی ها را دادند کارگران بودند. حقوق حقه کارگر با تاخیرها ودشواریهای عدیده ای پرداخت می شد. امنیت شغلی وامنیت روانی کارگران وخانواده ها از بین رفته بود. در تداوم شرایط مذکو، اوضاع به حدی بغرنج شده بود که برای بسیاری تهیه نان خالی هم دشوار شده بود. گرفتن نان قرضی از نانوایی متداول شده بود وسفره کارگران به شدت خالی شده بود. درچنین شرایط غم بار وناامید کننده ای کارگران به تنها وسیله ممکن (یعنی اعتصاب) جهت بیان اعتراض ناشی از وضعیت بوجود امده پرداختند. شعار” کارگر هفت تپه ایم، گرسنه ایم گرسنه” بخوبی شرایط رقت بار کارگران را نشان می داد. همچنین کارگران با مشاهده ضعف وسستی شورای اسلامی کار، با جمع آوری امضا این تشکل نامتجانس با وضعیت کارگران را منحل کردند. شورایی که قرار بود به استیفای حقوق کارگران پردازد عملا پادوی کارفرما بود ودرخدمت کارفرما قرارداشت. درعوض کارگران در یک اقدام جمعی، و برطبق مقاوله نامه ها ۸۷ و۹۸سازمان جهانی کار که ایران عضو آن است، دست به تاسیس سندیکای خود زدند. اقدامی که نتایج ملموسی برای کارگران به همراه داشت. لازم به گفتن است که همگی ما از اعضای هیئت مدیره سندیکا نیشکر هفت تپه هستیم.
آقای وزیر، مبارزه کارگری مبارزه ای ست کە برای معیشت ورسیدن به یک زندگی شرافت مندانه صورت می گیرد. آنهم درشرایطی که این اوضاع سخت برما تحمیل شده بود. چرا که ما خود را در پیدایش این وضعیت گناهکارنمی دانستیم. با اینهمه دراثر پایمردی وایستادگی کارگران، خوشبختانه دولت مجبورشد که دوباره شرکت نیشکرهفت تپه را یاری کند. درنتیجه شرکت از زیر مجموعه مادرتخصصی وابسته به وزارت جهاد کشاورزی خارج و به وزارت صنایع یعنی به زیر مجموعه سازمان گسترش ونوسازی صنایع منتقل گردید. اما مانند تمامی پدیده های انسانی، این چنین پیروزی برای کارگران خالی از تاوان نبود. مسئولین انتقام امتیازاتی را که ناچار شدند به کارگران بدهند، از ما فعالان سندیکائی که منتخب کارگران بودیم، گرفتند. این تاوان را ما شش نفر امضا کننده نامه پرداخت نمودیم. بازداشتهای متعدد، توام با پرونده سازیهای مختلف، زندان از شش ماه تا یک سال و نیم واخراج ازدوسال ونیم تا سه سال. اینها بخش کوچکی از تاوانیست که ما پرداخت نمودیم. زیستن در زیر فشار واضطراب، تحمل انواع توهین ها وتهمتهای گوناگون آن هم به خاطر اتهاماتی که نخ نما وبی اساس بود. طبیعی است که همسران وفرزندان ما هم به این ترتیب مجازات می شدند و محرومیتهای شدیدتری را باید تحمل می کردند.
آقای وزیرشما درابتدای وزارت خویش، اعلام کردید که شما درگذشته کارگر بوده اید و به آن افتخار می کنید. ما میخواهیم یاد آوری کنیم که با توجه به نگاه تحقیرآمیزی که در جامعه ودولت نسبت به طبقه کارگروجود دارد، متاسفانه کارگران درایران (به شرط کارگر ماندن) هیچ شانسی جهت وزارت ندارند که هیچ، آنها حتی نمی توانند شهردارشهرشان هم بشوند. آقای وزیر خودتان بهتر میدانید که مسئولیت فعلی شما هیچ ربطی به کا رگربودن شما درگذشته ندارد، بلکه مربوط به مشاغل بعدی تان است. صرف اعلام اینکه شما قبلا کارگر بوده اید بالقوه هیچ نفعی برای طبقه کارگر ندارد.
آقای وزیر
کارگران در ایران روزگار سختی را می گذرانند. دشواریهایی مثل، دستمزد پایینترازخط فقر، عدم وجود تشکل مستقل کارگری که بتواند اززندگی ما کارگران دفاع کند ونداشتن حق اعتصاب و همچنین تاخیرهای طولانی در پرداخت حقوق ودستمزد کارگران، تنها بخش کوچکی ازمصائب این طبقه بزرگ بشمار می رود. درحالیکه هربقال سرکوچه دروضعیت بهم ریخته اقتصادی، راسا قیمت کالای خود را جهت فروش تعیین می کند، با اینهمه ما کارگران بعنوان فروشندگان نیروی کار، حق مشارکت درتعیین این یگانه کالایی که برای عرضه داریم را نداریم. بطوریکه حتی درکمیته دستمزد، که ظاهرا تکیه برسه جانبه گرایی دارد – وبا اینکه آن نمایندگان بخش کارگری دراین کمیته نمایندگان واقعی کارگران نیستند – بازهم این نماینده دولت است که کنترل را در دست دارد واضافه دستمزد سالیانه کارگران را تعیین قیمت می کند. درحالیکه کارفرمایان درهر شرایطی میتوانند سرمایه خود را از تولید خارج کنند (یعنی اعتصاب کنند) و یا همانطور که سال گذشته دیدیم اجناس خود را در انبارها نگه دارند و وارد بازار نکنند، اما کارگر از چنین حقی (اعتصاب)برخوردار نیست. کارگران نیشکر هفت تپه برای گریز از شرایط تحمیلی که توام بود با گرسنگی که کیان خانواده های شان را تهدید میکرد، مجبور شدند دست به اعتصاب بزنند. اعتصابی که که کاملا خود جوش ومسالمت آمیز بود. ولی درنهایت آنکسی که تنبیه شد ما بودیم. نه آنانی که زندگی بیش از چهارهزار کارگر را به خطر انداخته بودند. عدم پرداخت ویا حتی تاخیر درپرداخت حقوق ودستمزد کارگران جرمیست نابخشوده، ضدانسانی وضداخلاقی. چرا که زندگی، جان وعزت کارگران به خطر می اندازد.
درخاتمه: ما خواستاربازگشت به وضعیت شغلی خود، پرداخت حقوق وبیمه این دورانی را که از کار اخراج بوده ایم، هستیم. ما همچنین خواستار آن هستیم که احکام قضائی صادره دربارۀ ما باطل اعلام گشته وازما اعادۀ حیثیت شود. چرا که این شرایطی که برسر ما آمد را ظالمانه وبدورازعدالت می دانیم. مگر ما کارگران چه گناهی کرده ایم که چوب بی تدبیریها و تصمیمات غلط دیگران را بخوریم؟ اختیار دست دیگران است و تاوان را ما پس بدهیم؟ ما بدنبال عدالت هستیم. ملاک ما در قضاوت حرفهای زیبا، کلی ومبهم نیست. در زمینه عمل است که این قضاوت شکل می گیرد.
موفق باشید
با آرزوی سربلندی واعتلای طبقه کارگر
۹/۷/۱۳۹۲
محمدحیدری مهر
قربان علیپور
جلیل احمدی
رضارخشان
فریدون نیکوفرد
علی نجاتی
اعضای هیأت مدیرۀ سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه