دوشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۴ - ۰۷:۳۸

دوشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۴ - ۰۷:۳۸

رستاخیز زنان ایران؛ چرا زنان ایرانی در ماه‌های اخیر درخشیده‌اند؟
گیسو فغفوری: بی‌تردید راه درازی در پیش است، اما آنچه امروز می‌بینیم، نویدبخش آغاز دوره‌ای تازه است؛ دوره‌ای که زنان ایران فقط بخشی از جامعه نیستند، بلکه انگار قرار است...
۲۶ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گیسو فغفوری
نویسنده: گیسو فغفوری
سه مرگ، یک آینه: خودسوزی‌ها و خودکشی‌ها به‌مثابه نشانه بحران تاب‌آوری اجتماعی در ایران
گوارایی فاطمه: در بررسی سه رخداد تکان‌دهنده اخیر اگرچه عناصر فردی، روانی و اجتماعی سهم دارند، اما یک متغیر تعیین‌کننده وجود دارد: نقش نظام سیاسی ایران در تولید، تشدید و...
۲۵ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گوارایی  فاطمه
نویسنده: گوارایی  فاطمه
طعنه حسین راغفر به فعالیتهای بابک زنجانی
خبرآنلاین: آنچه به عنوان بخش خصوصی می‌بینید که فردی ۲.۷ میلیارد یورو از وزارت نفت وام دریافت می‌کند که کاری انجام بدهد و بعد دستگیر و به اعدام محکوم می‌شود....
۲۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: خبرآنلاین
نویسنده: خبرآنلاین
انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل...
گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری...
۲۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: گودرز اقتداری
نویسنده: گودرز اقتداری
شانزدهمین تحلیل،گفتگوی ویژه| عباس عبدی، فرخ نگهدار |«معنای یورش به پژوهشگران» |«چگونه اجماع‌سازی کنیم؟ برای تغییر سیاست خارجی یا حول مسایل داخلی؟»
شانزدهمین برنامه‌ی «تحلیل هفته – پرسش و پاسخ» در گفت‌وگویی ویژه با حضور عباس عبدی و فرخ نگهدار به دو موضوع اصلی می‌پردازد: ۱) معنای یورش به پژوهشگران و پیامدهای...
۲۴ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
نویسنده: تحلیل هفته، پرسش و پاسخ
ققنوسِ اهوازِ ما
احمد… احمد بالدی… برادرم! سرِ راهت رو به باران که می‌روی به حضرتِ فردوسی بگو برگرد سرنوشتِ سیاوش را دوباره برای ما بنویس، ما دارد تاریخ از یادمان می‌رود. احمد…...
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: سید علی صالحی
نویسنده: سید علی صالحی
مهریه کوچک شد، نابرابری بزرگ‌تر
شهناز قراگزلو: مسئله این نیست که مهریه زیاد است یا کم؛ مسئله این است که چرا زن هنوز برای حفظ کرامت و استقلال خود ناگزیر به اتکای مهریه است. در...
۲۳ آبان, ۱۴۰۴
تصویر نویسنده: شهناز قراگزلو
نویسنده: شهناز قراگزلو

نسلی تکرار نشدنی

در واقع جان مایه زندگی این نسل عشق به انسان و رهایی از بند بندگی و عشق به آزادی و عدالت و عشق به میهن بود. برای دفاع از کرامت و شرف انسانی، و برای از بین بردن نابرابری و فقر و در یک کلام عشق به انسان و رسیدن او به رفاه و آزادی و دمکراسی بپا خاست.

 در آستانه ۸ تیر روز شهادت رفقا حمید اشرف و ۹ تن  از یاران، ضمن ارج گذاشتن به مبارزات این یاران صادق و از جان گذشته و عرض احترام به راه و آرمانهای والای انسانی این زنده یادان، در اینجا می خواهم از نسلی بایتان بنویسم، که در تاریخ ما تکرار شدنی نیست.

