پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۶

پنجشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۶

ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!
حال پیش‌بینی می‌شود که جلیلی گل خورده در مناظره‌ی اول و ناک‌دان شده در مناظره‌ی دوم، و در عمل شکست خورده در منظر افکار عمومی، در انتخابات روز جمعه عاقبتی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: عیسی سحرخیز
نویسنده: عیسی سحرخیز
در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمی‌کنیم!
این انتخابات به مانند هر انتخابات دیگر در نظام‌های سرمایه‌داری به این معناست که تنها زمانی به مردم «حق انتخاب» داده می‌شود که از میان ستمگران یکی را «انتخاب» کنند...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: ۹ زن چپ محبوس در اوین
نویسنده: ۹ زن چپ محبوس در اوین
بیانیه «همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات» پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم
«همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات در ایران» که انتخابات در مرحله نخست را تحریم کرده بود، کماکان معتقد است که حل مشکلات کشور در ارتقاء حرکت‌های اعتراضی به سطح ابرجنبش سراسری...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
نویسنده: همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ايران
در دور دوم انتخابات، با رای " نه" به جلیلی شرکت می‌کنیم!
اگر در دور اول "نه" به شرکت در انتخابات، شاکله نظام ونظارت استصوابی را هدف قرار داد و در همه ارکان نظام و در دل و جان مردم تاثیر خود...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
نویسنده:  گروه خرداد هوادار سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) - داخل کشور
حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!
در دور دوم انتخابات، دو نامزدی که در برابر هم قرار می‌گیرند، هر چند در وفاداری به نظام جمهوری اسلامی و ولی فقیه مشترک‌اند، اما به لحاظ اهداف، گرایشات، تعلق...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
نویسنده: حزب دمکراتیک مردم ایران
چرا به پزشکیان رأی می دهم!
در ارتباط با چرایی عدم استقبال توده‌ها در مشارکت انتخاباتی دلایل متعددی را می‌توان شمرد ولی بدون شک تمامیت‌طلبی، اقتدارگرایی و قشریت دخیل در هستۀ مرکزی قدرت سیاسی نقش مهمی...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: محمود کرد
نویسنده: محمود کرد
باز هم انتخابات، باز هم دفاع از منافع ملی، هم استراتژی هم تاکتیک!
عدم شرکت در این دوره می‌تواند تاکید مجددی باشد بر یک اقدام ثابت شده. اما اگر بپذیریم که چینش و مهندسی این‌چنینی انتخابات با همهٔ اهدافی که به دنبال داشته...
۱۴ تیر, ۱۴۰۳
نویسنده: سهراب ایران
نویسنده: سهراب ایران

مهاجرت، انتخابی که «جبر زمانه» نبود!

ماندن در ایران یا خروج از آن در نهایت تصمیمی شخصی است و بار ارزشی مطلقی ندارد. این که افرادی به دلیل فشارهای موجود تصمیم به خروج از کشور می گیرند، قابل درک است اما آنچه بیشتر به چشم می آید متعارف پنداشتن این تصمیم به عنوان راهی اجتناب ناپذیر است. ترک ایران یک انتخاب است و عنوان «ناچاری» به این انتخاب دادن انکار مسئولیت ما در قبال پیامد عمل ماست. انکار حقیقت آزادی ماست در این انتخاب

تردید میان ماندن و رفتن حکایت تازه ای نیست. در گیرودار آشفتگیهای تاریخ معاصر بسیاری بوده اند که راه ترک وطن را برگزیده اند و این چنین پناهی جستند برای درماندگی از وضعیت معمولاً نامساعد داخلی و استبدادی که هر از گاهی جان را به لب می رساند. پس از انقلاب ۵۷ با افزایش فشارهای اجتماعی، شدت گرفتن حذف مخالفین و همین طور آغاز جنگ مهاجرت ابعاد وسیعتری یافت و در همه این سالها کم و بیش ادامه داشته است. این آمد و رفت ها بسته به زمانشان نتایج متفاوتی در پی داشته اند.

در چند ماهه ی اخیر، یعنی درست پس از انتخابات خرداد ماه ۸۸، جریان دیگری از مهاجرت آغاز شده که در نوع خود بی سابقه است. به هر سو که می نگری یار و همراهی را می بینی که بار سفر می بندد یا به آن می اندیشد. بخش عمده ی این مهاجرین را کسانی تشکیل می دهند که زندگی در شرایط پس از انتخابات را غیرقابل تحمل می پندارند و البته تعداد زیادی از فعالین سیاسی و اجتماعی که در این مدت فشارهای زیادی را متحمل شده اند، نیز از این جمله اند.

پیگیری اهداف معین سیاسی در خارج از کشور از سوی اپوزیسیون در تبعید تجربه ی متداولی در بسیاری از کشورهای جهان است. در حالی که کنش اجتماعی طی روندی اجتماعی شکل می گیرد و هدایت آن از خارج از کشور دشوار می نماید. مسلم است که مهاجرت فعالین اجتماعی در آینده جنبشهای اجتماعی تاثیرگذار خواهد بود. با این حال شیوه عمل این مهاجرین نیز در چگونگی این تاثیر تعیین کننده است.

