درحالیکه جهادگرایان “دولت اسلامی” در حال عقبنشینیاند، نیروهای عرب و کرد عراق که علیه آن ائتلاف کردهاند، دارند سلاحهایشان را به سمت یکدیگر نشانه میگیرند. مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق، بهجای برپا کردن جشن پیروزی برگزاری رفراندوم استقلال را در ۲۵ سپتامبر اعلام کرده است؛ رفراندومی نهفقط در منطقۀ خودمختار کردستان، چنانکه قانون اساسی مشخص کرده است، بلکه همچنین در بخش اعظم مناطقی که نیروهای کرد از داعش گرفتهاند. حیدر عبادی، رئیسجمهور عراق، در اعتراض به تهدید یکپارچگی عراق فرماندهان ارتش عراق را به شهر مخمور، در مقابل خط مقدم کردها، فراخوانده است. او هشدار داده است که “اگر رفراندوم پیش رود، ممکن است کردستان نابود شود.” میانجیهای غربی، به امید اینکه متحدانشان را از مشاجره بازدارند، پا به میان گذاشتهاند. اما آقای بارزانی، تا لحظۀ انتشار اکونومیست، بر برگزاری رفراندوم اصرار داشته است.
کردستان تا کشورداری هنوز فاصلۀ بسیاری دارد. دیون دولت کنونی با شیب تندی رو به افزایشاند و خزانۀ آن خالی است. پیشمرگه، نیروی جنگی تحسینشدۀ کردستان، بین دستههای چندگانۀ فامیلی تقسیم شده است. آقای بارزانی، به سهم خودش، مضحکهای از سیستم سیاسی را بنا کرده است. او دو بار نقش خود را در اقلیم تمدید کرده است. در سال ۲۰۱۵ مجلس را، که میکوشید قدرت او را محدود کند و از او بابت درآمدهای نفتی حساب بخواهد، بست. او بهجای برخورد به خشونتهای رایج در منطقه پیش از انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری که قرار است دو ماه بعد برگزار شود، از رفراندوم برای انحراف اذهان و ایجاد التهاب ناسیونالیستی بهره میگیرد. تجمعاتی که در سراسر کردستان برگزار میشوند با آتشبازی و سخنان آتشین همراهاند. یک مقام کرد، که به داشتن سر سرد شناختهشده است، دریکی از این اجتماعات میگوید: “کسب استقلال به هر قیمت که باشد؛ یک تلفات نیم میلیونی میتواند پذیرفته باشد.”
همۀ همسایگان اقلیم دارند علیه کردها دست به اتحاد میزنند. سیاستمداران عراق از بستن مرزهای هوائی عراق میگویند. ترکیه و ایران، در هراس از بالا گرفتن تمایلات جداییطلبانه در بین کردهای خودشان، به بستن مرزهایشان با کردستان عراق تهدید کردهاند. ترکیه دست به رزمایش در مرزهای خود زده است و ممکن است شیر تنها خط لولۀ نفت در منطقه را ببندد و انتقال نفت را بلوکه کند. قدرتهای غربی نیز تهدید کردهاند که اگر بارزانی پیشنهادهای آنها را نپذیرد، کمکهای خود به کردستان را متوقف کنند. آنها به آقایان بارزانی و عبادی پیشنهاد کردهاند که در سفارت امریکا در بغداد و با حضور آنان، برای رسیدن به یک توافق دست به مذاکره بزنند. آقای عبادی ممکن است این پیشنهاد را بپذیرد و بهاینترتیب قدری زمان بخرد. اما آقای بارزانی هنوز به برگزاری رفراندوم استقلال امیدوار است.
ترجیح بسیاری از کردها، دستکم در حال حاضر، این است که رهبرانشان بهجای جدائی، به وضع کردستان برسند. حتی در اربیل، پایتخت اقلیم کردستان، نیز بسیاری از مردم در مورد رفراندوم بی تصمیماند. با بالا گرفتن تهدید محاصره و با توجه به اینکه کردستان تقریباً همۀ نیازهایش را وارد میکند، مردم کار انبار مایحتاج اساسیشان را آغاز کردهاند. پروازها از اربیل فوق ظرفیتاند. اما بسیاری هم به لحاظ مالی تحتفشارند. معلمی که به علت کاهش حقوق شبها روی تاکسی کار میکند، به گلایه و کنایه میگوید: “رفراندوم کار لوکسی است که فقط کلهگندههایی مثل بارزانی میتوانند از عهدهاش بربیایند.” کارزار رفراندوم استقلال، اگر اصلاً کارزاری باشد، در آنسوی استحکامات آقای بارزانی با تأخیر شروع شده است. در یک نظر پرسی سرانگشتی در بازار اصلی سلیمانیه، خبرنگار اکونومیست نتوانست یک کرد را پیدا کند که بگوید در رفراندوم شرکت خواهد کرد.
