جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۹

جمعه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۹

تجاوز اسراییل به خاک ایران را محکوم می‌کنیم!
ما ضمن ابراز انزجار عمیق، این اقدام نظامی اسراییل بدون تحریک قبلی طرف مقابل را بشدت محکوم می‌کنیم. این حملات نقض آشکار حقوق بین‌الملل و منشور سازمان ملل متحد به...
۲۳ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
نویسنده: هیئت سیاسی ـ اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
گرسنگی‌ای که زبان را بند می‌آورد
از وقتی که نسل‌کشی در غزه آغاز شد، همه‌چیز برایم زیر سؤال رفته است. هر ارزشی که زمانی مرا شکل داده بود به لرزه افتاده است. قبلاً نوشتن بسیار مؤثر...
۲۳ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: حسام معروف
نویسنده: حسام معروف
کالیفرنیا در آتش؛ آمریکا در آستانه بحران مشروعیت؟
ترامپ، به بحران‌ها نیاز دارد تا قدرت خود را تثبیت کند. مهاجران امروز همان نقشی را ایفا می‌کنند که پیش‌تر مسلمانان، سیاه‌پوستان یا چینی‌ها در تبلیغات او داشتند: دشمن‌سازی برای...
۲۲ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: پروین همتی
نویسنده: پروین همتی
ادای احترام به رفیقی دیرینه و مبارز
امروز دوباره حسرتی در دل دارم: حسرت اینکه حتی نمی‌توانم در این لحظه‌های تلخ، به دیدار زری خانم بروم و کنارش باشم، زمانی که سغایت دیگر در کنارش نیست و...
۲۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: رضا فانی یزدی
نویسنده: رضا فانی یزدی
آیا ترامپ می‌تواند پیش از آنکه اسرائیل و نئوکان‌ها جنگ جدیدی را آغاز کنند، به توافق جدیدی با ایران دست یابد؟
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، روز چهارشنبه قبل نوشت که از ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، خواسته است تا به دستیابی ایالات متحده به یک توافق هسته‌ای با ایران کمک...
۲۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: تریتا پارسی
نویسنده: تریتا پارسی
سیاهکل، شعله‌ای در حافظه‌ی خاموش ما
این مکان می‌توانست، و باید، به موزه‌ای برای مقاومت، به فضایی برای آموزش، تأمل و گفت‌وگوی بین‌نسلی درباره آزادی، عدالت و رنج انتخاب بدل شود. در بسیاری کشورها، فضاهای مشابه...
۲۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو
رسوایی واقعی!
چرا کشورهای غربی کاری برای متوقف کردن این فاجعه نمی‌کنند؟ در جهانی عادلانه، شورای امنیت سازمان ملل باید اسرائیل را وادار کند که محاصرۀ غزه را پایان دهد و نیروهای...
۲۱ خرداد, ۱۴۰۴
نویسنده: برگردان: پروین همتی
نویسنده: برگردان: پروین همتی

متن سخنان نازیلا توبائی*، در مراسم ماه اوت سال ۲۰۱۴ در دانشگاه فرزنو – کالیفرنیا

در 6 دی ماه 1360 سیامک را بر می‌گردانند به اوین و دوباره از علی صحتی می پرسند:" مسئول تو کی بوده؟"، گفت: " سیامک بوده". بازجو می پرسد که ایا مطمئنی که سیامک بوده و علی صحتی میگوید بله. بازجو از علی می خواهد که چشم بنداش را پائین بکشد و وقتی چشم بند را پائین می آورد سیامک را روبروی خودش می بیند. علی میگوید همه چیز را دروغ گفته و سیامک کاره ای نبوده. تقصیر را به گردن سیامک انداخته چون فکر می‌کرده سیامک اعدام شده است. همانجا بازجو کشیده میزند به علی و علی را اعدام می‌کنند.

کشتار های جمهوری اسلامی از روز بعد از انقلاب در پشت بام مدرسه علوی آغاز شدند و هنوز هم ادامه دارند.

 دائی من احمد نیری، در سال ۶۰ اعدام شد؛ دائی دیگرم، حسین نیری، در سال ۶۱ اعدام شد. برادم سیامک توبائی در سال ۶۰ دستگیر شد واز  تابستان ۶۷ جان بدر برد و در واقع در سال ۶۸ با شروع قتل های زنجیره ای از بین رفت.

