پس از سال ها گفتگو و مذاکرات مدوام میان کشورهای ۱+۵ با ایران، سرانجام روز سهشنبه ۱۴ژوئیه ۲۰۱۵ توافق پایانی پرونده هسته ای امضا و اعلام شد. سایت کارانلاین در این زمینه با تعدادی از فعالین سیاسی ایران مصاحبه هایی بصورت کتبی انجام داده است که به مرور انتشار خواهند یافت.
– مذاکره ایران و ۵+۱،بر سر مسئلە هستەای پس از سال ها کشمکش و فراز و فرود سرانجام بە نتیجە رسید و طرفین درپیش از ظهر سە شنبە ١۴ ژوئیە در وین پایتخت اطریش سندی را کە در مورد آن بە توافق رسیدە بودند امضاء کردند. نظر و ارزیابی شما از این توافق چیست، آیا آن را عادلانە و مثبت و بە سود ایران و مردم میدانید یا بە سود حکومت؟
من هم مانند بسیاری از مردم از این توافق خوشحالم و فکر می کنم حتی آن ها کە ساز مخالفت می زنند اگر بخواهند چنین گزینە ای را با جنگ و تحریم مقایسە کنند ناچارند بپذیرند کە گام بلندی از جنگ و اثرات ویرانگر تحریم دور شدیم.این همان چیزی است کە در مرحلە نخست مایە خوشحالی و شادمانی من و بسیاری از مردم است اما بکار بردن کلمە عادلانە کە شما سئوال کردید بە نظر من جای بحث دارد. این توافق از نگاهی می تواند عادلانە نباشد اما مثبت و در کل بە سود مردم هم باشد. بە این دلیل می گویم کە از نگاهی می تواند عادلانە نباشد کە بدانیم قدرتهای بزرگ نظامی و اقتصادی جهان یا همان ۱+۵ خط کش و تراز یکسانی برای وادار کردن برخی از کشورها بە رعایت چنین تعهداتی ندارند، از این جهت تعهداتی را کە جمهوری اسلامی وادار بە قبول آن ها شد را نمی توان در مقیاس مقایسە عادلانە دانست، اما در کلیت خود بە سود حاکمیت و مردم بود کە چنین تعهداتی در مقابل برداشتن تحریمها داده شود. بە هر حال برای بیرون آوردن این سنگی کە سالها پیش دیوانگانی در چاه افکنده بودند درایت و دیپلماتهای عاقل نیاز داشت تا از چاه خارج شود.
– اوباما در پی امضای این توافقنامە آن را نشانەای از کامیابی سیاست جدید آمریکا در حل مناقشات بین المللی از طریق سیاسی خواند، این گفتە را تا چە حد دروست میدانید و آیا می شود امضاء توافق حکومت در ایران را نیز نشانەای از یک چرخش در سیاست خارجی دانست یا نە اقدامی است موردی برای خلاصی از یک تنگنا ؟
بە نظر من تلاش اوباما با همە مشکلاتی کە بر سر راهش قرار داشت ستایش برانگیز بود. در اولین دوره ریاست جمهوری وی تلاش کرد تا مناقشە فلسطین و اسرائیل را از طریق گفتگو حل کند ولی دیدیم کە بسیار زود از مواضع نخستین خود عقب نشست و مذاکرات هم بجائی نرسید، اما در مورد ایران اوباما توانست بە پیروزی درخشانی دست یابد، با توجە بە فشار سنگین حزب جمهوریخواه و لابی اسرائیل این سیاست بە پیش رفت و تا اینجا بە اهداف خود رسید اما در مورد ایران وضع کمی متفاوت است، پس از انتخابات ۱۳۸۸ و استفبال وسیع مردم از موسوی کە خواهان تغییراتی در سیاست خارجی و تنش زدائی بود قدرت حاکم در مقابل این خواست تغییر مقاومت کرد و با تحمیل احمدی نژاد کە در سیاست نظرش بە نظر رهبری نزدیکتر بود، نە تنها تنش زدائی صورت نگرفت بلکە بە شکل مصنوعی بە تنشها دامن زده شد. سخنان تنش آفرین احمدی نژاد و رهبری جمهوری اسلامی و افزایش غنی سازی و نمایش بی وقفە توان جنگی، قطع نامە های سازمان ملل و شورای امنیت را بە سوی