آموزش و پرورش یکی از ارکان اساسی در تربیت نسل آینده و توسعه هر کشور است و کادر آموزشی و بخصوص معلمین نقش مهمی دراین رابطه دارند. سالنامه آماری وزارت آموزش و پرورش تعداد کل کارکنان آموزش و پرورش در سال ٩۶-٩۵ در مناطق شهری وروستایی را بالغ بر ٩٢٧ هزار و٩٠۴ نفر اعلام کرده است. کارکنان آموزشی گروه معلم رسمی و پیمانی در تمام دورههای تحصیلی ۵۵۴ هزار و٩٧١ نفر و مجموع کارکنان آموزشی زن گروه معلم رسمی و پیمانی در تمام دورههای تحصیلی ٣٣۵ هزار و٧١٢ نفر بوده است[۱]. هفتاد درصد معلمان دارای مدرک کارشناسی و بالاتر هستند. تخمین زده میشود که در ایران به ازای حداقل ٢۵ نفر دانش آموز یک معلم موجوداست. سهم آموزش و پرورش از بودجه کشور چهارده درصد آن است.
مشکلات معلمان زن
علیرغم اینکه معلمان زن بنا به آمار رسمی شصت درصد از کل معلمان کشور را شامل میشوند ولی در حق آنها در عرصه مدیریتی تبعیض اعمال میشود. «آمار نشان میدهد که فقط هفت در صد زنان در حوزه مدیریتی هستند. این نابرابری از پست وزارت و معاونت وزارت و مدیرکلی گرفته تا سطوح مدیریت ادارات آموزش و پرورش مناطق حاکم است»[۲].
دوری محل کار از محل زندگی
بسیاری از معلمین زن مجبور هستند برای تدریس به مناطق محروم بروند و ممکن است به علت شرایط زندگی خود ویا نبود امکانات لازم نتوانند در منطقه مربوطه زندگی کنند. در این رابطه ایاب و ذهاب واقامت دو مشکل اساسی ومهم معلمین زن است که علاوه بر تحمیل هزینه اظافی، مشکلات دیگری را هم بهمراه دارد. متاسفانه قانون برای این مسئله پیش بینی لازم را نکرده است.
نگهداری فرزندان
وقتی معلمین زن بچه دار میشوند، بالطبع نظم کاری آنها بهم میخورد. بنا به گفته یکی ازمعلمین زن، سه ماه مرخصی زایمان، زمانی میتواند کافی باشد، که مهد کودک هایی برای نگهداری نوزادان و کودکان در محل کار یا زندگی وجود داشته باشد. نبود مهد کودک های دولتی و تبدیل تدریجی مهد کودک های دولتی در ابتدا به نیمه خصوصی و سپس خصوصی، هزینه بالا یی برمعلمان تحمیل می کند. علاوه بر این یکسان نبودن ساعت کارمعلمان با ساعت کار مهدهای خصوصی باعث بروز مشکلاتی برای معلمین زن میشود.
کار مضاعف معلمین زن
اغلب معلمین زن علاوه بر شغل خود، مسئولیت اداره خانه وفرزندان خود را نیز به عهده دارند. این امر بار مضاعف و تبعیض آمیزی برای آنها بوجود میآورد. آن دسته از معلمین زن که سرپرست خانوار هم هستند، علاوه بر این بار مضاعف، در شرایط سخت اقتصادی کنونی (بنا به اعلام بسیاری از مسئولین جمهوری اسلامی، خط فقر به بالاتر از در آمد یازده میلیون تومان برای هر خانوار رسیده است) از نظر معیشتی نیز تحت فشار قرار دارند.
فرسودگی شغلی معلمین زن
علیرغم علاقه زنان به آموزش کودکان و نوجوانان، شغل معلمی اساسا در شرایط کاری کنونی کاری سخت و استرس زا میباشد. با توجه به اینکه معلمین زن مشکلات اداره خانه وفرزندان را هم دارند، با بالا رفتن سن اغلب دچار مشکلات سلامتی جسمی و روحی میشوند. این عوامل باعث ازبین رفتن انگیزههای شخصی برای تدریس میشود و معلمین زن را بفکر بازنشستگی پیش از موعد میاندازد. متاسفانه اکثر این گونه درخواست های بازنشستگی، به علت کمبود نیرو، با مخالفت روبرو میشوند. برابری سالهای کاری زنان با مردان غیر منصفانه است و بسیاری از معلمین زن خواستار آن هستند که مثل چند سال پیش، طرح پنج سال ارفاقی برای معلمین زن به اجرا در آید.
رعایت حجاب اسلامی برای کارکنان آموزشی زن با سختگیری بیشتری نسبت به شغل های دیگرانجام میشود.