 نسلی که به‌ پا خاست تا به ظلم و ستم و استبداد نه بگوید. جریانی که یکباره بوجود نیامد، بلکه پیش‌زمینه مبارزات نسل‌های قبل از خود بود.

 نسلی که محصول زمانه خود بود. این نسل به پا خاست تا صدای محرومان باشد. انسان برای اینکه به سوی آینده رهنمون شود، لازم است که گذشته خود را مرور کند. نسل جستجوگر ما یکباره بوجود نیامد؛ این نسل با واکاوی گذشته به راه‌جویی آینده قدم گذاشت. نسلی که می‌خواست تجربه تازه‌ای بیاندوزد و قدم به زندگی جدیدی بگذارد. قدم گذاشتن و تجربه کردن راه جدید، در مسیر خود پرتگاه‌ها و قله‌هایی دارد. راه رفتن به سوی آینده ی که هیج چهره مشخصی از ان در ذهن نبود.                                                                   

 این نسل پایه های سست دیکتاتوری را تکان داد و طرحی نو در انداخت؛ اهدافی را که در مقابل خود قرارداد از زاویه آرمان‌های والای انسانی، بسیار تأثیر گذار و موفق بود. این نسل بر خاست تا صدای بی صدایان باشد. شحاعت اخلاقی اش و ایثار و فداکاریش تحسین برانگیزاست. اگرچه هزینه سنگینی پرداخت، ولی دیدیم که چه نیروهایی از دانشجویان، روشنفکران، نویسندگان، شعرا کارمندان، معلمان و بخشی از کارگران آگاه را تحت تأثیر قرار داد. این نسل خیل عظیمی از زنان ومردان آزادیخواه که خواهان آزادی و عدالت بودند را به حرکت وداشت که برای حقوق پایمال شده مردم خود پا به میدان گذارند. شجاعت اخلاقی این نسل در تابو شکنی اش زبان زد بود؛ جان خود را در طبق اخلاص گذاشت، اما نه به این  منظور که یک تنه می تواند غول دیکتاتوری و استبداد را شکست دهد؛ بلکه با این هدف که امید به مبارزه، امید به نه گفتن به این استبداد نهادینه شده در جامعه ما را در دل مردم زنده کند. اعتماد بنفس مردم را برای مبارزه با دیکتاتوری بالا ببرد و مردم جرأت کنند که خود به میدان بیایند. اگر مردم اراده کنند، کاخ ظلم را ویران خواهند کرد. تاریخ این را نشان داده است. این نسل بارها شکست خورد و برخاست و تجربه کرد. فراز و فرودهای زیادی را از سر گذراند و سیر تکوین خود را در طول این سال‌ها نشان داد. قهرمان مقاومت و ایستادگی وادامه کاری بود. روحیه تسلیم ناپذیری او زبان زد شد.

شناخت ودرک من از بنمایه و محتوی تلاش و مبارزات آن نسل که درآن سال‌ها با آن‌ها زیسته ام، صداقت، وفاداری، شور انقلابی، شجاعت و از همه مهمتر عشق به مردم و اهداف و خواسته‌های مردمی، و وفاداری به میهن و میهن دوستی بوده و هست. ما قهرمانانی در این نسل داریم که هیچ زنی نیست که آرزو نکند مثل آن زن، و هیچ مردی نیست که آرزو نکند مثل ان مرد باشد. در واقع جان مایه زندگی این نسل عشق به انسان و رهایی از بند بندگی و عشق به آزادی و عدالت و عشق به میهن بود. برای دفاع از کرامت و شرف انسانی، و برای از بین بردن نابرابری و فقر و در یک کلام عشق به انسان و رسیدن او به رفاه و آزادی و دمکراسی بپا خاست.

همانطور که بایزید گفت:

 پا به صحرا گذاشتم 

عشق باریده بود

  و زمین تر شد

چنان که پای به برف فرو شود به عشق فرو شد. 

