مرگ اندوهبار آرمیتا گراوند: انگشت اتهام مردم به سوی جمهوری اسلامی است!
پیش از هر سخنی، از سوی اعضا و یاران سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) تاسف و تاثر عمیق خود را نسبت به پرپر شدن نوگل ایرانزمین، آرمیتای جوان با هزاران امید و آرزویاش، به مادر و پدر او، دیگر اعضای خانواده و نزدیکان و دوستان آرمیتا و سوگواران او ابراز و یادش را گرامی میداریم.
آرمیتا گراوند ۱۶ ساله، صبح روز یکشنبه ۹ مهر ۱۴۰۲، چند دقیقه پس از ورود به مترویی در تهران، بیهوش به بیرون از مترو و سپس به بیمارستان فجر وابسته به ارتش انتقال یافت. او دیگر به هوش نیامد و پس از ۲۸ روز بیهوشی خبر درگذشتاش از سوی حکومت اعلام و روز ۷ آبان ۱۴۰۲ طی تدابیر شدید امنیتی در «بهشتزهرا» به خاک سپرده شد.
پس از انتشار این خبر تلخ و غمبار، انگشت اتهام افکار عمومی بیدرنگ حکومت را نشانه گرفت. با توجه به اینکه آرمیتا بدون حجاب وارد مترو شده بود، انتقال او به یک بیمارستان ارتشی، تخلیه بخش مراقبتهای ویژۀ آن، بازداشت اولین خبرنگاری که برای تهیۀ گزارش به آنجا رفت و ایجاد جو شدید امنیتی حول علت بیهوشی او، یادآور موارد مشابهی از خشونتهای حکومتی منجر به مرگ زنان بود و از همین رو از همان آغاز پرسشهای زیادی را برانگیخت که تاکنون بیپاسخ ماندهاند. اینکه بلافاصله مسئولین جمهوری اسلامی و نهادهای اطلاعاتی امنیتیاش پیلهای مرموز به دور مرگ آرمیتای جوان کشیدند و در پی توضیحات و اقداماتی مشابه قتلهای چند دهۀ گذشته، به ویژه سال پیش برآمدند، از نظر بسیاری از ایرانیان بر بار ارتکاب قتل حکومتی میافزاید.
در حالی که تمام متروهای ایران مجهز به دوربینهای مداربستهاند و برای اثبات ادعای بیهوشی آرمیتا در اثر “افت فشار”، کافی بود که فیلم واگنی که آرمیتا در آن بیهوش شد، منتشر شود، حکومت کوشید از طریق سریال تکراری، بیمعنا و برملای “اعترافها” و “مصاحبهها”ی اجباری، حتی نشاندن مادر و پدر نگران و بهتزدۀ آرمیتا روبهروی دوربینها، و از طریق “گزارش”های انحصاری خبرگزاریهای رسمی صداوسیما و ایرنا روایت حکومتی را به جامعه بقبولاند. این شیوۀ برخورد مسئولین به حق بر ابهامها و بر بیاعتباری روایت رسمی افزود.
هرچه زمان میگذرد، روایت حکومتی از مرگ آرمیتا گراوند بیش از پیش زیر سئوال میرود. جو شدید امنیتی، ممنوع کردن گزارشدهی از شرایط او، ممنوعیت نزدیک شدن به همکلاسیها و دوستان همراه آرمیتا، سکوت شاهدین حاضر در واگن مترو، قطع بخشهایی از فیلم دوربینهای مداربسته از زمان ورود آرمیتا به واگن مترو تا زمان بیرون آوردن پیکر نیمهجاناش، جو شدید امنیتی در مراسم خاکسپاری او و دستگیری برخی از شرکت کنندگان در این مراسم، همه و همه روایت رسمی جمهوری اسلامی در مورد مرگ آرمیتا گراوند را بیش از پیش بیاعتبار میکنند.
حکومتی که پایداری و جسارت زنان و دختران نوجوان در برابر حجاب اجباری و نافرمانی مدنیشان برای آزادی در انتخاب پوشش، به ویژه پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی»، را پاسخی جز زندان، سرکوب، خشونت، تحقیر و توهین در چنته ندارد، حکومتی که “آتش به اختیار”هایاش در مقابله با زنانی که حجاب اجباری را کنار نهادهاند، صحنههای بیشماری از خشونت علیه زنان را به تصویر میکشند، حکومتی که تلاش نیروهای سرکوباش معطوف به ناامن کردن خیابانها و اماکن عمومی برای معترضین و نافرمانان مدنی است، روایتاش در جامعه اعتباری نخواهد داشت.
خود حکومت یک سال پیش با اعلام روایت ساختگیاش از مرگ دختر ایران مهسا (ژینا) امینی، که قتل او توسط عوامل حکومت، جنبش بزرگ و تاریخساز «زن، زندگی، آزادی» را رقم زد، و با تحت فشار قرار دادن مادر و پدر او برای گردن گذاشتن به دروغ، کارسازترین ضربه را بر روایت حکومتی وارد آورد. ایستادگی اکثریت بزرگ جامعه در برابر این اعمال، ترفندهای حکومتی و روایت حکومتی را خنثی و بیثمر کرده و جمهوری اسلامی را در چشم مردم از همیشه بیاعتبارتر کرده و میکند.
چشمان زیبای آرمیتا گراوند برای همیشه بسته شد و خانوادهای دیگر به سوگ فرزند نوجواناش نشست، اما نام او سند دیگری شد بر بیاعتباری حکومتی که دروغ و سرکوبهای بیشمارش مردم را هر روز بیشتر به این نتیجه میرساند که جمهوری اسلامی نه تنها حافظ جان و مال مردم که وظیفۀ هر حکومتی باید باشد، نیست، بلکه ناقض و برهمزنندۀ امنیت و آزادی مردم و اعمال خشونت بیرویهای است که جانهای عزیزی را بر خاک افکنده است.
آرمیتا مانند دختران نوجوان بسیاری آرزوها و شور زندگی و ذوق هنرمندانهاش را با خود به زیرخاک برد اما مردم همچنان منتظر پاسخ و خواهان روشن شدن حقیقت علت مرگ او هستند. سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) نیز همزمان و همدل با این خواست برحق اکثریت بسیار بزرگی از ایرانیان خواهان بررسی علت واقعی مرگ آرمیتا از سوی کمیتهای متشکل از پزشکان و وکلای مستقل غیرحکومتی است.
یاد آرمیتا گراوند گرامی و پایدار!
چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ (اول نوامبر ۲۰۲۳ میلادی)
هیئت سیاسی – اجرایی سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)