از آن جا که فضای به شدت امنیتی و بازداشتهای متعدد نیمه جان جامعه مدنی را تهدید می کند، اگر مهاجرت بازماندگان این نیروها – یعنی آنهایی که خارج از زندان به سر می برند- به ریزش و کناره گرفتن آنان از فعالیت منجر شود، عملا به کاهش کارآمدی جنبشهای اجتماعی خواهد انجامید؛ حداقل به این دلیل که با کمبود سرمایه انسانی مواجه خواهند شد.

اما در صورتی که این فعالین در خارج از ایران به فعالیت خود با ماهیت پیشین ادامه دهند – مثلا فعال جنبش دانشجویی همچنان پیگیر مطالبات خاص و کلان دانشجویان ایرانی باشد- به عنوان یک کنشگر اجتماعی به شدت آسیب پذیر خواهند بود، چرا که چنین فعالیتی مشخصا در بستر اجتماعی خود معنی پیدا می کند و بیم آن می رود که مطالباتی که بیش از هر چیز روحی اجتماعی دارند به کالبد بی جانی بدل شوند که با روان خود بیگانه است. اگرچه رهایی از تیغ سانسور و سرکوب به بیان خواسته ها کمک بسیاری می کند اما نمی تواند به آنها هویت بخشد.

در این میان جنبش زنان بیشتر در معرض این آسیب قرار دارد. زیرا به لحاظ ماهیت خواسته ها و به تبع آن شکل و روش فعالیتش نیازمند ارتباطی ارگانیک با بدنه جامعه است. از آن جا که موضوع اصلی مطالبات این جنبش زندگی روزمره زنان است، گسترش و تعمیق آنها جز در فضای عمومی جامعه امکان پذیر نیست. با وجود این که شرایط امنیتی حاکم امکان بسط این مطالبات به شیوه های پیشین – مانند روش گفتگوی چهره به چهره در کمپین یک میلیون امضا- را با مانع رو به رو ساخته اما مهاجرت کنشگران جنبش زنان بیش از پیش از کارایی آن خواهد کاست. از طرف دیگر سهم بالقوه برابر هر یک از فعالین در این جنبش سبب می شود که مهاجرت آنان تاثیر فراگیری داشته باشد.

اما آنچه به مراتب خطرناکتر است گرفتار شدن فعالین سیاسی و اجتماعی مهاجر در اختلافات و درگیریهای متداول و دچار شدن به نوعی انفعال است. تلاش در جهت حفظ ارتباط با واقعیت و پیوند دائمی با آن تنها راه خروج از چنین بحرانی است.

باید در نظر داشت که ضعف نهادهای مترقی جامعه مدنی مشخصا در سرنوشت جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران تاثیرگذار خواهد بود. زیرا جنبشهای مدنی در ارائه راهبردهای عقلانی به جامعه اهمیت بسیاری دارند و می توانند در تثبیت روشهای بی خشونت ایفای نقش کنند. مضاف بر این که مهاجرت پی در پی فعالین شناخته شده سیاسی و اجتماعی به رنگ باختن امید به مبارزه و تغییر در میان مردم می انجامد.

این تاثیرات به مهاجرت کنشگران مدنی یا فعالین سیاسی منحصر نمی شود، بلکه به طور کلی مهاجرت افرادی که به هر نوعی منتقد وضعیت موجودند و از آن ناراضی اند هم اثرگذار خواهد بود. هر سال میزان زیادی از سرمایه و نیروی حاکمیت صرف اجرای پروژه های یکسان سازی – به عنوان مثال مبارزه با بدحجابی- می شود و تلاش مردم برای حفظ شیوه های خاص زندگی خود در این روند اختلال ایجاد می کند. ماندن در ایران و متفاوت بودن از الگوهایی که پیروی از آن ها به جامعه تحمیل می شود شکلی از مبارزه است. با افزایش مهاجرت میزان نیرویی که باید صرف کنترل گروه بی شماری شود بر عده ی به مراتب کمتری متمرکز خواهد شد و امکان کامیابی اش افزایش خواهد یافت.

البته نباید از نظر دور داشت که مهاجرین – به خصوص آنان که در ماه ها و حتی سالهای اخیر مهاجرت کرده اند- در ارائه تصویری واقعی از جامعه ایران و شناساندن جنبشهای مدنی به دنیا ایفای نقش کرده و بعضی اوقات که فضای هر نقد و گفتی در داخل بسته بوده سخن مردم ایران را به گوش جهانیان فریاد کرده اند. از طرف دیگر گستردگی ارتباطات امکان نزدیکی با وقایع ایران را فراهم کرده است. با این حال قضاوت منصفانه در این مورد نیاز به گذر زمان دارد.

