آنچه گفته شد :
در دو بخش پیشین هدف کلی واساسی طرفین بحران هسته ای ( ایران وغرب ) برشمرده شد. هدفی که نشست استانبول توانست رضایت طرفین منازعه را تامین کند. مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ دراستانبول امیدواری ایجاد کرد. طرفین خرسند از جو تفاهم رضایت خود را در مصاحبه مطبوعاتی به جهان نشان دادند تا جهان از فشار بختک التهاب بحران هسته ای و آثار زیانبارش نفس راحتی بکشد. آنگاه زن اروپایی دیپلمات، خانم ” اشتون ” با پوشش دلپسند جمهوری اسلامی درسالن مصاحبه ظاهرشد؛ لحظاتی بعد “سعید جلیلی” عضو مذاکره کننده ارشد ایران نیز وارد سالن شد. وی سپس با تعظیم مرسوم دیپلماتیک در برابرخانم ” اشتون ” جهان را به حیرت در آورد. عمل دیپلماتیک جلیلی همچنین تداعی تغییر در رویکرد ایران بود. نتیجه نشست استانبول و عمل دیپلماتیک جلیلی، از سوی گرایش مایل به تنش زایی وتداوم بحران (در تهران) خوش نیامد، ضمن اینکه توان کافی برای زیر سوال بردن نتیجه نشست استانبول را نداشتند. چرا ؟ چونکه “جلیلی” نظرات رهبری و جناح های حاکمیت را در دستور کار داشت. وی برابر برنامه نوین شده و مورد تایید حاکمیت به استانبول آمده بود. پس نمی توانست فراتر از برنامه تهران گامی پیش گذارد. چنانچه درخواست مذاکره کننده نماینده آمریکا را دیپلمات مآبانه رد نمود.
آغاز :
نمایندگان ایران و آژانس بین المللی هسته ای توافق کردند دور دیگر مذاکرات را در ۲۵ و ۲۶ اردیبهشت در وین پیش ببرند. نشست وین در زمان معین برگزارشد. بنا به خبر ۲۶ اردیبهشت ” سایت رادیو فردا ” هرمان ناکارتس، رئیس بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی، عصر سه شنبه پس از پایان مذاکرات دو روزه ایران و آژانس دروین گفت، این مذاکرات هفته آینده ۲۱ ماه مە ادامه میابد. برابرتقویم ایران ۲۱ ماه مە دقیقا اول خرداد ۱۳۹۱ یا ۴۸ ساعت قبل از برگزاری نشست بغداد بود. دیدار توافقی مزبور فاز دیگر، مرحله نوین بود. مرحله ای که غرب از کاربرد سیاست تقابل به سیاست تعامل روی آورده و ایران نیز تمایل کافی خود را با لحن موثر بودن نشست استانبول نشان داده بود.
جهان به انتظار ۲۳ ماه مە بود که خبری جدید، سفر بی سابقه ای را در صدر خبرها قرار داد. خبر چنین بود : مدیر کل آژانس اتمی به تهران می رود. وی درسفرغیرمنتظره از تهران بازدید می کند. خبری که در ادامه توقف قرار نمایندگان هسته ای ایران و ۱+۵ را اعلام کرد. نتیجه جزاین نمیتواند باشد که مدیر کل آژانس بین المللی از تهران بازدید می کند تا در فرصت کوتاه مانده تا مذاکرات بغداد میان ایران و ۱+۵ ، بجای مذاکره دو طرف مناقشه هسته ای، راسا مذاکره با مقام های رژیم ایران گفتگو کند. یوکیا آمانوبامداد دوشنبه وارد ایران شد. هرمان ناکارتس رئیس بازرسان آژانس و رافائل گروسی دستیار ویژه مدیر کل آژانس را همراهی می کردند .