در سال ۱۳۶۰، سیامک ۱۶ ساله بود که دستگیر شد. بچه سوم خانواده بود. خانواده‌ مذهبی نداشتیم. سیامک در دبیرستان خوارزمی تحصیل می‌کرد. مجاهدین در دبیرستان خوارزمی خیلی فعال بودند و در نتیجه سیامک هم هوادار مجاهدین شد. بهار ۵۸ سیامک از پدرم پرسید که آیا اجازه می‌دهد که او هوادار مجاهدین شود، چون پدرم خودش از مبارزین سال ۱۳۳۲ بود تمام فرزندانش را برای انتخاب راه و فعالیت سیاسی آزاد گذاشته بود. سیامک پسری سر براه و خیلی خوب بود. چون دوست صمیمی سیامک از هواداران سازمان مجاهدین بود او هم همین راه را برای خودش انتخاب کرد. اینطور بود که نسل ما به گروه‌های سیاسی مختلف پیوستند.

  سیامک دانش آموز و ورزشکار نیز بود و همیشه دلش می خواست به همه برسد. یک روز سیامک آمد خانه و ژاکت نوئی که پدرم از خارج براش آورده بود تنش نبود. مادرم پرسید: ” ژاکت چی شده؟” سیامک گفت: “گم شده”، و بعد ها فهمیدیم که آن را به دوستی که ژاکت نداشت، بخشیده بود. سیامک عقیده داشت که باید چیز نو و چیزی را که خیلی دوست داری ببخشی. این ویژه گی شخصی سیامک بود.  تابستان ۶۰ به خانه  ما ریختند و دنبال سیامک می‌گشتند، که سیامک خونه نبود و رفته بود به خانه خاله ام. و مدت ها آنجا مانده بود. بعد از دو هفته بوسیله یکی از دوستان دوران راهنمائی اش که به حزب الله پیوسته بود نزدیک خانه خاله ام او را شناسائی و دستگیر کردند.

 این اولین تجربه دستگیری در خانواده ما بود و می توانید تصور کنید که چقدر دردناک بود. سیامک را از ۱۴ شهریور سال ۶۰  دیگر ندیدم. در آن موقع به خواهرها ی زیر ۳۰سال اجازه ملاقات نمی‌دادند. پدرم تمام مدت دنبال کار او بود. تا ماه مهر که در اوین بود از سیامک خبری نداشتیم. بعد اسم سیامک در روزنامه و رادیو به عنوان اعدامی اعلام شد. روز بعدش رفتیم بهشت زهرا تا قبر سیامک را پیدا کنیم و در بهشت زهرا به ما گفتند که چنین شخصی اینجا نیامده. رفتیم اوین و در اوین به ما گفتند که سیامک اعدام نشده. روزنامه را بهشان نشان دادیم که نوشته بود او اعدام شده . مامورین گفتند که این اشتباه است و او اعدام نشده است. مدت‌های زیادی دنبال پرونده اش بودیم، تا اینکه پولی را که در مهر ماه سال ۶۰ برای سیامک داده بودیم در ابان ۶۰ توانستیم رسید پول را که با دست خط خود سیامک بود تحویل بگیریم. یعنی از ۷ مهر تا اواسط آبان ۶۰ ما در یک بلا تکلیفی بودیم و نمی‌دانستیم که سیامک زنده است یا نه. و متاسفانه این بلاتکلیفی سرنوشت خانواده ما شد.

  آبان ۶۰ سیامک زنگ زد و گفت که به قزل حصار منتقل شده است و مطلب روزنامه اشتباه بوده است. همین اشتباهی را که رژیم در مورد سیامک انجام داد باعث شد که در واقع سرنوشت دردناک سیامک و خانواده را رقم زند؛ چرا که  بعد از آن وقتی که دوستان دیگر سیامک دستگیر میشوند چون فکر میکردند که سیامک اعدام شده است زیر شکنجه اسم سیامک را به عنوان مسئول شان می‌دادند.  دوست صمیمی سیامک به نام علی صحتی گفته بود که همه تقصیر ها از سیامک بوده و در۶ دی ماه که سیامک حکم ۳ سال را گرفته بود و در قزل حصار بود. در ۶ دی ماه ۱۳۶۰ سیامک را بر می‌گردانند به اوین و دوباره از علی صحتی می پرسند:” مسئول تو کی بوده؟”، گفت: ” سیامک بوده”. بازجو می پرسد که ایا مطمئنی که سیامک بوده و علی صحتی میگوید بله. بازجو از علی می خواهد که چشم بنداش را پائین بکشد و وقتی چشم بند را پائین میآورد سیامک را روبروی خودش می بیند. علی میگوید همه چیز را دروغ گفته وسیامک کاره ای نبوده. تقصیر را بگردن سیامک انداخته چون فکر می‌کرده سیامک اعدام شده است. همانجا بازجو کشیده میزند به علی و علی را اعدام می‌کنند. این مطلب را بعد ها سیامک به ما گفت و علی ۶ دی ماه ۶۰ اعدام شد. قبر علی در قطعه ۹۲ بهشت زهراست. و اتفاقا زیر پای دائی ام است که او هم  6 دیماه ۶۰ اعدام شد. علی جان خودش را می‌دهد تا سیامک زنده بماند. سیامک از آن زمان خودش را شهید زنده اعلام می‌کرده؛ می‌گفت: “اگر من اعدام شده بودم علی زنده می ماند.”  