ایران سرازیر کرد و در پی آن گسترش تحریمها کشور را در بحران عمیق اقتصادی فرو برد. واقعیت این است کە از سوئی چرخش در سیاست خارجی الزامی بود و از سوی دیگر این چرخش از نظر برخی از چهره های نظام می تواند تاکتیکی و زودگذر و بە قول رهبر نرمش قهرمانانە باشد. فلسفە نرمش قهرمانانە از دید رهبری جمهوری اسلامی مطابق مثالی کە خودش زده است نشان دادن نرمش و فریب دشمن برای حملە و گرفتن زیر در کشتی پهلوانی است اما آنچە وی نرمش قهرمانانە می خواند چیزی جز تحمیل واقعیات برای تغییر جهت نیست و این تعبیر رهبری جمهوری اسلامی می تواند بیشتر برای توجیە طرفدارانش مصرف داخلی داشتە باشد.
– آیا این توافق هستە ای می تواند موجب بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم ایران در کوتاه یا میان – مدت شود؟
– روحانی انجام وعدەهای انتخاباتی اش بە مردم را موکول بە بعد از دست یافتن بە این توافق کردە بود، فکر میکنید اینک کە توافق حاصل شدە، او شروع بە وعدەهایی کە بە مردم دادە بود کند؟
بی تردید این توافق بسیاری از مشکلات را کە ناشی از تحریمهای اقتصادی بود برطرف خواهد کرد اما اگر منظور این باشد کە این توافق میتواند مشکلت عدیده اقتصادی مردم ایران را در بلند مدت برطرف کند باید گفت تا زمانی کە ساختار و قوانین فعلی حاکم است، چنین امیدی نمی توان داشت. جلب سرمایە های خارجی در صورت عدم تغییر رادیکال در سیاست خارجی و تغییر قوانین و رویکردهای داخلی میسر نیست. اینکە می گویم میسر نیست بە چند دلیل ساده قابل اثبات است. نظام رانت خواری و مافیای امنیتی نظامی در اقتصاد ایران از عمده عوامل بحران است، وجود این عامل بحران در اقتصاد بازار اقتصادی ایران را برای سرمایە گذاری ناامن می کند و عدم امنیت اقتصادی یکی از عوامل فرار سرمایە است. باید توجە داشت کە صنایعی کە می تواند در ایران سرمایە جذب کند بسیار بیش از صنایع نفت و گاز و اتومبیل سازی است، بە عنوان مثال مشکلی مثل نبود آزادی پوشش بە تنهائی می تواند صنعت توریست و بازار پوشاک را متأثر کند و یا غیر رقابتی بودن سرمایە گذاری و برخورداری مافیای نظامی امنیتی از رانت اطلاعاتی مانع رقابت سرمایە گذاری خواهد بود. یکی از نخستین وعده های روحانی این بود کە سانتریوفوژ بچرخد و تحریمها برداشتە شود و با این توافق بە نظر می رسد کە تا اینجا این وعده بە پیش رفتە است. موفقیت تیم روحانی در این مرحلە بە وی نیروی تازه ای می دهد کە اگر بتواند و بخواهد کە از آن استفاده کند، می توان انتظار داشت کە برخی از وعده های دیگر نیز عملی گردد اما باید توجە داشت کە نیروئی کە بە هر دلیل زیر بار این توافق رفتە است وی را آسوده نخواهد گذاشت. این توافق نامە دارای نکاتی است کە اگر روحانی نتواند یک پایە اجتماعی پرقدرت برای خودش جمع کند ممکن است هر کدام آن نکتە ها بە بحران عمیق و بازگشت بە عقب منتهی شود. بدیهی است کە روحانی نمی تواند مدت زیادی روی این پیروزی بخوابد و درخواستهای دیگری کە برایش رأی آورده است را فراموش کند. وعده ای کە در روز شادمانی مردم پس از توافق بسیار شنیده شد و آن رفع حصر از رهبران جنبش سبز بود، اما بە جرأت می توان گفت حل این این مسألە بە مراتب دشوارتر از بە نتیجە رسیدن با « شیطان بزرگش خواهد بود.
