نگرانی های رفیق نگهدارهم قابل تامل است. تمام عومل جناح تندرو برای بی اثرکردن سازوکارهای دموکراتیک چهل سال است تلاش می کنند ولی تنها در این دوره است که تلاشهایشان دارد ببار می نشیندو به احتمال زیاد پیروز هم می شوند، ولو بقیمت تقلب. حالاسوال این است که یکدستی حکومت بسود کیست؟ مردم یا حاکمیت راست افراطی؟ آنها چگونه می توانند بدون کمترین هزینه به یک کاسه کردن حکومت دست یابند؟ فقط در غیاب حضور اکثریت جامعه. بنابراین عدم حضور در خدمت پیروزی بی دردسر رقیب است. ولی از طرف دیگر هم جناح راست طی چندین سال گذشته تمام دولتهای اصلاح طلب، میانه رو و حتا دولت برساخته خود، دولت احمدی نژاد را هم بلا اثر کردند و اجازه کار به آنها ندادند. حاصلش ناامیدی مردم ازهرگونه انتخابات است چون آنرا بیحاصل یافته اند بدون آنکه بدانند بی حاصلی این دولتها در اصل کار چه کسانی بوده است. بهرحال آنها تا اینجا موفق شده اند که جامعه را به سردرگمی و پریشانحالی بکشانند و قدرت بی رقیب خود را مستقرسازند. بطوری که امروز حرف زدن با مردم و قانع کردن آنها و توضیح ترفند جناح تندرو بسیار مشکل شده است. جناح راست تندرو از این روحیه خوشحال است چون از اول هم چنین برنامه ای داشته و الان هم موفق شده است. این جناح رای مردم خیلی برایش اهمیت ندارد و در قید و بند مشارکت حداقلی هم نیست. حالاسؤال این است که جناح تندرو با این تمرکز قدرت می خواهد چکار کند و آنرا در خدمت کدام سیاست بکارگیرد؟ آیا برای توسعه اقتصادی و اجتماعی است آیا برای پیشبرد بی مهابای سیاست های ماجراجویانه منطقه ای است؟ آیا می خواهد درهای کشور را بیشتر از این ببندد؟ آیا می خواهد بدست نیروهای مورداعتماد تن به یک سازش بدهد؟ آیا با تهی کردن سپهر سیاسی از رقبا و منتقدین می خواهد مشکل رهبری جایگزین را بدون دردسر حل کند؟ باید منتظر ماند و دید. نگرانی های رفیق نگهدار از جنس این مسائل است. ولی متاسفانه هم عملکرد خوداصلاح طلبان و هم نیروی میانه رو، زمینه پیروزی راست افراطی را فراهم ساخته است و فعلا هم کاریش نمی شود کرد. البته در شرایط خاصی تحریم انتخابات وسیله مؤثری برای اسقاط رژیم است آنهم در شرایطی که نیروی جایگزین آن درعرصه عمل وذهن توده ها شکل گرفته باشد. مانند سال ۵۷ که شرکت در انتخابات بی معنی بودونیروی جایگزین به موازات حکومت مستقرشکل گرفته بودوشرایط آماده جابجایی قدرت بود. الان این شرط وجودندارد. بنابراین تحریم انتخابات حداقل در کوتاه مدت خالی کردن صحنه برای تندروهاست. با این همه بسختی می توان دست به بسیج گسترده برای جلوگیری از یکدست شدن جناح راست افراطی زد. هم مردم بشدت ناراضی هستندوهم حاکمیت تصمیم گرفته بهر قیمتی که شده، منتقدین را ازعرصه حاکمیتی به حاشیه براند.درمجموع تحریم انتخابات در این شرایط فقط جنبه سلبی دارد و عدم مقبولیت مردمی نظام را نشان می دهد ولی جنبه ایجابی نداردچون جایگزینی مردمی برای ان مهیانشده است. در واقع بازیگری اصلی در عرصه سیاست به جناح راست افراطی تحویل داده شده است و او است که بدون رقیب ومزاحم سیاستهای خودراپیش می برد. این برنامه کلی هسته سخت نظام است. اینکه چقدر در اجرای آن موفق می شود به مسائل زیادی بستگی دارد. در واقع حاکمیت راست افراطی با زیرکی انتخابات را از شور و گستردگی خود تهی کرد.و متاسفانه بخش اعظم روشنفکران و مخالفان و منتقدان نظام هم در کنار مردم عادی در زمین هسته سخت حاکمیت بازی می کنند. این اساس تحلیل رفیق نگهداراست.
جمعی از هواداران سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)- داخل کشور