اعتراضات معلمان
یکی از اعتراضات بزرگ معلمین که قبل از ٢٣ دیماه بوقوع پیوست، اعتراضات ٢٢ آذر ماه ١۴٠٠ در مقابل ادارات آموزش و پرورش شهرستان ها وادارات کل آموزش و پرورش مراکز استانها و همچنین ساختمان مجلس در تهران بود. این اعتراضات با تعطیلی گسترده کلاس های درس و توقف برگزاری جلسات درسی مجازی در شبکه آموزشی شاد توسط معلمان هم همراه شد و با قطع نامه پایانی شورای هماهنگی کانون های صنفی فرهنگیان بطور موقت پایان یافت.
علت اعتراضات متعدد معلمان در سال ١٣٩٩ به اجرا در نیامدن لایحه رتبه بندی و همسان سازی حقوق معلمان بود که میبایستی ازاردیبهشت این سال انجام میشد. دولت سیزدهم وعده داده بود که از ابتدای سال ١۴٠٠ مفاد این لایحه برای تمام معلمان اجرا میشود. ولی علیرغم اینکه سازمان برنامه و بودجه با اختصاص ٢۵ هزار میلیارد تومان برای اجرای این لایحه موافقت کرده بود، رییس مجلس اعلام کرد که این لایحه از مهرماه امسال وانهم با اعتبار نصف مبلغی که سازمان برنامه و بودجه با آن موافقت کرده بود، اجرا خواهد شد واجرای کامل لایحه به سال آینده موکول میشود[۳].
متعاقب اعلام این تصمیم مجلس، در روز یازدهم آذر ماه، معلمان معترض در بیش از ۶۵ شهر کشور اعتراضاتی در مقابل ادارات آموزش و پرورش مراکز استانها برگزار کردند و بالاخره لایحه رتبه بندی حقوق معلمان بطور ناقص پس از ده سال کشمکش در تاریخ بیست وچهار آذر ماه ١۴٠٠، سه روز پس از اعتصاب دو روزه معلمان، به تصویب مجلس رسید.
بعد از مصوبه مجلس در تاریخ ٢۴ آذر ماه، طبق فراخوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، تعداد زیادی از معلمان روزپنجشنبه ٢٣ دیماه در بیش از پنجاه شهر ایران تجمع کردند و خواسته های خود را مطرح نمودند.
مهم ترین خواسته معلمان شاغل و باز نشسته در تجمعات اعتراضی اخیر اجرای کامل واصولی رتبه بندی به میزان هشتاد درصد هییت علمی دانشگاه ها برای معلمان شاغل از بدو استخدام و اجرای همسان سازی برای معلمان باز نشسته است. این خواسته در شرایطی مطرح میشود که مصوبه مجلس حداقل حقوق معلمان را درحدود هشت میلیون تومان در ماه تعیین کرده، ادر حالی که به گفته مقامات جمهوری اسلامی خط فقر در ایران از در آمد یازده میلیون تومان در ماه بیشتر است.
از خواسته های دیگر معلمان، مطالبه حق آموزش رایگان وهمگانی، آزادی معلمان در بند، مختومه شدن پرونده فعالان صنفی و توقف احضار و بازجویی معلمان توسط حراست ها ونهادهای امنیتی بود.
از مهرماه تا دیماه امسال چهار اعتراض بزرگ معلمان برگزار شده است ولی تاکنون آنها بخواست خود که در بیانیه شان خواهان آن بوده اند دست نیافته اند.
نقش معلمان زن در مطالبات واعتراضات معلمان
معلمین زن که دارای خواسته های مشترک با مردان هستند، همزمان خواسته های مختص بخود را دارند که کمتر به آنها پرداخته شده ولی علیرغم آن شرکت زنان در اعتراضات اخیر چشمگیر بوده است. مثلا یکی از خصوصیات اعتراضات ۲۳ دیماه حضور گسترده زنان بود ودر بیشتر این تجمعات قطع نامه پایانی توسط زنان قرائت شد.
آقای جعفر ابراهیمی فعال صنفی معلمان در مصاحبه ای دراین باره میگوید «بنظر من از سال ۱۳۸۶ به بعد زنان در اعتراضات شرکت موثر داشته اند ودر اعتراضات ۹۲ به بعد پیشتاز بودند، بخصوص زنان بازنشسته در شکستن برخی تابوها نقش داشتند. حتی زنان بارها در تجمعات با فداکاری حلقه انسانی تشکیل دادند که مانع کتک کاریها و دستگیری فعالان شوند. آنها به حقوق خود آگاه اند، شجاعانه در اعتراضات فعال هستند ودر تحصن مهر وآبان نیز بسیار موثر بوده ا ند[۴]».
گرچه مسایل زنان در سطح جامعه توسط فعالان پیشرو مطرح میشود ولی با توجه به نقشی که معلمین زن در این اعتراضات داشته اند ، به مشکلات آنها کمتر توجه شده . معلمین زن در آینده باپیگیری خواسته های خود در کانون های صنفی بایستی همراهی همکاران مرد وهمچنین پشتیبانی دختران دانش آموز را جلب کنند تا بتوانند بر تبعیض ها در این عرصه پایان دهند.