– فکر میکنید فضای سیاسی بعد از توافق با پیش از آن بە کدام جهت سمتگیری کند، بە طرف بازشدن یا – بستە شدن؟
– بە نظر شما انجام این توافق تا چە حد میتواند در رفع و بهبود دشواریهای اقتصادی و معضلتی مانند فقر و بیکاری و شکاف طبقاتی موثر واقع شود و چقدر میتواند راهبرد سیاسی- اقتصادی دولت را متحول و بر جهت گیری آن نقش داشتە باشد؟
باز شدن و بستە شدن فضای سیاسی همانطور کە اشاره کردم بە درایت دولت در سیاست داخلی و جهت گیری عموی مردم بستگی دارد. رهبری جمهوری اسلامی همانطور کە بارها گوشزد کرده است جنگ را خاتمە یافتە نمی بیند و برعکس در حال انجام این جنگ است. نرمش قهرمانانە نیز یک تاکتیک جنگی بیشتر برایش نیست و هنوز در بر روی همان پاشنە سابق می چرخد، ولی آنچە وی را وادار بە پذیرش نرمش قهرمانانە کرد در عین حال توجە وی بە برخی از واقعیتها و فشار افکار عمومی بر وی بود. وجود این دو عامل می تواند وی را از مواضعش عقب بکشد هرچند اگر وی باز بخواهد آن را تاکتیک و نرمش قهرمانانە بخواند. باید توجە داشت کە فقر و بیکاری و شکاف طبقاتی تنها از زمان تحریمها بوجود نیامده اند و بە شکل گسترده ای قبل از آن هم وجود داشتە اند، اما می توان گفت تحربمها موجب گسترش آن ها شده است. همانطور کە توضیح دادم پاسخ بە این دستە از مشکلت اقتصادی نیازمند رفرم در برخی از قوانین و بازنگری در برخی از رویکردهای جمهوری اسلامی خواهد بود که چنین حادثە ای حداقل در زمان نزدیک بعید بە نظر می رسد. مگر اتفاقات غیر منتظره کە موجب بە هم خوردن تعادل قوا در جمهوری اسلامی گردد.
-اگر توضیح دیگری را لازم می دانید برای خوانندگان سایت کارآنلاین در خصوص توافق هستە ای در .میان بگذارید، بفرمایید.
اگر قرار بود من بجای جمهوری اسلامی با ۱+۵ وارد مذاکره شوم بی تردید روش دیگری در پیش می گرفتم. غنی سازی محدود بە کشورهای غربی اختیار می دهد کە مدام ما را زیر نظر داشتە باشند، از پایگاههای نظامی تا مراکزتحقیقاتی کاملا زیر نظر آن ها خواهد بود. این نکتە جدا از اینکە می تواند گاهی ایجاد بحران و تنش کند و خطر بر هم خوردن توافق را افزایش دهد، در بازار رقابتی امروز چندان بە نفع کشور ما عمل نخواهد کرد. تصمیم بە توقف کامل غنی سازی نە تنها همە تحریمها را لغو می کرد بلکە در مقابل درخواست عمده ما کە برداشتن تحریمها بود می توانستیم امتیازها دیگری طلب کنیم کە بە رشد و شکوفایی اقتصادی ما یاری رساند.
– با تشکر از اینکه وقتتان را در اختیار سایت کارآنلاین قرار دادید.