سفری بی سابقه و در این سطح برجسته، وچرا ۴۸ ساعت مانده به نشست بغداد جای تامل وتعمق ندارد؟ مقام های بلند پایه ایران که آمانو قرار دیدار آنها را دارد کیانند ؟ آیا دیدار با مقامات موثر حاکمیت ایران کافیست؟ مگرمی شود! مدیرکل آژانس بین المللی باشی و تنها به سفر و برای دیدار و بازدید بروی؟ یا نه! در سایه تعابیر مزبور گزاره دیگری را می توان حس کرد. بازدید از مرکزی که کانون ابهام بوده است دیدار از مرکز مخفی یا مشکوک به فعالیت هسته ای یا مصارف خلاف پادمان توافقی طرفین. حضور رئیس بازرسان هسته ای آژانس و دستیار ویژه مدیرکل گواه ادعای من است .
گمانه مبنی برتشخیص مقامات برجسته طرف گفتگوی مدیر کل آژانس را به کمک خبر ” ایرنا ” خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی بنیان گذاردم. فراتر ازآگاه شدن ازدیدارمدیر کل اژانس با صالحی وزیر امور خارجه احمدی نژاد، فریدون عباسی رئیس سازمان انرژی اتمی و از همه مهم تر سعید جلیلی یا به توصیف رسانمه های غربی عضو ارشد تیم مذاکره کننده ایران نرفت. درگفتگوی ۲۱ ماه می تهران مدیر کل با دو معاون خود به سالن وارد می شود. تثلیثی بقرار: صالحی نماینده دیپلماتیک دولت، عباسی رئیس سازمان انرژی اتمی و جلیلی نماینده حاکمیت رژیم حاکم بر ایران که گویا حرف رهبری را میزند در برابر مدیر کل آژانس قرار میگیرند تا فاز دوم مرحله نوین فرا روئیده از نشست استانبول به موقعیت هایی فراتر از استانبول برسد. مرحله ای که در صورت بازگشت ناپذیری هزینه های به هدر رفته را جبران خواهد کرد. اینکه در این سفر آمانو با مقام های ارشد تر از جلیلی دیدار کرد قابل شناسایی نیست. آیا آن مقام رهبر جمهوری اسلامی باشد تصور ذهنی نخواهد بود.
چرایی غیر منتظره بودن سفرمدیرکل آژانس وچیستی حضورهئیت همراه وی در تهران را از زبان ” میشل روکار” نخست وزیر پیشین فرانسه آغازمی کنم. سفر ” رو کار” به تهران در آستانه مذاکرات هسته ای بغداد و پیشتر از نشست آژانس با ایران در وین سفرعادی محسوب نمی شود سفر وی به تهران حاکی از اهمیتی است که مورد نظر اروپا و آمریکا بوده است. ازهمین رو است که ” فرانسوا اولاند ” تنها چند روز بعد از راه یافتن به ” کاخ الیزه ” نماینده خود را راهی تهران، کانون پرتناقض سیاست و طرف مطرح غرب می کند. او اعلام میکند که حامل پیامی از سوی رئیس جمهور پیروز بر” سارکوزی ” نیست. اما تشریح اجزا و عبارات و حتی لحن این سیاستمدار ورزیده عطف به واقعیتی بوده که باور به پذیرش یا اعتراف به آثار زیانبار تحریم ها را تداعی می کند.
دقت در گفته های این نماینده، میتواند نیات سیاسی گوینده را آشکار سازد. وی گرچه خود را حامل پیامی از سوی ” اولاند ” نمی داند. اما گویا آمده تا خط و ربط سیاست غرب را با تهران در میان نهد. خطی که ” جلب نظر مثبت جامعه جهانی ” توسط ایران را تعقیب میکند و احتمالا در برابر تضمین های مورد نظر تهران نیز با دست خالی نیامده است. گویا درغیاب دستگاه انگلیس درایران، فرانسه سوسیالیست ردای کدخدایی مسئولیت بازگرداندن آرامش به جهان را عهده دار شده است.
