ظریف: طالبان به دعوت ما برای ارتباطات رسمی به ایران آمدند!
به زودی، پس از هشت سال دولت بنفش، حسن روحانی، پست ریاست و کیاست را به ابراهیم رئیسی قاتل هزاران زندانی سیاسی، شهروندان مخالف جمهوری اسلامی وا می گذارد. رئیس جمهوری که علیرغم تمهیدات عدیده ای در کنترل و مهندسی همان به اصطلاح انتخابات مبتذل همیشگی، نمایندگی کمتر از پانزده در صد از شهروندان هنوز باورمند به جمهوری اسلامی را یدک می کشد. که نشانگر رویکرد دسته جمعی مردم ایران علیه حکومت “مقدس” جمهوری اسلامی می باشد، حکومتی که در داخل، دیگر مشروعیتی ندارد و در روابط خارجی اش نیز دست و پایش بسته و زبانش لال شده است. هر آنچه که توانستند در داخل با خشونت و سرکوب پرده پوشی کنند، در سیاست خارجی زبون و ذلیل و درمانده شده اند و دیگر چیزی در پرده نمانده است. اگر موضوع برجام و مسائل رفع و رجوع هسته ای هم نبود، جایی در سیاست خارجی کشورهای دنیا، برای جمهوری اسلامی نبود و امروز هم در حد کور سویی مانده است. روابط خارجی جمهوری اسلامی در حد صفر است. وزارت خارجه جمهوری اسلامی عملا تعطیل شده و هیچ کشوری نه ظریف را برای برخی رایزنی ها دعوت می کند و نه کسی برای ملاقات سران جمهوری اسلامی می آید، الا نمایندگان باند ترور و وحشت طالبان! آقای ظریف که در مصاحبه ای مردم فریبانه گفته بود طالبان هنوز در فهرست سازمانهای تروریستی جمهوری اسلامی قرار دارد، تنها کشورهایی که از افراطگرایی در افغانستان حمایت کردند و طالبان را به رسمیت شناختند، عربستان و امارات متحده عربی، دوکشور متحد امریکا بودند. ما ولی با تروریسم و افراطگرایی مقابله کردیم! حال دست و بالش را باز می کند و نماینده های طالبان را در آغوش می گیرد و به خبرگزاری افغانستان می گوید: طالبان به دعوت ما برای ارتباطات رسمی به ایران آمدند. غیرممکن است برای افغانستان آیندهای بدون نقشی برای طالبان متصور شد!
نتیجه حمایت از سیاست “میدان” قاسم سلیمانی
جمهوری اسلامی در صحنه سیاسی هیچ دوست و هم پیمان ندارد. به جز همان هایی که تا به امروز میلیارد ها دلار پول و سرمایه مردم ایران،برای آن ها خاصه خرجی شده است. دولت روحانی زیر سایه همیشگی رهبر جمهوری اسلامی، سیاه چاله ای دیگر را برای رئیسی به ارث گذاشته است. در این میان سیاست خارجی جمهوری اسلامی و در راس آن محمد جواد ظریف، نقش ویران کننده ای به ویژه در منطقه از خود به جا گذاشته است. جالب توجه است که حمایت های رسمی و غیر رسمی باند های به اصطلاح، اصلاح طلب داخلی و خارجی، به ویژه در سال های اخیر،که از او به عنوان مصدق زمان ! یاد می کردند و و با تبلیغات رسانه ای، او را کاندید و برنده احتمالی نوبل صلح تبلیغ می کردند!. وزیر خارجه صلح طلبی که نماینده سیاست جنگ طلبانه حکومت ضد مردمی و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی در منطقه است!. او در کنار سیاست مداخله جویانه قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس، در سوریه ،عراق، یمن و افغانستان.تاسیس لشگر نظامی” حامیان حرم”، زیر مجموعه سپاه قدس،تمام قد ایستاد و حمایت کرد. نشریه وال استریت ژورنال چندی پیش طی مقالهای جامع اشاره کرد طی دوسال اخیر اسرائیل بیش از ۲۰۰ حمله هوایی به مواضع جمهوری اسلامی در سوریه و حتی غرب عراق انجام داده است که این حملات باعث خسارات انسانی و مالی فراوانی برای ایران شده است. این نشریه میافزاید حملات اسرائیل چنان دقیق بوده که قطعا نقش روسیه و حتی بخشی از ارتش سوریه در همکاری اطلاعاتی با اسرائیل در این حملات را غیرقابل انکار میکند. روسیه طبق توافقی محرمانه با اسرائیل مخالف ایجاد پایگاه دائمی برای جمهوری اسلامی در سوریه است و ارتش سوریه نیز حالا که بیشتر بر اوضاع مسلط شده نمیخواهد که جمهوری اسلامی با ایجاد حزبالله دیگر نقش ارتش سوریه را همچون ارتش لبنان به حاشیه برده و تضعیف کند.بنابراین هم روسیه و هم سوریه امروز خواهان خروج ایران از سوریه هستند.حالا که بحران سوریه روزهای پایانی خود را پشت سر میگذارد، شاید بازنده اصلی این میدان جمهوری اسلامی باشد که با صرف دهها میلیارد دلار از منابع خود در سوریه آن هم در سختترین سالهای اقتصادی خود، و همچنین با دادن هزاران کشته، امروز مجبور است در سکوت کامل سوریه را ترک کند. وال استریت ژورنال میافزاید سوریه حتی حاضر نیست با شریک کردن ایران در پروژههای بازسازی بخشی از دین خود به این کشور را ادا کند و عمده شرکتهای ایرانی از مناقصات عمرانی سوریه محروم شده و جای آنها را شرکتهای روسی و چینی اشغال کردهاند.در همین ارتباط و پس از درز اخبار مربوط به وضعیت حضور جمهوری اسلامی و مشخصا سپاه قدس بازمانده از سیاست “میدان” قاسم سلیمانی،علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی در هفته اخیر طی مصاحبهی گفت:“صلاح بر این شد که از سوریه خارج شویم، چون هم به نفع مردم ایران و هم مردم سوریه است!”.حشمتالله فلاحت پیشه عضو کمسیون امنیت ملی مجلس نیز در واکنش به این سخنان در مصاحبهای گفت:“ما ۳۰ میلیارد دلار به سوریه پول دادیم، تکلیف این پولها چه میشود؟ باید اول پولمان را پس بگیریم”.