بنابراین مهاجرت مانند هر پدیده اجتماعی دیگر ممکن است در کنار آسیبهایش دربرگیرنده فرصتهایی نیز باشد. اما آنچه فراتر از مساله مهاجرت است نگاه رایج این روزهاست که به این پدیده رنگی از قداست می دهد. قهرمان سازی از انسانهای واقعی اشتباه بزرگی است اما معکوس کردن این اسطوره ها نیز به همان اندازه آسیب زننده است. ارزشگذاری مظلومیت و سخیف شمردن مقاومت ایجاد رکود و ایستایی توان فرسایی در جامعه خواهد کرد. به ویژه اگر مهاجرت را به صورت وضعیتی تراژیک متصور شویم ترویج و توصیه آن چندان موجه به نظر نمی آید.

ماندن در ایران یا خروج از آن در نهایت تصمیمی شخصی است و بار ارزشی مطلقی ندارد. این که افرادی به دلیل فشارهای موجود تصمیم به خروج از کشور می گیرند، قابل درک است اما آنچه بیشتر به چشم می آید متعارف پنداشتن این تصمیم به عنوان راهی اجتناب ناپذیر است. ترک ایران یک انتخاب است و عنوان «ناچاری» به این انتخاب دادن انکار مسئولیت ما در قبال پیامد عمل ماست. انکار حقیقت آزادی ماست در این انتخاب.

تاریخ انتشار : ۷ اردیبهشت, ۱۳۸۹ ۱۱:۱۰ ب٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

بیانیه‌های هیئت‌ سیاسی‌ـ‌اجرایی

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

ادامه »
سرمقاله

روز جهانی کارگر بر همۀ کارگران، مزد‌بگیران و زحمتکشان مبارک باد!

در یک سالی که گذشت شرایط سخت زندگی کارگران و مزدبگیران ایران سخت‌تر شد. علاوه بر پیامدهای موقتی کردن هر چه بیشتر مشاغل که منجر به فقر هر چه بیشتر طبقۀ کارگر شده، بالا رفتن نرخ تورم ارزش دستمزد کارگران و قدرت خرید آنان را بسیار ناچیز کرده است. در این شرایط، امنیت شغلی و ایمنی کارگران در محل‌های کارشان نیز در معرض خطر دائمی است. بر بستر چنین شرایطی نیروهای کار در سراسر کشور مرتب دست به تظاهرات و تجمع‌های اعتراضی می‌زنند. در چنین شرایطی اتحاد و همبستگی نیروهای کار با جامعۀ مدنی و دیگر زحمتکشان و تقویت تشکل های مستقل کارگری تنها راه رهایی مزدبگیران است …

مطالعه »
سخن روز و مرور اخبارهفته

هفته‌ای که گذشت، دوم تا هشتم تیرماه

رهبر حکومت تاب نیاورد گاه که کارگزاران خود را نامرغوب دید. خود بر صحنه آمد و خواستار مشارکت حداکثری شد و فتوا داد که نباید با کسانی که “ذره‌ای با انقلاب و امام و نظام اسلامی زاویه دارند” همکاری کرد. به‌زبان دیگر نباید به کسانی که ممکن است نفر دوم حکومت شوند و در سر خیال همکاری با ناانقلابین دارند، رای داد. اشاره‌ای سرراست به آن تنها نامزدی که از تعامل با جهان می‌گوید.

مطالعه »
یادداشت
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
پيام ها

بدرود رفیق البرز!

رفیق البرز شخصیتی آرام، فروتن و کم‌توقع داشت. بی‌ادعایی، رفتار اعتمادآفرین و لبخند ملایم‌اش آرام‌بخش جمع رفقای‌اش بود. فقدان این انسان نازنین، این رفیق باورمند، این رفیق به‌معنای واقعی رفیق، دردناک است و خسران بزرگی است برای سازمان‌مان، سازمان البرز و ما!

مطالعه »
بیانیه ها

جلیلی نمایندۀ جبهۀ پایداری و هستۀ سخت قدرت است!

سعید جلیلی، نامزد مورد حمایت جبههٔ پایداری، با پیشینۀ وابستگی فکری و تشکیلاتی به انجمن حجتیه، از چهره‌های متحجر و تاریک‌اندیش جمهوری اسلامی‌ و نماد ایستایی در برابر مطالبات بر حق مردم برای تغییر و تحول اساسی است. او با دشمن‌تراشی کورکورانهٔ خود از عوامل مهم عدم حصول توافق بین‌المللی در راستای تأمین منافع مردم و مصالح میهن ما بود. جلیلی فردی از هستهٔ سخت قدرت و ادامه‌دهندۀ حتی افراطی‌تر دولت رئیسی است. راهبرد او در انتخابات تکیه بر تشکیلات پایداری و سوءاستفادۀ آشکار از امکانات دولتی است.

مطالعه »
برنامه و اساسنامه
برنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
اساسنامه
اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
بولتن کارگری
شبکه های اجتماعی سازمان
آخرین مطالب

ناک‌دان شدن سه‌شنبه، ناک‌اوت شدن جمعه!

در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نکرده و نمی‌کنیم!

بیانیه «همگامی برای جمهوری سکولاردموکرات» پیرامون نتایج انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم

در دور دوم انتخابات، با رای ” نه” به جلیلی شرکت می‌کنیم!

حزب دمکراتیک مردم ایران: نه به جلیلی!

چرا به پزشکیان رأی می دهم!