 اواخر بهار ۶۱ بود که در روز های ملاقات مثل همیشه با پدر و مادرم به آنجا می رفتیم. اگر چه به خواهر و برادر اجازه ملاقات نمی‌دادند ولی می خواستم آن فضا را حس کنم و به سیامک نزدیک تر شوم. سیامک در واحد ۳ بود و روی در زندان قزل حصار نوشته بودند “زبال دانی تاریخ ” . وقتی وارد  واحد ۳ زندان شدیم، یک پاسدار به همه گفت که امروز ملاقات ها همه قطع است.  پدرم با صدای بلند و کمی عصبانی گفت که چرا ملاقات ها قطع است؟ بعد از کمتر از دو دقیقه یک جیپ پر از پاسدار آمد و گفتند که کی گفت که چرا ملاقات ها قطع است. مردم پدرم را نشان دادند. پاسدار ها ریختند و با زور و کتک پدرم را بردند.شکنجه پدر زندانی جلوی چشم خانواده زندانی. بعد از ساعت ها که پدرم از زندان آمد بیرون چهره‌ای داشت پردرد، اما لبانش می خندیدند. گفت که سیامک را دیدم ، سیامک را دیدم. در زندان قزل حصار سیامک زیر ۸ بوده و آن روز سیامک ممنوع الملاقات بوده. حاج داوود برای اینکه به پدرم ثابت کند که سیامک زنده است به پدرم ملاقات حضوری می‌دهد. درست زمانی بوده که سیامک بصورت وحشتناک شکنجه شده بود و بالای چشم سیامک بریده گی پیدا کرده بود. در این شرایط به پدرم ملاقات حضوری می‌دهد که این خود یک شکنجه مضاعف بود.

  یک روز که برای ملاقات رفته بودیم بهناز شرقی، خواهر یکی از زندانیان، که بالای ۳۰ سال سن داشت و حق ملاقات داشت، سرش را از در میله های در زندان می‌برد تو که یکی از زندانبانان در را طوری می‌بندد که سر بهناز له می‌شود، آن‌هم در برابر چشمان مادر و دختر خردساش. به این جنایت هیچ‌وقت و در هیچ جا رسیدگی نشد.

  کشتار سال ۶۷ فقط یک واکنش از جانب رژیم نسبت به اتفاقی که در مرز ها افتاد نبود؛ یک کار حساب شده بود. جنگ تمام شده بود و نمی‌دانستند که با ین تعداد زندانی های سیاسی  چه کنند. بهترین راه حل مسئله زندان سیاسی به قول ایرج مصداقی پاک کردن خود مسئله بود. بسیاری از کسانی را که در تابستان ۶۷ اعدام کرده بودند، فلج بودند و کسانی بودند که نمی توانستند خطری برای جمهوری اسلامی باشند. جمهوری اسلامی آن ها را با هئف حذف‌شان اعدام کرد.

۲۰۰ نفر که سالم تر بودند را از بقیه جدا کردند که سیامک هم جزو آن ۲۰۰ نفر بود. و آنها فکر می‌کردند که رژیم می خواهد آنها را آزاد کند؛ سیامک  به یک مرخصی سه روزه و بعد به یک مرخصی دو روزه می‌آید. به دام رژیم می‌افتد ودر یک گروه ده نفره تصمیم به فرار می‌گیرند، و در مرخصی سوم برنامه فرار میگذارد ، و به خانه نمی‌آید. بعد از آن ما هیچ خبری از سیامک نداشتیم تا حدود ۸ سال پیش از طریق دوست او ایرج مصداقی با خبر شدیم که سیامک در سال ۶۸ اعدام شده است. ما از سیامک چیزی نداریم و شناسنامه اش باطل نشده است.  دوست سیامک جواد تقوی هم جزو آن گروه ده نفره بود که اعدام شد ولی جمهوری اسلامی هیچ مسئولیتی را در مورد جواد تقوی قبول نمی‌کند، و شناسنامه جواد را باطل نمی‌کند. در نتیجه زن جواد تقوی نمی تواند ازدواج کند و یا از مملکت خارج شود. جمهوری اسلامی می‌گوید که جواد فراری است و ما نمی‌دانیم کجاست. دختر جواد تقوی دچار سانحه ای میشود چون اجازه پدر نیست دختر جواد را عمل نمی‌کنند.