                                                                                    

امروز در باره کسانی می نویسم که سراپا ایثار بودند. من از حمید اشرف می‌نویسم؛ از نسترن و لادن، زهرا قلهکی، نزهت و اعظم و بهمن روحی آهنگران، مرضیه اسکویی، شیرین فضیلت کلام، از بهروزارمغانی، فاطمه حسینی، مریم شاهی از مسرور فرهنگ و میترابلبل صفت و زهره شانه چی و یوسف زرکاری؛ از دهها و دهها مبارز گمنامی که کمترین سهمی از نام و نشان برای خود نمی‌خواستند. من از تابستان تفت گرفته سال ۱۳۵۵ که ساواک شاه تمام نیروی خود را بسیج کرد که ما را نابود کند، می‌نویسم؛ و عاقبت در ۸ تیر سال ۱۳۵۵ با حمله و محاصره خانه تیمی رفقا حمید اشرف و ۹ تن از یاران، طی یک درگیری طولانی، همه رفقای ما جان باختند. آنها رفتند ولی اهداف و آمال انسانی انها به جا ماند و گشترش یافت.

حماسه مقاومت و فداکاری این عاشقان را می توان در نگاه نویسنده نامدار کشورمان دولت آبادی دید. در جایی از کتاب «ما هم مردمی هستیم» در صفحه ۳۱۹ در پاراگراف دوم صحبت از قهرمان و عشق او به انسان می کند؛ قربانی شدن و ناگزیریش به شهادت، با آگاهی بدان در مقطع جبر و اختیار، با جشمانی کاملاً باز و با فداکاری استوار و بی هیچ غافلگیری انجام می‌پذیرد. در هکین رابطه در کتاب کلیدر می‌خوانیم: “گل محمد از ستار می پرسد به خیال چه هستی؟  ستار می گوید: به خیال عشق.” این مذهب عشق در آنجا تجلی کاملاً متعالی خوبش را در ارتباط با عشق انسان به آرمان‌هایش و با وجود آدمی پیوند پیدا می کند. که در اینجا نویسنده در کتاب کلیدر میخواهد اوج عشق و شور و قهرمانی را به تصویر بکشد.                                                                                               

عشق ناب به اهداف و آرمان‌های انسانی و فرا روییدن و پاره کردن تمام بندها و موانعی که مانع از حرکت خلاقانه وجودی این نسل است. کنار زدن موانع  دست و پا گیر و دل و جان را به ریاضت سپردن و این یعنی عقل ناب که نهایت  اینکه نه تنها مورد نکوهش نیست بلکه مملو از ثمره و بالندگی و شادابی و طراوت هستی است. نوعی از خود گدشتن که بی لحظه ای درنگ خود را در بست به زندگی می بخشد. هرچند که این از خود گذشنگی، به نیستی و نابودی زودرس خود ببانجامد. آنهم در دنیایی که انسان نه تنها از فردای خود، بلکه به لحظه ای دیگر ماندن نیز اطمینان ندارد و نمی داند که چه در انتظار اوست. این یعنی اوج شیفتگی و فداکاری و عشق ورزیدن؛ و سر انجام این نسلی که از ان یاد کردم دیگر در تاریخ تکرار نمی شود، و باید زمان معینی بگذرد تا نشانه فداکاری، صداقت و از خود گذشتکی اش به بار نشیند.

سؤال می شود: این یقین را از کجا آورده ای؟ از خودِ همت و تلاش خستگی ناپدیر این نسل به آن باور دارم. به آن باور دارم، زیرا که این نسل توانست خود را با زمان انطباق دهد؛ به مقولاتی همچون دمکراسی، آزادی و حقوق بشر، بیش از گذشته توجه کند و پا به پای زمان  پیش برود. ضمن دفاع از زحمتکشان و محرومان برای حقوق اولیه انسان، برای محیط زیست. مبارزات خشونت پرهیز را تبلیع و ترویج کند. برایش مبارزه فرهنگی و مدنی کند. ممکن است به من ایراد بگیرند که در تحلیل از این نسل با نگاه گذشته  برخورد کرده ام. پاسخ من این است  تاریخ را بر بستر زمان و مکان باید به قضاوت نشست. ولی یک چیز را می دانم، اینکه ایستادگی در برابر ظلم و ستم و دیکتاتوری و استبداد، و در کنار مردم بودن، زمان و مکان نمی شناسد؛ در هر لحظه و هر زمان قابل ارج و تقدیر است. ما بذری را که کاشتیم روزی به  بار می نشیند. من به آن یقین دارم.

