گزارش از کیمیا موسویان
روز شنبه ۲۰ تیرماه ۱۳۹۴، نشستی با عنوان «تیغ و سنت: پیرامون بررسی علل و نتایج ناقص سازی جنسی زنان» در سالن اجتماعات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و توسط کارگروه مسائل اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد. در این نشست نازی اکبری، محقق و دانش آموخته روان شناسی بین فرهنگی از بریتانیا، احمد بخارایی و رایحه مظفریان سعی در بررسی همه جانبه موضوع داشتند.
دکتر نازی اکبری با ارائه ی آمار جهانی ختنه ی زنان (۱۵۰ میلیون زن) و اصرار بر عدم استفاده از کلمه ختنه برای این عمل به بررسی عواقب روان شناختی ناقص سازی زنان پرداخت. وی در این نشست گفت: ختنه در مورد جنس مرد نه تنها آسیب زننده نیست بلکه توصیه ی بهداشتی برخی پزشکان نیز هست اما در مقابل این عمل در زنان باعث آسیب ها جدی از قبیل عفونت ادراری، انسداد مثانه، از بین رفتن میل جنسی و آمیزش همراه با درد، قاعدگی دردناک، زایمان غیر طبیعی و بالاخره مرگ (یک سوم زنان) در اثر خونریزی زیاد، انتقال بیماری هایی مانند ایدز و عفونت می شود. از عواقب روانی ناقص سازی زنان میتوان به تجربه ی تنش روانی پس از رویداد، بحران پس از حادثه، احساس ناامنی و تنهایی، احساس بی اعتمادی و خیانت از سمت نزدیکان بلاخص مادر و فرار از نزدیکی عاطفی اشاره کرد. چنانچه مرسوم است این عمل بر روی دختران در سنین ۵ تا ۸ سال و توسط مادران سنت زده شان در تاریکی و با شادی اطرافیان و درد توامان کودک تراژدی هولناکی را رقم میزند که حتی از تجاوز دست جمعی سربازان نیز رنج آور تر است. [۱]
وی در ادامه افزود: نشانه هایی که به شکل واضح در قربانیان قابل مشاهده است، افسردگی، اضطراب شدید، وسواس، عدم توانایی ارتباط با همسر، ترس از برقراری ارتباط جنسی، اعتماد به نفس پایین، احساس گناه مادران و احساس حقارت در مقابل مردان است. بر اساس نظریه های روانشناختی ، زنان بسیار بیشتر از مردان در معرض بیماری های چون افسردگی اند و اعتماد به نفس زنان نسبت به مردان به دلایل فرهنگی بسیار پایین تر است. با توجه به این مسئله، مطمئناً شدت بروز این علائم در زنانی که مورد ناقص سازی واقع شده اند قابل فهم میشود.
دکتر نازی اکبری با ارائه ی آماری شوکه کننده اعلام کرد تقریبا صد در صد زنان سومالی ناقص سازی جنسی شده اند. این آمار در مصر، یمن، کردستان عراق (آفریقا، آسیا، خاورمیانه و اصولا جوامع جهان سومی) و برخی از شهرهای ایران مانند خوزستان و هرمزگان نیز به تعدد مشاهده شده است . این عمل آنچنان ریشه ی مذهبی نداشته و بیشتر رسمی قومی گرایانه از اقوام ساکن در شمال آفریقا است که با مهاجرت به کشورها و قوم های دیگر انتقال یافته است. در پایان ایشان با قاطعیت اعلام کرد که ناقص سازی زنان امری سنتی، غیر انسانی و محکوم است.
پس از آن احمد بخارایی با پرداختن به فلسفه ی اخلاق جنسیتی به بررسی علل قرار گرفتن زن در این نقش و این چنین مورد ظلم واقع شدن زنان در جامعه پرداخت.
ایشان با بیان ده نکته از جمله منشا، مفهوم، نگاه ناظر، برچسب، جنبه ی غالب، نوع داوری، جنس داوری، پیامد، ساحت و دیدگاه فلسفه اخلاق را از دو زاویه پیشاعرفی و عرفی مورد بررسی قرار داد. وی با مطرح نمودن اخلاق جنسی در فلسفه و طبقه بندی آن به اخلاق گوهرین، فرا اخلاق، و تاریخ اخلاق، زن ستیزی جوامع گذشته، شکل گیری اخلاق متعارف در عرصه ی بیرونی (جایی که زنان حضور نداشتند)، شکل گیری اخلاق متعارف تحت سیطره مردان و نادیده گرفته شدن مسائل پر اهمیت نزد زنان در اخلاق سنتی را از علل ریشه ای ناقص سازی زنان دانسته و از آنجا که ماهیت معرفت (عرف) برساخت شدنی است آن را مستعد برساخت شدن دوباره دانست و ضمن پرداختن به معرفت شناسی و متافیزیک و روانشناسی و جامعه شناسی حول محور ناقص سازی، پدرسالاری لیبرال، و اجبار زنان و گرفتار کردن آنان در دگرسالاری را از علل جامعه شناسی موضوع مورد بحث دانست.
پس از او رایحه مظفریان نویسنده ی کتاب تیغ و سنت نیز با اشاره به آمار رو به افزایش ناقص سازی زنان در ایران و ارائه ی بررسی های انجام شده، اعلام کرد ناقص سازی زنان در ایران در شهرهای هرمزگان، لرستان، ایلام، کرمانشاه، آذربایجان غربی و خوزستان به نسبت های مختلف انجام میگیرد. وی در ادامه گفت: فاجعه ی بزرگتر، این است که در قشم به دلیل اعتقاد به کلیشههای جنسیتی، ۸۳ درصد ختنه زنان گزارش شده است. مظفریان با اشاره به اینکه پیشوایان دینی، زنان و دایهها و کادر علوم پزشکی از مهمترین افرادی هستند که میتوانند در کاهش و متوقفسازی این موضوع دخیل باشند، از دولت خواست تا با ارائه ی آمارها به یونیسف، ضمن اقدامات ملی با دریافت تسهیلات از یونیسف باعث تعجیل در از بین بردن ناقص سازی زنان گردد.
مظفریان در ادامه افزود: با توجه به این که بر اساس کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت، ناقصسازی جنسی زنان نوعی معلولیت به حساب میآید و با توجه به مواد قانونی ۶۶۴ ، ۷۰۶ و ۷۰۸، ناقص سازی زنان جرم است و به قربانی دیه تعلق می گیرد. وی در انتها با یادآوری این مسئله که در ایران هم مذهب، هم قانون و هم عرف این مسئله را محکوم می کنند، اظهار امیدواری کرد که با فعالیت کنشگران مسائل زنان شاهد ریشه کنی ناقص سازی زنان برای همیشه باشیم.
پانوشت:
۱ – از موارد ذکر شده توسط نازی اکبری توسط یکی از قربانیان روایت شده است.