در دشت نینوا، جایی که یک دیوار خاکی مناطق تحت حاکمیت عربها و کردها را جدا میکند، دیگر اقلیتها به رفراندوم همچون آزمون ناممکنی برای وفاداری مینگرند. کشیش کلیسای کلدانی سنت جوزف، متعلق به مسیحیان اربیل، میگوید: “هر دو طرف ما را به انتخابی وامیدارند که ما از آن پرهیزداریم.” آقای عبادی برای مسیحیان کنفرانسی را در پایان ماه سپتامبر ترتیب داده است تا شمایات شان را ابراز دارند. آقای بارزانی از کشیشان خواسته است که به این کنفرانس نروند. این تنشها بر وضع کردهای بیرون از کردستان هم اثر گذاشتهاند. در زمان صدام حسین بیشترین جمعیت شهری کردها در بغداد بود. پس از صدام بسیاری از آنان به شمال عراق رانده شدند، اما هنوز بسیاری از آنها، در مواضع دولتی و ارتشی، در بغداد زندگی میکنند. رفراندوم وفاداری آنها را مورد سؤال قرار داده و مشاغلشان را به خطر انداخته است.
اگر خشونت شعلهور شود، کرکوک میتواند محل شروع آن باشد. کردها، ترکمنان و اعراب ساکن این شهر، وسیعاً از جنگهای هویتی عراق اجتناب ورزیدهاند. اما میلیشیای اعراب شیعی، آبدیده از جنگ، در حاشیۀ ایالت اجتماع کردهاند و فرمانده شان میگوید که روز ۲۳ سپتامبر، دو روز قبل از رفراندوم، مارش خود را برای حمله به شهر حویجه، که اکنون در تصرف داعش است، آغاز خواهند کرد. حکمران کرد ایالت تأکید میکند که یک خندق و یک دیوار خاکی سه متری، که با کمک غربیها برای دور نگهداشتن داعش بناشده است، به کار دفع حملۀ ملیشیای شیعی نیز خواهد آمد. بااینحال او نیروی کمکی پیشمرگه را نیز احضار کرده است. درگیری میتواند بهسرعت در امتداد خطوط قومی موجود در منطقه تا سوریه ادامه یابد؛ یعنی بهجایی که نیروهای عرب و کرد هماکنون بر سر گرفتن اراضی در اشغال داعش، در رقابتاند.
حتی اگر رفراندوم هم برگزار شود، آقای بارزانی موظف نیست اعلام استقلال کند. یک توافق میتواند منافع او را بهتر تأمین کند. هماکنون هم او با خطر یک رسوایی روبروست: این خطر که نعمت کشورداری که او وعده داده است، دود شود و مردم ناگزیر به فرار از یک کشور شکستخورده و محصور شوند. اگر او به توافقی دست یابد، میتواند ادعا کند که توانسته است مقامات گریزان از توافق عراق را به پشت میز مذاکره بکشاند. او هنوز هم میتواند به این توافق دست یابد که یارانۀ قبلی کردها، که با آغاز فروش مستقل نفت توسط اقلیم، قطع شد، مجدداً وضع گردد. او همچنین میتواند نیروی پیشمرگه را مشمول حقوق دولتی کند، همانگونه که میلیشیای شیعی مشمول این حقوق شدند. او میتواند از دغدغههای مردم کردستان از اینکه به حاشیه رانده شوند بکاهد و بهاینترتیب به هدفی که آنان در جنگ با داعش تعقیب میکردند، خدمت کند.
وقتی انتخابات نوامبر فرارسد، احتمالاً غربیها توجهی به اینکه باز در رساندن برگههای رأی تأخیر شده است، توجهی نشان ندهند. اگر چنین شود، آقای بارزانی میتواند موقعیت خود را بهعنوان پیشقراول جنگسالاران کرد تثبیت کند و به حاکمیت یکتنۀ خود ادامه دهد.
————-
* این مطلب از نشریه اکونومیست، به مثابه نشریه ای با مطالب قابل اتکا در مورد فاکت های ارائه شده و مواضع اتخاذ شده در آن، انتخاب و ترجمه آن در دسترس خوانندگان قرار می گیرد. کارآنلاین