 سپیده درستی کم کم از راه می رسد.

———————-

 این گزارش توسط سازمان فداییان خلق ایران(اکثریت) – واحد آمریکای شمالی، تهیه شده است. 

 

 

تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد, ۱۳۹۶ ۱:۰۴ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

تجاوز اسراییل به خاک ایران را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن ابراز انزجار عمیق، این اقدام نظامی اسراییل بدون تحریک قبلی طرف مقابل را بشدت محکوم می‌کنیم. این حملات نقض آشکار حقوق بین‌الملل و منشور سازمان ملل متحد به شمار می‌روند. ما شورای امنیت و تمامی کشورهای جهان را فرا میخوانیم تا هرچه زودتر از تمامی امکانات موجود برای خنثی کردن این توطئه علیه تمامیت ارضی ایران استفاده نمایند. عدم واکنش قاطع به این رخداد می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری برای صلح و ثبات منطقه‌ای و جهانی در پی داشته باشد.

ادامه »
سرمقاله

راهپیمایی به سوی غزه، عبور از مرزهای بی‌تفاوتی و بی‌عملی جهانی!

راهپیمایی جهانی به سوی غزه تلاشی است مسالمت‌آمیز برای بازگرداندن کرامت به مرکز گفت‌وگوی جهانی و واکنشی است بجا و مؤثر به سکوت، بی‌عملی و ناتوانی نهادهای رسمی و حقوقی بین‌المللی در برابر نقض‌ فاحش حقوق بشر در غزه، ارتکاب جنایات جنگی مکرر از سوی اسراییل و اقدام به نسل‌کشی آشکار.

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

اجرای عدالت یا توحش ادواری حکومتی؟

صدور و اجرای چنین احکامی به غایت غیرانسانی‌اند و نه تنها نشانی از اجرای عدالت در خود ندارند که نوعی توحش سیستماتیک حکومتی و رواج‌دهندۀ خشونت بیشتر در جامعه‌اند. اجرای احکام منجر به قطع عضو بر مبنای قوانین بین‌المللی نیز مصداق شکنجه محسوب می‌شوند..

مطالعه »
یادداشت

خشونت، قانون، و زنانی که در کنار نظام ایستاده‌اند

وقتی مردان در برابر حقوق زنان می‌ایستند، ردپای حفظ قدرت و امتیاز را می‌توان در مواضعشان دید. اما هنگامی‌که زنی خواستار حذف قانونی می‌شود که برای نجات جان زنان طراحی شده، دیگر با مخالفتی ساده مواجه نیستیم؛ بلکه با بازتولید آگاهانه نظامی مواجهیم که حق انتخاب و امنیت را از زنان دریغ می‌کند.

مطالعه »
بیانیه ها

تجاوز اسراییل به خاک ایران را محکوم می‌کنیم!

ما ضمن ابراز انزجار عمیق، این اقدام نظامی اسراییل بدون تحریک قبلی طرف مقابل را بشدت محکوم می‌کنیم. این حملات نقض آشکار حقوق بین‌الملل و منشور سازمان ملل متحد به شمار می‌روند. ما شورای امنیت و تمامی کشورهای جهان را فرا میخوانیم تا هرچه زودتر از تمامی امکانات موجود برای خنثی کردن این توطئه علیه تمامیت ارضی ایران استفاده نمایند. عدم واکنش قاطع به این رخداد می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری برای صلح و ثبات منطقه‌ای و جهانی در پی داشته باشد.

مطالعه »
پيام ها

پاسخ نهضت آزادی ایران به پیام تبریک سازمان فدائیان خلق (اکثریت)

از پیام تبریک صمیمانه شما به مناسبت شصت و چهارمین سالگرد تاسیس نهضت آزادی ایران سپاسگزاریم. نهضت آزادی همواره در راه آرمان‌های آزادی، عدالت و مردم سالاری، مبارزه مسالمت آمیز و تلاش صبورانه کرده است و اینک از اشتراک نظر در این موارد با آن سازمان که سال‌های طولانی به مبارزه و فداکاری ادامه داده، خرسند است.

مطالعه »
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

تجاوز اسراییل به خاک ایران را محکوم می‌کنیم!

گرسنگی‌ای که زبان را بند می‌آورد

کالیفرنیا در آتش؛ آمریکا در آستانه بحران مشروعیت؟

ادای احترام به رفیقی دیرینه و مبارز

آیا ترامپ می‌تواند پیش از آنکه اسرائیل و نئوکان‌ها جنگ جدیدی را آغاز کنند، به توافق جدیدی با ایران دست یابد؟

سیاهکل، شعله‌ای در حافظه‌ی خاموش ما