پس از سال ها گفتگو و مذاکرات مدوام میان کشورهای ۱+۵ با ایران، سرانجام روز سهشنبه ۱۴ژوئیه ۲۰۱۵ توافق پایانی پرونده هسته ای امضا و اعلام شد. سایت کارانلاین در این زمینه با تعدادی از فعالین سیاسی ایران مصاحبه هایی بصورت کتبی انجام داده است که به مرور انتشار خواهند یافت.
– مذاکره ایران و ۵+۱،بر سر مسئلە هستەای پس از سال ها کشمکش و فراز و فرود سرانجام بە نتیجە رسید و طرفین درپیش از ظهر سە شنبە ١۴ ژوئیە در وین پایتخت اطریش سندی را کە در مورد آن بە توافق رسیدە بودند امضاء کردند. نظر و ارزیابی شما از این توافق چیست، آیا آن را عادلانە و مثبت و بە سود ایران و مردم میدانید یا بە سود حکومت؟
توافق ایران با کشورهای موسوم به ۵+۱ بر سر پروژه هسته ایی ایران، مثبت و به سود مردم ایران است. طی بیش از یک دهه کشمکش و اختلافات جهان غرب با جمهوری اسلامی بر سر پروژه هسته ایی هزینه های فراوانی را متوجه کشورمان کرده است. پروژه ایی که بخاطر بلند پروازی های جمهوری اسلامی و سیاستهای ماجراجویانه و تشنج زایی اش در عرصه سیاست خارجی، بویژه در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد با حمایتهای آقای خامنه ایی بود، باعث انزوای ایران شده است و تحریم های کمر شکنی را که شیرازه کل اقتصاد کشور را در آستانه فروپاشی قرار داده بود، بر کشور تحمیل شد. سیاستی که در ادامه خود میتوانست خطر جنگ و حمله نظامی را هم در پی داشته باشد. همه اینها را که در کنار هم میگذارید، قطعا توافق هسته ایی ایران با کشورهای غربی به سود مردم ایران و به سود منافع ملی ایران است.
علاوه بر اینها تحریمها و انزوای ایران موجب شده بود، که فشار طاقت فرسایی بر مردم وارد شود. بیکاری، گرانی، سایر معضلات سیاسی-اجتماعی ناشی از این وضعیت شیرازه روابط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور را فرو پاشانده بود. نهادهای مدنی در عرصه های مختلف به شدت تضعیف یا از بین رفته بودند. اگر این روند ادامه پیدا میکرد، حاصلش تقویت نهادهای مدنی، صنفی و سیاسی نبود، بلکه گرایشهای راست افراطی اجتماعی و شورشهای کور را تقویت می کرد. این به زیان روندهای دمکراتیک در کشور تمام میشد.
– اوباما در پی امضای این توافقنامە آن را نشانەای از کامیابی سیاست جدید آمریکا در حل مناقشات بین المللی از طریق سیاسی خواند، این گفتە را تا چە حد دروست میدانید و آیا می شود امضاء توافق حکومت در ایران را نیز نشانەای از یک چرخش در سیاست خارجی دانست یا نە اقدامی است موردی برای خلاصی از یک تنگنا ؟
یک بررسی اجمالی سیاست خارجی آمریکا طی چند دهه گذشته، بویژه در خاورمیانه نشان میدهد که آمریکا رویکرد جدیدی در عرصه سیاست خارجی اش را اتخاذ کرده است. در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی، که ایران در یک توافق با غرب غنی سازی را تعلیق کرد و پرتکل الحاقی را پذیرفته بود، که بوش با “محور شرارت” خواندن ایران عملا آن روند توافق را قطع کرد. سیاست آمریکا در عراق که علیرغم تایید آژانس بین المللی که عراق دارای تسلیحات هسته ایی و شیمیایی نیست، به عراق حمله نظامی کرد. همچنین سیاست آمریکا در رابطه با سوریه و لیبی، نشان از تغییرات دارد.
روند مذاکره اخیر با ایران هم نشان میدهد که آمریکا رویکرد جدیدی را اتخاذ کرده است. علیرغم سختی ها و پیچیدگی موضوع، پافشاری آمریکا و جان کری وزیر خارجه آمریکا بر رسیدن به توافق، که طولانی ترین مذاکرات قرن لقب گرفت. واکنش اوباما و جان کری بعد از توافق نشان میدهد که نشانه های جدید خیلی قوی در رویکرد سیاست خارجی آمریکا برای حل و فصل اختلافات بین الملی دارد. اما باید در نظر گرفت که این رویکرد جدید با مقاومت و موانع جدی در آمریکا روبرو است. مخالفتهای کنگره آمریکا و مجلس سنا و لابی اسرائیل و خود دولت اسرائیل نشان میدهد، که مخالفین رویکرد جدید را نباید دست کم گرفت. نیرویی که حتی میتواند این رویکرد جدید را متوقف یا از بین ببرد.