ترور های برون مرزی
پس از بیش از چهل سال سیاست مخرب خارجی جمهوری اسلامی، بدون عملیات تروریستی علیه مخالفان سیاسی، قابل تصور نیست. حمایت از ترورهای برون مرزی ایرانیان ساکن خارج کشور، تهدید های امیتی، فیزیکی، مجازی و سایبری به نهاد های فرهنگی و روزنامه نگاران، و احزاب و سازمان ها و به ویژه فعالین حقوق زنان و حقوق بشری. تهدید و گروگان گیری خانواده های فعالینس سیاسی ساکن خارج از کشور،دستگیری ایرانیانی که مایل به بازگشت به کشور خودشان هستند، از برنامه های وزارت تحت مسولیت آقای جواد ظریف بود و است. و هم او بود که در مصاحبه ای با CNN با تمام وقاحت اعلام می کند که در کشور ما، هیچ کس به دلیل عقیده اش بازداشت نمی شود! حال باز هم فرصتی شد تا در اواخر دوران صدارتش اعلام وجود کند و در مورد مساله آدم ربایی ماموران امنیتی جمهوری اسلامی، نقش بازی کند و آن را تکذیب نماید، وزیری که رد پای خونین و جنایت بار حکومت متبوع او، در برلین- کشتار رهبران کرد در رستوران میکونوس، در پاریس – ترور وحشیانه دکتر شاپور بختیار،در وین پایتخت کشور اتریش- قتل فاجعه بار دکتر عبدالرحمن قاسملو، رهبر وقت حزب دموکرات کردستان ایران، که طی توافقی از پیش تدارک شده با جمهوری اسلامی در جهت مذاکره صلح منطقه از طرف جمهوری اسلام دعوت شده بودند، توسط تیم ترور جمهوری اسلامی به خون کشیده شد.در فرانکفورت آلمان- قتل فجیع فریدون فرخزاد، هنرمند مشهور و محبوب مخالف جمهوری اسلامی، و بیش از ۱۱۰ نفر از فعالین ایرانی سیاسی خارج از کشور دیده می شود.
تلاش برای آدم ربایی
سهشنبه ۱۳ ژوئیه – ۲۲ تیر ماه سال جاری، مقامهای دادگستری ایالت نیویورک چهار نفر از جمله “یک مامور اطلاعاتی ایران” را به توطئهچینی برای ربودن مسیح علینژاد، روزنامهنگار منتقد حکومت ایران در آمریکا و برنامهریزی برای انتقال او به ونزوئلا و سپس ایران متهم کردند. محمد جواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی،در توییتی به زبان انگلیسی گفته: “افراد مسلح وابسته به آمریکا در خاک آن کشوربرای ترور رهبران ونزوئلا و هائیتی برنامه ریزی می کنند. در حالی که دولت آمریکا با متهم کردن دیگران به یک عملیات آدم ربایی مضحک و کودکانه، بر روابط مجرمانه خود سرپوش می گذارد”. البته آقای ظریف در این تویتر منکر اقدام آدم ربایی ماموران امنیتی جمهوری اسلامی نشد! همه می دانند این بازی ها و مظلوم نمایی های دستگاه حکومت جمهوری اسلامی نخ نما شده است، آپوزیسیون ایرانی هم منکر مداخلات آمریکا در دیگر کشور ها نیست، همه عالم هم به چشم خود دیده اند که آقای اوباما در کنار مقامات امنیتی به طور زنده، محو تماشای ترور اسامه بن لادن شده بود! اما جامعه ایرانی به سوابق جنایت های برون مرزی جمهوری اسلامی واقف است، و به همین دلیل نسبت به آن واکنشی سریع نشان داد. از طرف رسانه های عمومی، سیاستمداران، روزنامه نگاران به ویژه خارج از کشوراین عملیات اقدام به آدم ربایی حکومت را محکوم کردند، و ردیه آقای ظریف، قادر به پرده پوشی بر این سیاه کاری جدید امنیتی های جمهوری اسلامی نشده است. آقای احمد زیدآبادی، زندانی سیاسی سابق و فعال سرشناس جامعه مدنی ایران تاکید کرده است: این خبر در هر سطح و میزان که صحت داشته باشد، از تمام زوایا علامت چیزی فراتر از فاجعه است! دو سال پیش، ربایش و سپس اعدام روح الله زم، موج بیسابقهای در سطوح مختلف داخلی و خارجی علیه جمهوری اسلامی برانگیخت تا جایی که آیتاله محمود امجد بر سر این ماجرا، پایان هرگونه مشروعیت نظام حاکم را اعلام کرد. حال پس از آن تجربۀ اسفبار، تکرار صورت ناکامی از آن، معنایی جز سلطۀ یک طرز فکر و شیوه عملِ تماماً فاجعه بار و منقطع از واقعیت بر برخی از کانونهای امنیتی کشور ندارد. نهادهای مسئول چه توضیحی برای این رسوایی دارند؟
شنبه ۲۶ تیرماه ۱۴۰۰- ۱۷ یولی ۲۰۲۱