 دستهایم را در باغجه می کارم

سبز خواهد شد می دانم   می دانم   می دانم

و پرستو ها در گودی انگشتان جوهری ام تخم خواهند گذاشت

فروع فرحزاد

تاریخ انتشار : ۲ تیر, ۱۴۰۰ ۰:۰۲ ق٫ظ
لینک کوتاه
مطالب بیشتر

نظرات

Comments are closed.

احضار و بازداشت کنشگران و کارشناسان مترقی، آزادی‌خواه، عدالت‌جو و میهن‌دوست کشورمان را به شدت محکوم می‌کنیم

احضار و بازداشت این روشنفکران هراس از گسترش و تعمیق نظرات عدالت‌خواهانۀ چپ و نیرویی میهن‌دوست، آزادی‌خواه و عدالت‌جو را نشان می‌دهد که به عنوان بخشی از جامعۀ مدنی ایران، روز به روز از مقبولیت بیشتری برخوردار می‌شوند.

ادامه »

در حسرت عطر و بوی کتاب تازه؛ روایت نابرابری آموزشی در ایران

روند طبقاتی شدن آموزش در هماهنگی با سیاست‌های خصوصی‌سازی بانک جهانی پیش می‌رود. نابرابری آشکار در زمینۀ آموزش، تنها امروزِ زحمتکشان و محرومان را تباه نمی‌کند؛ بلکه آیندۀ جامعه را از نیروهای مؤثر و مفید محروم م خواهد کرد.

مطالعه »

جامعهٔ مدنی ایران و دفاع از حقوق دگراندیشان

جامعۀ مدنی امروز ایران آگاه‌تر و هوشیارتر از آن است که در برابر چنین یورش‌هایی سکوت اختیار کند. موج بازداشت اندیشمندان چپ‌گرا طیف وسیعی از آزاداندیشان و میهن‌دوستان ایران با افکار و اندیشه‌های متفاوت را به واکنش واداشته است

مطالعه »

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…

گودرز اقتداری: با توجه به اینکه خانم ویلسون، شهردار سابق را ابزاری در دست تشکیلات حاکم بر حزب معرفی می‌کرد، به نظر می‌رسد کمک‌های مالی از طرف مولتی میلیونرهای سرمایه‌داری دیجیتالی در شهر که عمده ترین آنها آمازون، گوگل و مایکروسافت هستند و فهرست طولانی حمایت‌های سنتی حزبی در دید توده کارگران و کارکنانی‌که مجبور به زندگی در شهری هستند که عمیقا با مشکل مسکن و گرانی اجاره ها روبرو است، به ضرر او عمل کرده است.

مطالعه »
پادکست هفتگی
شبکه های اجتماعی سازمان
WP Twitter Auto Publish Powered By : XYZScripts.com
آخرین مطالب

رستاخیز زنان ایران؛ چرا زنان ایرانی در ماه‌های اخیر درخشیده‌اند؟

سه مرگ، یک آینه: خودسوزی‌ها و خودکشی‌ها به‌مثابه نشانه بحران تاب‌آوری اجتماعی در ایران

طعنه حسین راغفر به فعالیتهای بابک زنجانی

انقلاب آمریکایی: پیروزی دموکرات‌های سوسیالیست از نیویورک تا سیاتل…

شانزدهمین تحلیل،گفتگوی ویژه| عباس عبدی، فرخ نگهدار |«معنای یورش به پژوهشگران» |«چگونه اجماع‌سازی کنیم؟ برای تغییر سیاست خارجی یا حول مسایل داخلی؟»

ققنوسِ اهوازِ ما