اما اگر رویکرد جدید سیاست خارجی آمریکا منحصر به یک مورد نباشد و این سیاست ادامه دار و دارای مولفه های عینی و تعریف شده داشته باشد و تبدیل به یک سیاست تدوین شده و جا افتاده و برگشت ناپذیر شود، آنگاه قطعا هم در افکار عمومی داخل آمریکا و هم در خاورمیانه و دنیا حامیان بسیار زیادی پیدا خواهد کرد. نیروهای اجتماعی و سیاسی زیاد از آن استقبال خواهند کرد. مخالفین منزویتر خواهند شد. این رویکرد جدید به نفع صلح جهانی خواهد بود. یک فرهنگ و رویکرد نوینی را برای حل معضلات و مناقشات بین المللی به جای جنگ و تشنج به ارمغان خواهد آورد. باید از این رویکرد استقبال کرد.
آنگاه اشکهای آقای جان کری و بغض سایر هیات نمایندگیها در نکوهش جنگ و تجلیل از دیپلماسی نوید بخش صلح برای جهان خواهد بود.
– آیا این توافق هسته ای می تواند موجب بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم ایران در کوتاه یا میان مدت شود؟
حقیقت این است که تحریمهای اقتصادی، مالی، بانکی ایران توسط قدرتهای جهانی، اقتصاد ایران را در تمامی عرصه های تولیدی، خدمات و غیره در وضعیت بسیار دشواری قرار داده بود.
یکی از ویژگی و گره خوردگی توافق هسته ایی ایران با شش قدرت جهانی، موضوع رفع تحریمهای همه جانبه دنیا علیه ایران بوده است. از این منظر قطعا توافق هسته ایی که موجب رفع تحریمها خواهد شد. باعث بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم ایران خواهد شد. باید توجه داشت، که بحث گره خوردگی بهبود وضعیت مردم با رفع تحریمها و توافق هسته ایی، افکار عمومی وسیعی را در ایران شکل داده است، که دولت روحانی هم نقش بزرگی چه قبل و بعد از انتخابش در شکل گیری این افکار عمومی داشته است. فراموش نکنیم که شعار اصلی تبلیغاتی روحانی حل معضل هسته ای با جهان بود. جمله معروفش “سانیفیوژها باید بچرخد و اقتصاد هم باید بچرخد” نیروهای زیادی را در رای دادن به روحانی ترغیب کرد. اکنون دولت آقای روحانی ناگزیر از پاسخ گویی به مطالبات اقتصادی مردم ایران است.
– روحانی انجام وعدەهای انتخاباتی اش بە مردم را موکول بە بعد از دست یافتن بە این توافق کردە بود، فکر میکنید اینک کە توافق حاصل شدە، او شروع بە وعدەهایی کە بە مردم دادە بود کند؟
وعده های آقای روحانی عرصه های مختلفی را در بر میگیرد. همانطور که در پاسخ به سوال قبلی گفتم، در عرصه اقتصادی، آقای روحانی تلاش خواهد کرد که به مطالبات مردم پاسخ دهد، یا بهتر است بگویم، ناگزیر از پاسخ گویی است.
اما در عرصه های سیاسی در خوشبینانه ترین حالت باید منتظر ماند. تاکنون دولت آقای روحانی نشانه هایی قابل رویت و قابل اندازه گیری که در جهت پاسخ گویی به مطالبات سیاسی مردم باشد، از خود بروز نداده است. حتی تلاش هم نکرده است، که نشان دهد، در آن جهت حرکت میکند. دغدغه اصلی دولت آقای روحانی موضوع اقتصاد و حل معضل هسته ایی با جهان بوده است.
برنامه های اقتصادی روحانی هم ادامه برنامه های نئولیبرالی رفسنجای است. که به زیان طبقه کارگر و زحمتکشان کشور است.
آنچه که به نیروهای دمکرات و چپ بر میگردد، ضمن حمایت از توافق هسته ایی، که تحریمها و خطر جنگ را از سر کشورمان دور کرد، باید پافشاری بر اجرای برنامه های اقتصادی و سیاسی به نفع طبقه کارگر و زحمتکشان جامعه باشد. ما نباید در این جشن توافق هسته ایی که حقیقتا جشن تمامی مردم ایران است، مضمحل بشویم و خطرات ناشی از فراموشی مطالبات مردم زحمتکش کشورمان را گوش زد نکنیم و برای دستیابی مردم به مطالبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مردم مبارزه نکنیم.