سفر ” روکار ” و بدنبال آن حضور ” یوکیا آمانو ” در تهران را اگر حاصل تغییر سیاست تقابل به سیاست تعامل طرفین ندانیم، پس چه اطلاقش کنیم؟ سفرهایی از این قبیل میتواند خوش بینی شکل گرفته بر فضای مذاکره بعد از استانبول را مستحکم ترنماید. نگاه بیطرفانه ایجاب میکند تا به واقعیتی اشاره کنم. تاکید غرب بر وجود ابهام ها در برنامه هسته ای ایران و تمایل به جلب نظر تهران در خصوص ارائه راهکار تضمین توقف غنی سازی درسطوح کنونی دلائلی متفاوت دارد. دلیل در دسترس، بروز چشمگیر بحران در اروپا، اعتراض جوامع سرمایه داری به اقتدارطلبی سرمایه مالی – بانکی یا سیطره نئو لیبرالیسم می باشد. جلوه بحران مزبور را نخست وزیر پیشین فرانسه در سفر خود به تهران بیان کرد. ” روکار ” واقعیت گریز مردم ازسیطره سیاست ریاضت اقتصادی را اعلام کرد. اینک یونان در تیر رس نگاه ها قرار گرفته است. نشست ۱۸ و ۱۹ مه گروه ۸ در کمپ دیوید واشنگتن گویای همین مسئله بود. فضای نشست این بود که بحران بدهی ها در منطقه یورو، مشکلات بانکی در اسپانیا که باعث نوسانات در بازار این کشورشده است، امکان قوی تاثیر این بحران منطقه یورو بر بی ثباتی اقتصاد جهانی را در برابر سیاستمداران جهان سرمایه داری قرار داده است. امروز اروپا نگران آن است که یونان ریاضت اقتصادی لازم را به اجرا در نیاورد. در نهایت ناچاربه خروج از منطقه یورو شود. خروجی که باعث تضعیف دولت های بزرگتری مثل اسپانیا و ایتالیا که خودشان نیز دچار مشکلات اقتصادی هستند، شود. ضرورت اتخاذ سیاسی فوری برای مقابله با بحران بدهی ها از جمله برنامه های نشست کمپ دیوید بود. بحران بدهی ها که بعد ازافزایش قیمت نفت در بازار جهانی بخاطرتحریم خرید نفت از ایران بوجود آمد. پس نشست گروه ۸ در استراحتگاه اوباما و اعلام نکته ای توسط رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا مبنی بر امیدواری به حل مناقشه هسته ای ایران و محترم شمردن حق حاکمیت ملی، پشتوانه سفر آمانو، دو روز بعد از نشست گروه ۸ دلائل آشکار واثباتی ادعای من می باشد. در ایران نیز مردم از حاکمیت درراستای تنش زدایی خرسند می شوند. گرچه محفل و گرایشی از حاکمیت اقداماتی از این قبیل را نشانه هایی ازعقب نشینی غرب از مواضع پیشین می دانند. نیروههای مزبورکه عمدتا در قوه مجریه جا خوش کرده اند نیز از نیروی اثرگذار برخوردار نیستند. تحرکات دیپلماتیک روزهای گذشته نظیر دیدار مدیر کل آژانش با وزیر امور خارجه احمدی نژاد ( با وجود دیدارهای دیگر با جلیلی و رئیس سازمان اتمی ایران درگفتگوی تلفنی١٩ مە، بامیگیدو وستروله وزیر خارجه آلمان از نشست گروه ۸باهمتای ایرانی و … جزناشی از رشد گرایش تمایل مبنی برباور برتعامل به جای تقابل معنای واقعی خواهدداشت! یاهمچنان مشت بر سندان بکوبیم که آی! مردم بپاخیزید!
-به نقل از سایت ایران جوان که گفتگوی زنده میشل روکار را در شبکه دو تلویزیونی ایران نوشتاری کرد