فکر میکنم، آقای روحانی و دولتش در پیروزی خود مدیون پایگاه اجتماعی جنبش سبز است، که اکنون رهبرانش چندین سال است، که در حصر هستند. روحانی اگر بخواهد به وعده های خود وفادار بماند و نشان دهد که میخواهد در جهت خواست رای دهندگانش حرکت کند، باید تلاش بکند و نشان دهد که میخواهد در جهت رفع حصر رهبران جنبش سبز و آزادی تمامی زندانیان سیاسی حرکت میکند. تا نشانه های واقعی نبینیم. نباید ارزیابی خوشبینانه ایی ارایه داد. متاسفانه در عرصه تلاش برای گسترش فضای باز سیاسی کارنامه دولت آقای روحانی مثبت نیست.
– فکر میکنید فضای سیاسی بعد از توافق با پیش از آن بە کدام جهت سمتگیری کند، بە طرف بازشدن یا بستە شدن؟
من فکر میکنم، که نظام جمهوری اسلامی در کلیت خود، تلاش خواهد کرد که توافق هسته ایی موجب آزادی فضای سیاسی را فراهم نیاورد. تاکنون هم هیچ نشانه ایی بروز نکرده است، که موجبی بر تحلیل غیر از این باشد، که جمهوری اسلامی میخواهد فضای سیاسی را باز بکند. فشارها همچنان بر فعالین و نهادهای سیاسی دگر اندیش ادامه دارد. اما باید در نظر گرفت، که آقای روحانی و دولتش طی وعده هایی و با ائتلاف نوشته یا نانوشته با بخش بزرگی از پایگاه اجتماعی جنبش سبز و اصلاح طلبان روی کار آمده است. با سرد شدن فضای جشن و شادی ناشی از توافق هسته ایی، نیروهای اجتماعی مختلف تلاش و مبارزه اشان را برای احقاق خواسته هایشان ادامه خواهند داد.
در کشور تا توافق هسته ایی، که گره خورده بود با تحریمهای کمر شکن و خطر جنگ، که اگر توافقی صورت نمیگرفت، میتوانست بر سرنوشت و آینده کشور تاثیر بسیار منفی بگذارد، مردم بخاطر گره خوردگی منافع ملی با سرنوشت مذاکرات هسته ایی، در حالت صبر و انتظار نشسته بودند. اما با حل موضوع هسته ایی و بدست آمدن توافق قطعا دنبال مطالبات خود خواهند بود.
من فکر میکنم، با توجه به وعده هایی که دولت روحانی داده است و با توجه به وجود نیروی خیلی قوی خواهان تحول سیاسی در کشور، حاکمیت قادر نخواهد شد، فضای سیاسی را مسدود کند. مبارزه و تلاش مردم به سود باز شدن فضای سیاسی خواهد بود، تا بسته شدن فضای سیاسی.
– بە نظر شما انجام این توافق تا چە حد میتواند در رفع و بهبود دشواریهای اقتصادی و معضلاتی مانند فقر و بیکاری و شکاف طبقاتی موثر واقع شود و چقدر میتواند راهبرد سیاسی- اقتصادی دولت را متحول و بر جهت گیری آن نقش داشتە باشد؟
فکر میکنم به این پرسش شما، من در بالا پاسخ داده ام. دولت با توجه به وعده هایی که داده است و با توجه به انتظاراتی که در جامعه برای فردای توافق هسته ایی به وجود آورده است. قطعا موظف به تلاش برای رفع و بهبود دشواریهای اقتصادی و سایر معضلات کشور باید باشد. اینکه چقدر راهبرد سیاسی-اقتصادی دولت متحول شود، بستگی به مبارزه و تشکل یابی اقشار زحمتکش جامعه دارد. نباید حتی یک لحظه هم مبارزه طبقه کارگر و زحمتکشان برای تشکل یابی خود و تلاش برای احقاق حقوق و مطالبات خود تعطیل شود.
فعل و انفعلات و تحلیل درست از نیروهای حاکمیت برای پیش برد مبارزه اهمیت دارد. در پیشبرد مبارزه دمکراسیخواهانه مردم ایران تحولات و تقویت گرایشهای اصلاح طلبانه در حاکمیت اهمیت دارد. اما تمامی تحولات جامعه را به تحولات حاکمیت گره زدن، و تقلیل مبارزه مردم برای دمکراسی و مطالبات اجتماعی و اقتصادی اشان را به میدان اختلافات در حاکمیت به شدت به زیان تحولات دمکراسیخواهانه کشور است. نیروهای چپ و دمکرات باید صدای وجدان جامعه در برابر حتی معتدل ترین و اصلاح طلبترین نیروی حاکمیت باشند.
با تشکر از وقتی که در اختیار سایت کارآنلاین قرار دادید.